روز شنبه ۲۳فروردین که اولین روز لغو قرنطینهٔ نیمبند در استانها بود، روحانی در ستاد کرونا صحبت کرد و کوشید با به نعل و به میخ زدن، حرفهای قبلیاش را که موجب اعتراضات زیاد شده، تعدیل کند.
روحانی در این اظهارات، ضمن چند بار تأکید بر لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی از جانب مردم، از جمله گفت: «پس از پشت سرگذاشتن محدودیتهای حداکثری(منظور قرنطینهٔ نیمبند است) برای مقابله با ویروس، رعایت پروتکلهای بهداشتی میبایست مورد توجه قرار گیرد».
مدل «بومی» و «ایرانی» بهکام مرگ فرستادن جمعی مردم
روحانی در توجیه لغو قرنطینه و بهکام کرونا فرستادن مردم مدعی ایجاد یک مدل جدید کنترلی بهصورت پلکانی شد و گفت: «طرح مذکور با مطالعه سبک زندگی ایرانی و با مدلی بومی و در عینحال منطبق بر اصول مصوب بهداشت جهانی انجام میشود». این مدل چیزی جز قربانی کردن تودههای مردم برای حفظ حاکمیت ننگین آخوندی نیست. ۴۰سال است که این رژیم در مراجع بینالمللی میگوید ما به حقوقبشر اما از مدل «اسلامی» و «ایرانی» آن احترام میگذاریم. همچنانکه منظور از حقوقبشر اسلامی همان قتلعام زندانیان سیاسی و بهرگبار بستن تظاهرکنندگان بیسلاح و بیدفاع است. اینجا هم منظور از «مدل بومی» و «منطبق با سبک زندگی ایرانی» چیزی نیست جز همان دوگانهٔ «جان(مردم) و امنیت(نظام)» که رژیم بیشکاف دومی را انتخاب کرده؛ تا بهقول خامنهای «به هر قیمتی که هست» و با هر میزان قربانی در قربانگاه کرونا، نظام اهریمنی حفظ شود.
آخوند روحانی در ادامهٔ اظهارات شیادانهاش، افزود: «بههیچوجه نباید اینطور تلقی شود که این ویروس و اپیدمی آن بهطور مطلق از بین رفته است!... مردم نباید برای کارهای غیرضروری از منزل بیرون بیایند».
گویی که مردم یا بخشی از مردم بر این باورند که خطر ویروس کرونا «مطلقاً» از بین رفته است و روحانی با رندی میخواهد چنین وانمود کند که خطر اگر چه نه مطلقاً، اما عمدتاً از بین رفته است. عبارت دیگر از این هم وقیحانهتر و همچنین بهغایت جنایتکارانه است، زیرا بهرغم همهٔ توجیهات فریبکارانه مبنی بر بیخطر بودن لغو قرنطینهٔ نیمبند، او با این توصیه که «هر کس کار ضروری ندارد از خانه بیرون نیاید» این واقعیت شوم را بیان میکند که هر کس ندارد یا نمیتواند و مانند کارگران و کارمندان، روزیاش بهدست این رژیم ضدبشری است، باید بمیرد.
اعترافات و اظهارات توجیهگرانه و ضدونقیض مهرههای رژیم
سایر اعضای دولت روحانی نیز بهصحنه آمدند تا بهتأسی از روحانی لغو قرنطینه را توجیه کنند و بهخصوص «دوگانهٔ جان و نان» یا بهعبارت درستتر، دوگانهٔ جان و امنیت را تکذیب کنند و بگویند که این دو با هم تعارض ندارند و رژیم هر دو را مد نظر دارد.
