«خواباند وکیلان و خراباند وزیران» ــ عارف قزوینی
یکی از داغترین خبرهای این روزهای ایران، به میدان مین فرستادن کودکان و دانشآموزان ایران توسط خامنهای و دولت تابعهاش است. وضعیت طوری شده که گویی یک بسیج ملی لازم است تا مقدم بر مبارزه با کرونا، با ولیفقیه و دولت جمهوری اسلامی مقابله کند و در برابر زمینهچینی قتلعام فرزندان ایران سد ببندد.
خامنهای اولین مسؤل هولوکاست
در این پروژهٔ خطرناک مرگآفرینی، نقش و مسئولیت اول با شخص خامنهای است. به روند این تصمیمگیری دقت کنید تا پی به پشتپرده ببریم.
روز ۱۰شهریور ۹۹ وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که غیر از مدارس مناطق قرمز، بقیه مدارس باز میشوند. قرار هم بر این بود که بخش عمدهٔ مدارس از طریق «شبکه شاد» (شبکهٔ ارتباطی آنلاین بین معلمان و دانشآموزان) کلاسها را برگزار کنند.
روز ۱۱شهریور خامنهای به صحنه آمد و بهطور ضمنی هشدار داد که ارتباط اینترنتی برای دانشآموزان مثل زهر است و باید از آن پرهیز شود. خامنهای سخنانی هم در طرد و نفی سند ۲۰۳۰ سازمان ملل ایراد کرد؛ سندی که تماماً دفاع از حق مسلم دانشآموزان در عصر ارتباطات است.
بهدنبال حرفهای خامنهای، روز ۱۲شهریور وزیر آموزش و پرورش که تا دو روز قبل مخالف بازگشایی همهٔ مدارس بود، گفت همهٔ مدارس کشور باید سال تحصیلی را شروع کنند!
مشت خانوادهها بر دهان قاتلان
بدینوسیله خامنهای و روحانی تلاش کردهاند دست مردم ایران را در حنا بگذارند و به تصمیمی ناگزیر وادارشان کنند. مردم ایران باید تصمیم بگیرند که کودکان و نوجوانانشان را به میدان مین حاکمیت و دولت جمهوری اسلامی بفرستند یا نه! خبرهای متعددی در این چند روز بود که بسیاری خانوادهها مخالفت کرده و توی دهان خامنهای و روحانی زدهاند.
در این میان پرسش این است که آیا خامنهای و روحانی و کلیت جمهوری اسلامی دلشان بهحال علم و دانش و آینده کودکان و دانشآموزان ایران میسوزد؟ و اگر پاسخ منفی است، پس هدفشان چیست؟ نخست پیشینهیی را یادآوری کنیم و سپس بهعلت اصلی گشایش مدارس برسیم.
هدف نه علم است و نه آینده فرزندان ایران
سابقهٔ بلندمدت، گواهی میدهد علم و دانش و ترقی و پیشرفت فرزندان ایرانزمین هرگز برای این قوم اشغالگر اهمیت نداشته است:
ــ محمد خاتمی تحت زعامت خمینی با سنگدلیِ ضدبشری حیرتانگیز، حدود ۴۰۰هزار دانشآموز ایران را روانهٔ میدانهای مین در جنگ هشت ساله با عراق کرد.
ــ خمینی هزاران دانشآموز و دانشجوی ایران را اعدام و قتلعام نمود و وارثانش هم باقیماندهها را گرفتار اعتیاد و مهاجرت و شامل خیل کودکان کار و کودکان خیابانی کردهاند.
ــ خمینی بهخاطر سلطه و سرکوب در دانشگاهها، با انجام کودتای ضدفرهنگی، حدود دو سال دانشگاهها را تعطیل کرد.
بنابراین مردم ایران تمام تاکتیکهای این رژیم را تجربه کرده و به این یقین رسیدهاند که هر انسانی در هیأت فردی و هر جمعی در هیأت اجتماعی، از نظر این رژیم بهمثابه ابزاری برای تحکیم حاکمیت و برای تداوم استثمار و سلطهٔ بیشتر بوده و میباشد.
حالا پس از نمونهها و تجربهها در ۴۱سال گذشته، رسیدهایم به بازگشایی مدارس آن هم در غوغا و توفان کرونا. پرسش این است که علت اصرار خامنهای و زبانبازیهای مبتذل روحانی در امر بازگشایی مدارس چیست؟
مدرسه = پادگان!
