نام خوزستان برای مردم ایران مترادف است با جلگهای حاصلخیز، مردمی خونگرم و خاکی زرخیز که بر فراز دریایی از ثروت میدرخشد.
اما پاسداران خامنهای نه فقط زمین که آب را هم دزدیدند و مردم سختکوش خوزستان امروز از ابتداییترین الزامات زندگی یعنی آب آشامیدنی محروم هستند.
یک هموطن: «بذار مردم بدونن من یه جوونم یه ماه بدون آبم... بذار ملت الآن صدامو بشنوه. بذار بمیرم بذار همه بمیرن اما اینطوری عذاب نکشن».
العربیه در مطلبی با عنوان «در غیزانیه نفتخیز ایران، ساکنان حتی دسترسی به آب ندارند» نوشت: «بخش عمده بودجه کشور به آموزش آخوند در حوزههای علمیه هزینه میشود و مبالغ هنگفتی در عراق، لبنان و سوریه خرج میگردد».
یک هموطن: «آب که نداریم حتی دستامونو یا صورتمونو بشوریم و هی تلویزیون و رادیو پخش میکنه که هی دستاتونو با آب و صابون بشورید».
محمد مولوی، عضو مجلس ارتجاع ۱۱خرداد ۹۹: «کرونا در خوزستان بیداد میکند. مردم در حال پرپرشدن هستند. اما عذاب مردم با داغ و تشنگی در خوزستان متوقف نشد و آتش و عطش در سایر مناطق گسترش یافت».
روستای حسن سلیمان ـ سرپلذهاب: «مسئولان کی از خواب بیدار میشن مسئولان»؟ سه چهار ساله بعد از زلزله آب ندارن و مردم روستان مجبورن از روستاها یا چشمههای مجاور آب خریداری کنن».
وقتی دزد میلیاردی، رئیس مجلس، شیاد و جلاد، رئیس دولت و قضاییه است، سهم مردم همین خواهد بود.
یک هموطن: «ما اینترنت نمیخوایم ما گاز نمیخوایم ما جاده نمیخوایم فقط آب میخوایم نیاز اولیه انسان آبه».
سهم مردم در زمینهای زرخیز خوزستان عطش و گلوله است.
و البته پاسخ مردم هم خیزش و قیام.