روزنامههای وابسته به هر دو باند غارتگر رژیم روزانه مطالبی در زمینههای مختلف اقتصادی با تأکید بر فلاکت مردم و ورشکستگی اقتصاد منتشر میکنند.
در این زمینه گرانی سرسامآور مسکن یکی از موضوعات مورد بحث رسانههای حکومتی است.
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران با استناد به آمارهای بانک مرکزی در مورد تورم نقطهای مسکن در تهران نوشت: «نرخ تورم نقطهای مسکن در تهران بعد از ۱۵ماه، مجدداً سه رقمی شد و به ۱۱۰.۱ درصد رسید.
متوسط قیمت فروش یک متر مربع زیربنای واحدهای مسکونی شهر تهران در ماه گذشته (مهرماه) به ترتیب با ۱۰ و ۱۱۰.۱ درصد افزایش نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ۲۶میلیون و ۷۲۰هزار تومان رسید» (جوان ۷آبان ۹۹).
اما اینکه چرا قیمت مسکن در تهران و شهرهای بزرگ نسبت به اکثر شهرهای جهان بالاتر است، دلیلی جز این ندارد که نهادهای حکومتی ذیربط و بزرگ سرمایهداران در زمینه ساخت مسکن، همواره در تلاش هستند با احتکار مسکن و بالا بردن قیمت و اجاره بهای آن هر چه بیشتر با مکیدن خون بیسرپناهان و گرسنگان جیبهای خود را پر کنند.
مافیای مسکن در دستان نزدیکان خامنهای
در تهران تنها یک بانک ۱۰۰۰ و یکی از عوامل نظام بهتنهایی ۷۰۰خانه خالی دارد، مجموع خانههای خالی تهران که متعلق به نهادها و عناصر وابسته به خامنهای هستند بیش از ۵۰۰هزار مسکن است.
در چنین شرایطی است که اکثریت مردم خصوصاً کارگران دائم در آرزو و حسرت خانهدار شدن هستند. زیرا با شرایط سخت و طاقتفرسای معیشتی و گرانی سرسامآور هزینه مسکن هرگز نمیتوانند صاحب خانه شوند.
مافیای مسکن اضافه بر احتکار مسکن، اجاره بهای آنرا هم بالا نگهداشته، طوری که اکثریت کارگران و مردم فقیر امکان اجارهخانه در کلانشهرها را ندارند و ناگزیر به مهاجرت به حاشیه شهرها و روی آوردن به گودال خوابی، پشتبام خوابی و... شدهاند.
در زمینه رشد صعودی قیمت مسکن در د و سال اخیر خبرگزاری تسنیم نوشت: «طبق آمار و اطلاعات موجود در حوزه مسکن قیمت مسکن طی ۲۳ماه اخیر حدود ۱۸۱درصد رشد داشته است» (تسنیم ۳آبان ۹۹).
این در شرایطی است که طی دو سال گذشته حقوق کارمندان و کارگران که اکثر مردمان اجارهنشین هستند در مجموع ۳۵درصد افزایش یافته است، در حالی که برای آنها تنها قیمت مسکن و اجاره بهای آن افزایش نداشته، بلکه قیمت تمامی اقلام مورد نیاز زندگیشان افزایش داشته است.
شرایط خانهدار شدن در نظام غارت
با فرض اینکه قیمت خانه ـ که روزانه سیر صعودی دارد ـ هیچ افزایشی نداشته باشد و در همین حد متری ۲۶میلیون و هفتصد هزار تومان که روزنامه جوان ادعا کرده است ثابت بماند، اگر یک کارگر در طول سال همه حقوقش را پسانداز کند و آب هم نخورد در بهترین حالت میتواند سالی یک متر خانه بخرد. اگر ـ فقط ـ هزینه آب و نان را از حقوقش بردارد سالی نیم متر زمین هم نمیتواند ذخیره کند.
سایت حکومتی اقتصاد آنلاین دهم آبان ۹۹ نوشت: «وقتی کارگر با حداقل حقوق کار میکند و یک خانه دست کم ۷۰۰میلیون تومان برایش آب میخورد او باید ۲۰۰سال کار کند تا از عهده خرید یک خانه برآید»
دلیل عمده دیگر برای گرانی قیمت مسکن و اجاره بهای آن این است که دولت ضدمردمی روحانی در این سالیان هیچ اقدام جدی در زمینه ساخت مسکن برای مردم نکرده است.
