سخنرانی وزیر خارجه آمریکا و پاسخ رئیس جمهور این کشور به آخوند روحانی، واکنشهای گستردهیی در جهان و درون رژیم داشته که هنوز هم ادامه دارد.
سخنرانی پمپئو، پاسخ رئیسجمهور آمریکا، واکنشهای متضاد درون رژیم
لفاظیهای اخیر روحانی علیه آمریکا مورد استقبال رقبای روحانی در باند دلواپسان قرار گرفته است. از سوی دیگر پس از پاسخ رئیسجمهور آمریکا به روحانی باز برخی از رقیبان دلواپس روحانی دست به حمایت از او و حرفهایش زدهاند. رژیم تلاش میکند این واکنشها را نشانی از نزدیک شدن باندهای رژیم به یکدیگر و چشمانداز پیداکردن غلبه بر اختلافات درون رژیم قلمداد کند در حالی که دقیقاً عکس این است و این رویدادها شقه درون رژیم را بیشازپیش دامن خواهد زد.
دلواپسان میدانند که روحانی حملات لفظی خود را برای مصرف داخلی و برای ایجاد دود و دم در فضای سیاسی انجام میدهد و آنها بههیچوجه بهعنوان یک سیاست و خط تصمیمگیری شده نهایی از جانب رژیم نیست. به همین علت آنها دائماً وجه شاخوشانه کشیدنهای توخالی روحانی علیه آمریکا را برجسته میکنند. چیزی که طبعاً در عمل مورد نظر خود روحانی نیست. البته این تهدیدات و تروریسم جزو ماهیت روحانی است. اما بههرحال روحانی اکنون میداند که دندانهای رژیم کشیده شده است.
آنچه تاکنون یک سیاست تصمیمگیری شده بوده است همین یکی به نعل و یکی به میخ زدنهای خامنهای و فقدان تصمیمگیری نهایی در دوراهی است که آخوندها خودشان آن را دوراهی خودکشی یا مرگ توصیف میکنند.
اما این جملات نه فقط دردی از شقه درون رژیم را دوا نکرده بلکه تا همین جا به تضاد درون باند روحانی نیز دامن زده است.
کسانی مانند زیباکلام و علی خرم به بیانهای مختلف به روحانی میگویند چرا این حرف را زدی؟ ما که میدانیم منظورت این نبوده. چرا گفتی؟
روز سهشنبه روزنامه حکومتی اعتماد از قول احمد عزیزی، دیپلمات پیشین رژیم، نوشت: «چنین حرفی را اگر میخواستی مصرف داخلی داشته باشد، باید فقط برای خود سفرا میگفتی، نه اینکه آن را علنی کنی. چرا تهدیدی که نمیتوانیم عملی کنیم را اینطور بیان میکنی»؟
عزیزی گفت: «اگر رئیسجمهور برای چنین اظهاراتی در جمع بسته حرفهییهای سیاست خارجی کشورمان، دلیل و توجیهی هم داشته باشند، رسانهیی کردن آن را میتوان گرهای تازه بر گفتمان اعتدال، چراغ راهنمای سیاست داخلی و خارجی ایشان، محسوب کرد».
روزنامه حکومتی ابتکار هم روز سهشنبه با طعنه تیتر زد: «از شیخ دیپلمات تا سرهنگ تهدید»!
همین روزنامه بعد هم تأکید کرده بود که درون باند خودش همه از این حرفهای روحانی ناراضی هستند.
سخنان پمپئو و واکنش درون هیأت حاکمه آمریکا
از سوی دیگر رسانههای رژیم فرافکنی کرده و مدعیاند که موضعگیریهای رئیسجمهور و وزیرخارجه آمریکا، به اختلافات در درون آمریکا دامن زده است.
این ادعا در حالی است که درون دولت آمریکا تقریباً بالاترین مناصب از صحبتهای ترامپ حمایت کردند.
مایک پنس گفت:
«رئیسجمهور آمریکا رژیم ایران را در وضعیت هشدار رسمی قرار داد... ما دیگر پراکندن بذر تروریسم توسط رژیم ایران را تحمل نخواهیم کرد».
جان بولتون گفت:
«رئیسجمهور میگوید اگر رژیم ایران دست از پا خطا کند، قیمتی خواهد پرداخت که کمتر کشوری داده است».
سارا سندرز گفت:
«تهدید تند پرزیدنت ترامپ علیه رژیم ایران نمونهای از سیاست صلح از موضع قدرت است که بهدنبال تهدیدات توخالی از طرف ملاهای تهران میباشد».
در کنگره آمریکا هم شاهد یک حمایت دوحزبی هستیم.
آن هم در شرایطی که مسائل دیگر، تمام مورد اختلاف بوده، اما در این مورد میبینیم که حمایت دوحزبی وجود دارد.
این هم چیز جدیدی در رابطه با رژیم نیست. برای نمونه لایحه تحریمها علیه رژیم مثلاً در مجلس نمایندگان با ۴۰۰ و خردهای رأی موافق در برابر تنها ۲رأی مخالف و در سنا هم بدون مخالفت تصویب شد.
اتفاقاً بحث رویارویی با تروریسم و ماجراجوییهای رژیم، در دوره اخیر عامل وحدت درون هیأت حاکمه آمریکا شده است.
ریشه اختلافنظر درونی رژیم چیست؟
ریشه اختلاف و کشمکش در درون رژیم که عدهیی روحانی را بهخاطر دود و دمهای اخیرش تشویق و عدهیی سرزنش میکنند در این است که کلیت رژیم در این مورد راهحلی نداشته و «همه با هم» در بنبست هستند. این تناقض جدی و عمیق در رسانههای حکومتی و حتی خود روحانی گاهی برجسته میشود و واقعیت را آشکار میکند.
روزنامه حکومتی آرمان از باند روحانی روز سهشنبه در توصیف این وضعیت بهروشنی نوشت:
«روحانی چرخشی در مواضع و یا به تعبیری «گردش به راست» نداشته است. در هر حال باید منتظر ماند و دید حرکتها و مواضع بعدی روحانی چگونه خواهد بود. شاید در پس چنین سخنان و یا ورای نظر روحانی، ایجاد یک نوع انسجام داخلی قویتری مطرح باشد و در بین گروههای سیاسی یک انسجامی را برقرار کند.
حالا این انسجام در خدمت مصالحه، مذاکره و یا کنار آمدن با غرب است یا نه و ادامه و درعینحال افزایش تنشها مطرح خواهد بود. با شناختی که از ایشان داریم کار و نیت دوم کمی دور از ذهن است.
بهنظر میرسد رئیسجمهوری بهدنبال این است که یک اجماع نسبی را در بین گروههای سیاسی ایجاد کند که این اجماع نسبی میتواند نوعی سوخت سیاست خارجی و لازمه و مقدمه این امر باشد. سیاستهایی که ایران باید در چند ماه آینده اتخاذ کند. این تصمیمات بهطور قطع با توجه به تحریمهای پیش رو، سخت خواهد بود».