هیچ دیکتاتوری بدون هیزمبیاران و سفرهخواران داخلی و مماشاتگران خارجی نمیتواند یک هفته هم دوام بیاورد. دیکتاتورها همواره رعیتهایی را نیاز دارند تا چرخ معرکهٔ سلطهگریشان بگردد. در میان انواع دیکتاتوریها، دیکتاتوری ولایت فقیه حتی یک روز هم بدون سفرهخوار و رعیت، اموراتش نمیگذرد.
خمینی راهانداز و بنیانگذار دستهجات حرفهیی قمهکش و چماقدار و لمپن ـ پاسدار علیه نیروهای مترقی و منتقدانش بود. در آن فضای جوشان آزادیخواهی، خمینی یک روز هم بدون این رعیتهای نانخور دیکتاتوریاش نمیتوانست از پس آن موج روشنگر و افشاگر بربیاید.
خامنهای آن دستهجات چماقدار و لمپن ـ پاسدار را با لباس شخصیهای اوباش درهم آمیخت و رعیتهای نگاهدار دیکتاتوری را دور خودش سامان داد. اینها در دایرههای درونیتر نظام و امربرهای مستقیم ولیفقیه و سپاه پاسداران هستند.
در این میان هستند رعیتهایی که در دایرههای اول ساماندهی و امربری دیکتاتور نیستند، ولی خدماترسانیشان از منظر سیاسی، مکمل همان رعیتهای دایرهٔ نخست دیکتاتوری است که نمونههایش را از خمینی تا خامنهای یادآور شدیم.
رعیتهای سیاسی دیکتاتورها در وقت تظاهرات و قیامها و شورشهای مردم و جوانان بهجان آمده علیه دیکتاتور، پیام «هیس» و «سکوت» و «مدارا» و «انتقاد» به خلایق شورشگر و قیامی میدهند و هنگامهٔ نمایش انتخابات دیکتاتور، عکس گرفتن با دیکتاتور، بنر دیکتاتور را تبلیغ کردن، دعوت به شرکت در سیرک دیکتاتور و سپس انگشت رنگی به خلایق نشان دادن را تبلیغ میکنند! اینها رعیتهای دونپایه و نانخورهای فصلی دیکتاتورها هستند.
در بین رعایای دیکتاتورها هستند بهاصطلاح منتقدانی که در سیر حرکت آرام سیاسی، گاهگاهی کلماتی خراشیده و صیقلخورده به دیکتاتور میگویند که اعلام حضور داشته باشند و وجهه اجتماعیشان حفظ گردد؛ اما هماینان در وقت تنگنایی دیکتاتور که احساس میکنند تعادلقوای سیاسی و اجتماعی ممکن است بساط همزیستی مسالمتآمیزشان با دیکتاتور را بههم بزند، از لانهشان سر میکشند و به دیکتاتور پیام میدهند که حواسمان به جبهه شما هست و پا از مرز حفظ نظام بیرون نمیگذاریم.
فوران اجتماعیِ تحریم نمایش حکومتی در چند روز مانده به ۲۸خرداد، میدان بروز نهایی ماهیتها و هویتها با شاخص کیفیت مواضع هر جریان یا گروه و شخص است. همانطور که اشاره شد، این روزها تعادلقوای سیاسی و اجتماعی علیه تمامیت نظام آخوندی بیش از ۴۲سال گذشته در حال بالا رفتن به نفع جبهه مردم ایران پیش میرود. از این رو رعیتهای دستهٔ اول و دستهٔ دوم دیکتاتور هول شدهاند و به شکلها و مواضع مختلف ابراز ارادت به دیکتاتور برای شرکت در نمایش آن میکنند.
در این زمرهاند محمد خاتمی و مهدی کروبی. قابل توجه است که اینان تا چند روز پیش هنوز حرف و موضع مشخصی نداشتند؛ ولی همین که کفهٴ تحریم نمایش نظام سنگین و سنگینتر شد، مجبور شدند «لبیک به نمایش دیکتاتور» را تبلیغ کنند و دعوت به شرکت در آن نمایند!
این رعایای دیرپای نظام آخوندی در «بدترین دقایق این شام مرگزای» به زعم خود به نجات دیکتاتور برخاستهاند. اما غافل از اینکه دامنهٔ تحریم نظام تا جایی پیش رفته و گسترش یافته که حتی وزنه و بار و ثقلی به اندازه «عرض خود میبری و زحمت خلایق میداری» هم ندارند؛ چرا که خلایق دیریست از ماجراهای درون نظام ولایت فقیه عبور کرده و اینان هیچ زحمتی برایشان ندارند.
میدان پیش رو برخلاف تمام نمایشهای پیشین دیکتاتوری ولایت فقیهی، در درون نظام تعیینتکلیف نمیشود. اینبار همهچیز بین جبهه سراسری مردم ایران با تمامیت نظام آخوندی و رعیتهای ریز و درشت و پاسداران سیاسی داخلی و بیرونیاش تعیینتکلیف خواهد شد.
این تکامل مبارزاتی از ۴۲سال گذشته تا به امروز است که میرود میوهاش را با سرنگونی محتوم دیکتاتوری آخوندی به ثمر نهایی برساند.