روحانی که حقیقتاً موجودی بیشخصیت با ویژگی خاص شارلاتانی است، مدارس کودکان را با پادگان سربازان مقایسه کرد و این دو را محل تمرین تربیت و نظم نامید! روحانی شیادانه و دجالانه تلاش کرد به دانشآموزان ایران وعدهٔ مدال آزمایش انضباط هم بدهد!
آیا روحانی نمیفهمد و نمیداند که تفاوت مدرسهٔ ابتدایی با دانشآموزان ۷ تا ۱۲ساله و یک پادگان با سربازان ۱۸سال به بالا چیست؟ آیا ضوابط و آییننامههای این دو مکان و فضای روانی و روحی آدمهایش عین هماند؟ آیا یک بچهٔ ۷ساله به اندازه یک جوان ۱۸ساله از پس سختیها و پروتکلهای نبرد با ویروس همهگیر در یک محیط جمعی برمیآید؟ یعنی این تفاوتهای مسلم و اولیه برای خامنهای و روحانی قابل فهم نیست؟ در ورای همهٔ اینها، مگر وزیر آموزش و پرورش روحانی در ۱۰شهریور اعلام نکرد که بسیاری مناطق ایران، مناطق قرمز کرونازده هستند؟ پس چرا باید کودکان ۷ و ۸ و ۱۰ و ۱۲ساله را به مکانهای عمومی آلوده به کرونا فرستاد؟ مگر این همه روزنامههای خود حاکمیت و دولت هشدار نمیدهند که «بازگشایی مدارس یعنی نسلکشی»؟ پس پشتپرده چیست و چه منافعی بالاتر از جان فرزندان ایرانزمین است؟
هدف: اقتصاد و آموزش سیاسی شده با هدف درآمدزایی دولتی
پاسخ کوتاه این است که با خصوصی شدن و انتفاعی شدن آموزش و پرورش در ایران، بازگشایی مدارس بسان گشودن دروازههای پول و درآمد به جانب صاحبان مدارس انتفاعی و خصوصی است. بله، دولت روحانی به این شرکتهای انتفاعی و خصوصی تکیه دارد و برای تأمین منافع آنها دست به هر جنایتی میزند.
دولت برگزاری کنکور را در بحبوحهٔ کرونا تحمیل کرد تا درآمد مؤسسات کنکور که متعلق به شرکتهای خصوصی حامی دولت است، تأمین شود. اکنون مدارس هم پهنهیی دیگر از محل درآمدزایی هستند که اگر به قیمت هولوکاست تحصیلی هم تمام شود، خامنهای و دولت تابعهاش قصد کردهاند از آن کوتاه نیایند.
کرونا برای کودکان ایران آری، برای رئیس دولت نه!
تهدید هولوکاست برای فرزندان ایران همانقدر جدی و مهم است که حسن روحانی حتی حاضر نشد در یک جمع کوچک دانشآموزان در یک مدرسه و با رعایت فاصلهٔ زیاد هم شده حضور یابد و زنگ شروع سال تحصیلی را بزند! برای خامنهای و روحانی زدن زنگ سال تحصیلی از طریق آنلاین ضروری است اما برگزاری کلاس آنلاین و تماس نداشتن دانشآموزان در یک کلاس، ضروری نیست. البته مردم ایران و کنشگران اجتماعی حساب این بزدلی و شیادی روحانی را در شبکههای مجازی کف دستش گذاشتند و هوشیاری سراسری ایران را در قبال جنایتی که در راه است، اعلام نمودند. هزاران خانواده هم اعلام کردهاند که بچههایشان را به میدان مین والیان جانی جمهوری اسلامی نمیفرستند.
آن که باید تصمیم بگیرد
آن زمان گذشت که خامنهای و روحانی و ادوار دولتهای تابعه بهعنوان میراثبران ارثیهٔ ننگین خمینی ملعون، حکومت ویروس و دولت مرگآفرین را تضمین سلطه و تداوم ولایت مطلقهٔ فقیه میدانستند و اعمال جنایت میکردند. اکنون جبههیی به وسعت حداقل ۸۰درصد مردم ایران در مقابل بازگشایی مدارس پیش روی خامنهای و روحانی است. باشد که اتحاد خانوادهها و کنشگران ایرانی، طرح هولوکاست ضدبشری حاکمیت و دولت جمهوری اسلامی علیه کودکان و فرزندان میهنمان را بر سر خودشان آوار کنند.