بحرانهای گریبان‌گیر رژیم و به‌خصوص بحران سرنگونی آن‌چنان حاد شده است که در میان عناصر و رسانه‌های باند خامنه‌ای بحث بر سر عدم‌کفایت و برکناری آخوند حسن روحانی مطرح است.
و جالب است که برخی از عناصر باند روحانی نیز با باند خامنه‌ای هم‌نوا شده‌اند، و جالب‌تر نحوه دفاع باند روحانی از اوست و کمتر کسی در میان باند خود وی هست که از کارنامه او دفاع کند و بگوید که درست عمل کرده است.
از جمله یکی از عناصر باند وی می‌گوید مگر روحانی و دولتی باقی مانده که می‌خواهید برکنار کنید؟! فرض کنیم او را برکنار کردید، بعدش چه؟ و با این بحرانها می‌خواهید چه کار کنید.
یک رسانه دیگر باند روحانی می‌نویسد: «باند رقیب به خودش زحمت ندهد، خود روحانی عزم نابودی خود را دارد».
امیر خجسته، عضو مجلس ارتجاع، ۱۰ تا ۱۵روز به دولت فرصت می‌دهد تا «برنامه‌های خود برای مقابله با توطئه‌های دشمن در جنگ اقتصادی به مجلس ارائه کند و اگر نتواند ما در مجلس استیضاح وزرای اقتصادی دولت و موضوع عدم‌کفایت رئیس‌جمهور را در مجلس کلید خواهیم زد». (سایت خبر آنلاین ۵تیر ۹۷)
خبرگزاری ایسنا ۵تیر ۹۷ می‌نویسد: «این‌طور که پیداست حمله گازانبری به روحانی با ضرباتی مهلک‌تر از این ادامه دارد و حالا که پیکر آقای رئیس‌جمهور از راست و میانه، کوفته شده، جنگی که امروز علیه روحانی آغاز شده، جنگی است همه‌جانبه بر استراتژی «حمله گازانبری».
آخوند پژمانفر عضو مجلس ارتجاع هم می‌گوید: «با ادامه این نوع مدیریت دولت در اقتصاد، مصلحت کشور در استیضاح رئیس‌جمهور است. تأکید داریم تا جراحی بزرگ را به‌عنوان آخرین راه‌حل ببینیم».
مصطفی تاج‌زاده از باند موسوم اصلاح‌طلب از کسانی است که معتقد است که برکناری و یا استعفای روحانی «گره‌‌یی از مشکلات کنونی باز نمی‌کند» و از نظر او کار از کار گذشته است، خصوصاً این‌که منطق سرکوب نیز نمی‌تواند مردم را از خروش و قیام بازدارد و «منطق و روش برخورد نیز شکست خورده است و موجب تشدید نارضایتی‌ها و بروز خشونت می‌شود». (خبرگزاری ایلنا ۵تیر ۹۷)
از نظر عبدالرضا هاشم‌زایی، عضو مجلس ارتجاع نیز «بحث عدم‌کفایت رئیس‌جمهور شوخی است». این نماینده مجلس آخوندی با اشاره به حرف‌های یحیی رحیم صفوی سرکرده سابق سپاه پاسداران ضدخلقی که گفته بود: «گاهی به‌نظر می‌رسد اگر دولت نباشد کشور بهتر اداره می‌شود. اگر دولت راه اشتباه رفته گناه حضرت آقا چیست؟»، این صحبتها را به نفع نظام نمی‌داند و مشکل را در هرج‌ومرج حاکم بر آن می‌داند: «مشکل اینجا است که هر کسی در هر موضوعی موضع‌گیری می‌کند».(سایت خبر فوری ۵تیر ۹۷)
در واری این اظهارنظرها و در ورای جنگ‌وجدال باندی و به‌خصوص جنگ‌وجدال بر سر کناررفتن و یا کنارنرفتن دولت روحانی، واقعیت این است همان‌طور که بسیاری از مهره‌های حکومتی هم به آن اذعان می‌کند، برای نظام آخوندی کار از کار گذشته است.
به‌عبارت دیگر مشکل اصلی این است که با روحانی و یا بی‌روحانی، نظام با بحران مرگ و زندگی حیات ننگینش مواجه است و نمی‌تواند از این باتلاق نجات پیدا کند. خصوصاً این‌که راه سرکوب نیز همان‌طور که تاج‌زاده به آن اذعان کرد با شکست مواجه شده است.
مردم نیز هیچ تفاوتی بین باندهای درونی نظام نمی‌بینند، آن‌چنان‌که در قیام دیماه ۹۶ فریاد کردند: «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا».
واقعیت این است که تمامی این ساختار فاسد و پوسیده است و در این دستگاه سگ زرد، برادر شغال است. این تلاشهای مذبوحانه هم نمی‌تواند نظام را از سرنوشت محتومش یعنی سرنگونی تمامیت آن، نجات دهد.
