با پایان سفر امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه به آمریکا، اکنون تصویر روشنتری از نتیجه این دیدار و خواستههای غرب در برابر رژیم قرار گرفته است.
این خواستهها واکنشهای مختلف مهرهها و رسانههای دو باند را در پی داشته است.
موضوع این است که برجام تنها بهشرطی میماند که حاکمیت آخوندی به خواست کشور آمریکا و کشورهای غربی پاسخ مثبت بدهد، از برنامه موشکی و از صدور تروریسم و دخالتهای منطقهیی دست بردارد و برای همیشه با سودای بمب اتمی وداع کند.
عناصر باند خامنهای این شروط را غیرقابلقبول میدانند و میگویند در این صورت از برجام خارج میشویم. اما باند روحانی خروج از برجام را فاجعه میداند و میگوید در هر حال باید مذاکره کنیم تا شاید بتوانیم تخفیفی در بهای آنچه برای ماندن برجام تعیین کردهاند، بگیریم.
علیاکبر ولایتی مشاور خامنهای وضعیت فعلی را نتیجه تقسیم نقش اروپا و آمریکا میداند و در این رابطه در گفتگو با تلویزیون حکومتی ۶اردیبهشت ۹۷ میگوید: «این که میگویند اروپاییها توانستند با آمریکاییها کنار بیایند که راضی بکنند که ترامپ در برجام بماند، این ماندگاری اگر جایگزین بشود، به ازای این باشد و به این قیمت باشد که بخواهند تحریمها را به اسم دیگری برقرار بکنند این موردقبول جمهوری اسلامی ایران نیست، بنابراین عینا برجام همانجور که نوشته شده عمل بشود. در غيراینصورت جمهوری اسلامی ایران دستش باز است که آن هم عقبنشینی بکند و تلافی بکند کاری که آنها انجام میدهند».
حرفهای پاسدار محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم مشابه حرفهای ولایتی است آنجا که میگوید: «ما طرح اروپاییها برای راضی کردن ترامپ را قبول نداریم. اگر اروپاییها به جهتگیری برجام اعتقاد دارند، بین ما با خودشان فاصله نیاندازند. افق روشنی در روابط ایران و آمریکا نمیبینیم. ما هزینههای زیادی را در برجام انجام دادهایم و حاضر نیستیم هزینههایمان بیفایده بماند و وارد هزینههای جدیدی شویم».(خبرگزاری ایسنا ۶اردیبهشت ۹۷)
فواد ایزدی، از مهرههای باند خامنهای هم با توجه به مواضع دولت آمریکا در زمینه برجام و امتیازاتی که این دولت تاکنون از رژیم گرفته است، در مورد شروط دونالد ترامپ برای ماندن آمریکا در برجام میگوید: «هیچکدام از شروط ترامپ قابل اجراشدن نیست قطعاً همانطور که آمریکا در برجام دبه کرد در هر توافق دیگری هم دبه میکند».
او پذیرش محدودیتهای دیگر و به عبارت دقیقتر پذیرش جامزهرهای دیگر را «کار عاقلانهیی» نمیداند.(خبرگزاری فارس ۶اردیبهشت ۹۷)
متقابلاً باند روحانی به باند خامنهای هشدار میدهد که در صورت خروج آمریکا از برجام و اصرار اروپا برای دست برداشتن از برنامه موشکی و سیاست توسعهطلبانه منطقهیی، هر گونه دست از پا خطا کردن رژیم ممکن است نتایج خطرناکی برای آن به بار بیاورد.
در این رابطه یکی از عناصر این باند به نام قاسم محبعلی گزینههای پیشروی حکومت را در صورت خروج آمریکا از برجام چنین میداند: «یا به سمت جنگ میرویم یا مذاکرات جدید».
علی خرم، دیپلومات سابق و از باند روحانی، شرایط پیش آمده را «شرایطی سخت» و تصیمگیری در این شرایط را نیز دشوار میداند و توصیه میکند «ایران باید حساب همه عوامل را بکند و انتخاب خود را صورت دهد» زیرا «در اینجا همه باید عاقلانه بیاندیشند».(روزنامه آرمان ۶اردیبهشت ۹۷)
واضح است که قبول «مذاکرات جدید» و «عاقلانه» اندیشیدن از طرف نظام آخوندی، نتیجهاش این است که زهر بخورد و از موضعش در رابطه با برنامه موشکی و سیاست منطقهیی عقبنشینی کند.
گزینهیی که پاسدار حسین سلامی، جانشین سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی، آن را «بسیار خطرناک میداند» و به سران رژیم توصیه میکند «باید مراقب باشیم».
نگرانی اصلی این سرکرده سپاه این است که این فعلوانفعالات «مردم را در برابر سپاه قرار بدهند و در نهایت نارضایتی ملت را به قوه قضاییه و رهبری انتقال بدهند».(خبرگزاری فارس ۶اردیبهشت ۹۷)
صرفنظر از مواضع باندها و جنگ و جدال درونی آنها در مورد برجام، واقعیت شرایط دشوار و خطرناکی است که هر دو باند از زاویهیی به آن اعتراف میکنند.
زیرا طرفحسابهای غربی میخواهند فشار را بالا ببرند که امتیازات موردنظر را در زمینه برنامه موشکی و سیاست منطقهیی از آن بگیرند.
چنانچه حاکمیت آخوندی به شروط و خواست آنها تمکین نکند، فشارهای سیاسی و اقتصادی بر آن را بیشتر خواهند کرد که در این صورت مطلقاً در شرایطی نیست که بتواند این فشارها را تحمل کند.
زیرا هنوز فشارهای بیشتری از جانب کشورهای غربی بر آن وارد نشده است اقتصاد به بنبست رسیده حال آن که رژیم در وضعیت بسیار نامساعدی است که مطلقاً توان فشار تحریمهای بیشتر را ندارد.
چنانچه به فشارها تسلیم شود و بار دیگر زهر بخورد و بهگفته علی خرم «عاقلانه» بیاندیشد در این صورت نیز وضعیت برای آن خطرناک میشود، امری که بهگفته پاسدار سلامی آثار و تبعات آن پر قبای «مقام عظما» را هم خواهد گرفت.
خلاصه اینکه در شق زهرخور شدن نظام همان وضعیتی پیش میآید که پیش از این خامنهای از آن بهعنوان «تنرل بیپایان» نام برد.
نتیجه این امر نیز این است که حکومت آخوندی از سیاستهای توسعهطلبانهاش در منطقه دست بردارد که در این صورت همانطور که علی خامنهای هم به آن اشاره کرد در داخل مرزها و شهرهای ایران با مردم بجنگند که این شق بزرگترین خطر یعنی خطر سرنگونی را در بردارد.