728 x 90

زلزله‌یی که قیام بر جان نظام انداخت!

قیام سراسری ایران...
قیام سراسری ایران...

خیابان‌ها و دانشگاههای ایران یا غرق در آتش و دود است، یا پر از صدای شعار و شلیک! در خلوت شب‌ها و حتی سکوت ملتهب روزها نیز کوی و برزن خالی از مقاومت نیست، شاهد آن هم شعارها و دیوار نگاره‌های متعددی است که دیکتاتوری تمامیت‌خواه ولایت را به چالش سقوط کشانده است.

روز یکشنبه ۱۷مهر ماه آتش قیام در بیست و چهارمین روز در دانشگاهها شعله‌ور است. آتشی که بر جان نظام به شکل تشدید شکافها و آشفتگی در بالا و بدنهٔ نظام خودنمایی می‌کند.

 

اگر چه جامعهٔ جوشان ایران اکنون به دو جبهه‌ٔ مردم و مقاومت از یک‌سو و جبهه‌ٔ استبداد و جنایت آخوندی از سوی دیگر تقسیم شده است؛ اما ساده‌انگاری است اگر خیابان را تنها در خیابان ببینیم و بگذریم!

واقعیت این است که تأثیر خیزش عظیم و رادیکال مردمی، در بدنه و ساختار حکومت چنان تأثیر عمیقی می‌گذارد که خود راه به کاهش کیفی توان حکومت ننگین ولایت فقیه برده و بیش از این نیز خواهد برد. در حال حاضر این بزرگترین نگرانی دیکتاتور بیت‌العنکبوت ولایت است.

 

شکاف به عمق می‌رسد!

به‌نظر می‌رسد با تشدید شکاف و آشفتگی در بالا، بدنهٔ نظامی هم دچار شقه و چند پارگی شده است. آن‌قدر که پاسدار باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت:

«تهدیدات نوظهور و بعضاً ناشناخته بروز می‌کند و ما باید خود را آماده کنیم... افراد فریب خورده ممکن است مسیر آشوبگری را با تهییج عناصر مزدور ادامه دهند... مسئولیت و مأموریت فرماندهی انتظامی کل کشور با همکاری سپاه و بسیج این است که امنیت و آرامش را به کشور بازگردانند... امروز دشمنان تلاش می‌کنند تا اولاً در میان مجموعه نیرو‌های مسلح و ثانیاً در میان مردم و نیرو‌های مسلح، تفرقه، اختلاف و دو دستگی ایجاد کنند» (انتخاب ـ‌۱۶مهر ۱۴۰۱)

در همین روز پاسدار کوثری عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس خامنه‌ای هم تعارف را کنار گذاشت و ضمن اعتراف به عمیق شدن شکاف در نیروهای امنیتی و نظامی گفت: «اگر مسئولان امنیتی به وظیفه‌ای که برعهده دارند به درستی عمل نکنند باید مقابل فرماندهان خود و مردمی که از سوی آشوبگران مورد تعرض و تعدی قرار می‌گیرند، پاسخگو باشند» (انتخاب ـ ۱۶مهر ۱۴۰۱).

پاسدار قالیباف هم که به‌عنوان رئیس یکی از قوای نظام ولایت کرسی ریاست مجلس ارتجاع را در جیب خود دارد، شکاف‌های حکومت را «تعارض در حکمرانی» تعبیر کرده و گفت: «اگر می‌خواهیم بر جنگ شناختی دشمن غلبه کنیم باید از تعارض‌ها در حکمرانی عبور کنیم» (۷مهر۱۴۰۱).

سپس در ۱۱مهر یکی از گماشتگان خامنه‌ای در مجلس ارتجاع به نام روح‌الله ایزدخواه در برنامه‌ٔ «شیوه» از شبکه ۴ تلویزیون حکومتی به شکاف و تزلزل ساختار حکومتی کاملاً صریح و روشن گفت: «کشور در اداره خودش دچار شکاف شده است!»

به این ترتیب بود که عمود پوسیده‌ٔ خیمه‌ٔ ولایت به هر زور و زحمتی پس از چندین روز سکوت خفت‌بار، خودش را افتان و خیزان به صحنه کشاند تا زهوار در رفته‌ٔ نظام را به نوعی هم آورد!

 

«باید بفهمید! اگر نفهمیدید الآن بفهمید!»

بالاخره در سومین هفته از خروش خشم مردمی، روز دوشنبه ۱۱مهر، خامنه‌ای جسم ناقص و نیمه‌جان خود را تکانی داد تا از وارفتگی هر چه بیشتر نیروهایش جلوگیری کند و سرنگونی محتوم خود را ولو اندکی به عقب بیندازد.