ربیعی، سخنگوی دولت، در مقالهای با عنوان «حفظ جان، زندگی و معیشت سلامتمحور» با بیان اینکه کرونا همهٔ دنیا و نیروی کار تمام دنیا را تحت تأثیر قرار داده، سعی میکند رژیم را در عداد سایر کشورها قرار دهد، اما بعد ناگزیر اعتراف میکند که وضع ما بهدلیل تحریمها بدتر است و در این رابطه اعترافات قابل توجهی میکند از جمله: «در حال حاضر نزدیک به ۳/۳میلیون نفر از شاغلین رسمی کشور بهطور مستقیم در معرض آسیب قرار گرفتهاند. بیش از ۱/۵میلیون کارگاه رسمی و غیررسمی دچار توقف فعالیت شدند. ۴میلیون شاغل غیررسمی در کشور در معرض توقف یا کاهش فعالیت کاهش دستمزد و اخراج هستند. بیش از ۱۲میلیون کارگر در بخش خدمات مشغول بهکارند و آثار اولیه بیکاری در ۱۰رستهای که بلافاصله با شیوع بیماری دچار تعطیلی شدند، هویداست».
اما اعتراف مهمتر ربیعی آنجاست که مینویسد: «میزان مرگ و میر ناشی از فقر در اثر سیاستهای محدودکننده اقتصادی قابل مقایسه با کرونا نخواهد بود». وی سپس با بیانی مشابه روحانی و اینکه هیچ راهکار و الگوی یکسانی در مقابله با کرونا در دنیا وجود ندارد، نتیجه میگیرد که «بنابراین ما نیازمند الگویی متناسب با فرهنگ، جامعه، اقتصاد و نظام سلامت در ایران بودیم».
واعظی، رئیسدفتر روحانی هم در مصاحبه با روزنامهٔ ایران در همین چارچوب صحبت کرده و میکوشد اثبات کند که «استراتژی دولت، نان و جان» است.
واعظی در جواب این سؤال که چرا قم را قرنطینه نکردید؟ با مثال ایتالیا و اسپانیا شیادانه قرنطینه را یک تجربه شکستخورده قلمداد میکند.
واعظی در همین مصاحبه از پاسخ به این سؤال که «آیا کرونا تأثیرات قابل تأملی در حوزههای حکمرانی در ایران خواهد داشت؟» طفره میرود و میگوید هنوز زود است که بتوان به این سؤال جواب داد.
در عوض سایر مهرههای رژیم و روزنامههای حکومتی، در پاسخ به این سؤال با بیانهای مختلف هراس بیحد خود را ابراز کردهاند و نسبت بهانفجار اجتماعی مهیبی که در پیش است، هشدار دادهاند:
- روزنامهٔ ستاره صبح: «شهابالدین بیمقدار، عضو مجلس ارتجاع: اگر تعطیلی مانند سایر کشورها اجرایی نشود، سلامتی قشر عظیمی از جامعه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و مسائل اجتماعی و امنیتی بهدنبال خواهد داشت».
- روزنامهٔ مستقل: «قیچی دولبه تیز تحریم و تبلیغات سوء میرود که زمینه سرخ شدن زغالهای زیر خاکستر اعتراضات معیشتی و اجتماعی را دوباره شعلهور سازد».
- روزنامهٔ آرمان: «مهدی آیتی، عضو پیشین مجلس: ورشکستگی اقتصادی کشور را بهزانو درخواهد آورد... ممکن است این مشکلات اقتصادی در ادامه منجر به شورشهای اجتماعی شود».
- و روزنامهٔ جهان صنعت با ابراز نگرانی از «سقوط مملکت» میپرسد که «چگونه بعد از کابوس مرگبار کرونا به سونامی ویرانگر کرونای اقتصادی با پیامدهای هولناک اجتماعی، سیاسی آن دچار نشویم؟».
آری، بهرغم آنکه خلیفهٔ ارتجاع بلای کرونا را، همچون جنگ ضدمیهنی و بهتأسی از خمینی «نعمت» و «فرصت» برای حفظ نظام پلیدش میپندارد، اما واقعیت این است که همهٔ دادههای سیاسی اجتماعی و بینالمللی طی این ۴دهه بهکلی تغییر کرده و رژیم دجال و ضدبشری که همهٔ ذخایر و سرمایههای مادی و ایدئولوژیک خود را مصرف کرده، فرصت تاریخی خودش هم بهپایان رسیده است و همچنانکه رهبر مقاومت مسعود رجوی گفت: «اگر برای رژیم ولایت فقیه هر مرگ، یک فرصت و یک نعمت است، ما باید با شورش و جنگ صدبرابر آن را به تیکتاک قیام و ناقوس سرنگونی تبدیل کنیم».