ابوالفضل ابوترابی فر عضو مجلس ارتجاع از نجف آباد با اشاره به نابسامانی و افزایش سرسامآور قیمت مسکن از افزایش تعداد امضاهای شکایت از عباس آخوندی وزیر سابق مسکن و شهرسازی رژیم خبر داد و گفت: «ترک فعل عباس آخوندی در ۶ سالی که تصدی وزارت راه و شهرسازی را برعهده داشت، موجب بهوجود آمدن بسیاری از این مشکلات شده که لازم است وی در این باره در مراجع قانونی پاسخگو باشد.عباس آخوندی نه تنها در ۶سال دوره وزارت خود مسکنی را احداث نکرد، بلکه صراحتاً این موضوع را مایه افتخار برای خود میدانست، در حالیکه وظیفه قانونی وی بهعنوان وزیر راه و شهرسازی ساخت مسکن برای مردم است» (خبرگزاری تسنیم ۱۴مهر ۹۹).
به اعتراف یوسفی عضو مجلس ارتجاع دولت هیچ برنامه و سیاستگذاری مشخصی برای ساماندهی بازار مسکن، تولید مسکن و کنترل قیمت آن نداشته است.
دولت روحانی نه تنها کاری در زمینه تأمین مسکن مردم نکرد بلکه بانکهای چپاولگر نیز به بخش غیردولتی مسکن تسهیلات و اعتبارات کمتری دادند.
با این وجود آخوند حسن روحانی وقیحانه ضمن روضهٔ اهمیت و فواید مسکن گفت: «آرامش و سکونت مردم در بخشیاش در سایه داشتن یک مسکن مناسب است آنهایی که اجارهنشین بودند سالها آنهایی که مدتها دنبال خانه میگشتند باید اونها بهتر لمس بکنند چون اگر کسی این مراحل را نپیموده باشد شرایطش یک جوری باشد که از روز اول صاحب خانه باشد احساس نمیکند که مسأله خانه چقدر مهم هست و چگونه آرامش برای روح و روان فرد و اعضای خانواده ایجاد میکند».
او شیادانه مدعی شد که دولت او در رابطه با ساختن مسکن و رساندن خدمات به مسکنهای ساخته شده بار عظیمی را برداشته است: «بار عظیمی که علاوه بر اینکه بر دوش وزارت مسکن بود بر دوش وزارت نیرو بود وزارت نفت بود دستگاههای دیگر بود شهرداریها بود برای اینکه بتوانند جاده را برسانند به آنجا برای اینکه بتوانند لولهکشی آب را برسانند برق را برسانند گاز را برساند والا خب یک چیزی ساخته شده بود نیمه تمام و کار بسیار عظیمی در این زمینه انجام گرفت» (تلویزیون شبکه خبر ۱آبان ۹۹).
اما بهرغم این روضهخوانی و بیعملی، دولت ضدمردمی او در کنار مأموران شهرداری، سپاه پاسداران، و نیروی انتظامی خانهها و آلونکهای مردم را بر سرشان خراب میکنند.
روز جمعه ۹آبان ۹۹ عناصر سپاه پاسداران ضدمردمی همراه با مأموران شهرداری و بنیاد مسکن شهرستان چابهار به خانههای مردم در منطقه گلشن هجوم بردند و ۵ واحد مسکونی را بهطور کامل تخریب کردند.
۱۶مهرماه ۹۹ هم همین ترکیب دولتی و سپاه پاسداران برای تخریب منازل مردم بلوچ با مردم درگیر شدند.
همچنین روز جمعه۹ آبان درحاجیآباد هرمزگان خانههایی که پروانه و مجوز ساخت و سند داشتند توسط نیروهای سرکوبگر انتظامی و اداره مسکن و شهرسازی خراب شد.
این چنین است که نظام پلید آخوندی حق داشتن مسکن را از میلیونها ایرانی سلب کرده و آرزوی دست یافتن به سرپناه زندگی برای اکثریت مردم را به آرزویی دستنیافتنی تبدیل کرده است. زیرا این رژیم و حاکمیت هرگز و هیچگاه قصد حل مشکل مسکن و سایر معضلات مردم را نداشته و ندارد و راه رسیدن به مسکن و خانهدار شدن، خراب کردن خانهٔ ظلم و فساد و غارت ـ بیت ولایت فقیه ـ است.