ولی‌فقیه درمانده‌ٔ نظام در سخنرانی‌اش در دانشگاه-پادگان موسوم به امام حسن، مطابق معمول اعتراضات را «اغتشاش» خواند و مردم معترض را «عده‌یی بسیار کم» دانست که وابسته به این و آن هستند!

اما صرف‌نظر از لاطائلات و دروغهای دجالانه‌ٔ همیشگی خامنه‌ای که اکنون برای همه جهان آشناست، بخش مهم حرف‌های خامنه‌ای، کشیدن یوغ مهره‌های حکومت خودش است! او که از آنها با نام «برخی از خواص» نام می‌برد، ضمن خط و نشان کشیدن برای آنها گفت: «در همان اول کار برخی خواص... اظهارنظر کردند... باید کار خود را جبران و صریحاً اعلام کنند با آنچه اتفاق افتاده... مخالفند!»

سپس صریح‌تر روشن ساخت که تمامی نان‌خوران و مواجب بگیران حکومتی باید مو به مو تفسیر و تعبیر او را بپذیرند و همان را غرغره کنند: «باید بفهمید قضیه چیست و اگر نفهمیدید حالا بفهمید و صریحاً موضع‌گیری کنید!»

 

«خواص» هم گردن نمی‌گیرند!

اما فشار خرد کننده‌ای که مقاومت مردمی به ساختار نظام وارد می‌آورد چنان است که تهدید و خط و نشان کشیدنهای خامنه‌ای، کارکرد گذشته‌ها را ندارد. گویا پشمی به عبای ولایت نمانده است؛ زیرا حتی در برخی از مقامات دانه درشت حکومتی که همیشه چشم‌شان به دهان خامنه‌ای بود، با سکوت یا با سخنان‌شان جای تأمل فراوانی باقی گذاشته‌اند!

شکاف در بدنه‌ٔ حکومت در فردای سخنان خامنه‌ای باز هم آشکارا به چشم آمد. جایی که در آن جمعی ۹۰نفره از مقامات سابق و منصوبان حکومتی در دانشگاهها، در یک گردهمایی در دانشگاه تهران درباره قیام مردمی ۴ساعت سخنرانی کردند. اما از آن میان تنها اشاره‌یی به دو نکته کوتاه کافی‌است تا وضعیت را روشن کند.

جواد ظریف، دیپلمات تروریست ماله‌کش و وزیر خارجه سابق نظام به‌گونه‌یی بی‌سابقه به خامنه‌ای چنین طعنه زد که: «حتماً اشتباه می‌کنیم اگر فکر کنیم، می‌توانیم مردم را نادیده بگیریم. تصور این‌که مردم را بتوان با خشونت حفظ کرد تصوری است که خداوند به پیغمبر می‌فرماید تو هم نمی‌توانی!» (دانشگاه تهران۱۲ مهر)

غلامعلی حداد عادل نیز با هول و هراس از وضعیت جامعه، به جبهه‌بندی جامعهٔ خشمگین علیه حکومت اعتراف کرد و پس از ۴۳سال جنایت و چپاول، ابلهانه خواستار «گفتگو و بحث عقلانی» شد!

اما در دنیای حوزه‌های آخوندی که به ظاهر باید پایگاه اصلی پدیده‌ٔ «ولایت فقیه» و بالطبع شخص خامنه‌ای باشد، کرسی خامنه‌ای از این هم متزلزل‌تر است! بیانیه‌ٔ جمعی از طلاب حوزه‌های قم و تهران و مشهد، خامنه‌ای را نه «مجتهد» و نه «عادل» می‌خواند و او را از جایگاه خود خوانده‌ٔ «ولایت» منعزل می‌داند!

شدت شکاف و جنگ و جدال درونی آن‌قدر بالا گرفت که آخوند فلاحتی در نمایش جمعه رشت ـ ۱۵مهر ـ، بی‌اعتنایی به حرف خامنه‌ای و گسترش شکاف و چندپارگی را به خودزنی توصیف کرد و گفت: «در این ایام آشفته خودزنی نکنیم مسئولان را حمله نکنیم مدیران دلسوز را حمله نکنیم»

زلزلهٔ بزرگی که مردم ایران بر پیکره‌ٔ حکومت جهل و جنون انداخته‌اند، بند از بندهای نظام پلید آخوندی خواهد گسست. این زلزله نه بازایستادنی است، نه خاموش شدنی و نه قابل مهار!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/97e3b09e-ae80-4352-9300-f91f17cf2a82"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات