بزنگاههای تاریخی همواره با شتاب تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همراه است. وقتی موضوع، دوران پایانی یک حاکمیت دیکتاتوری است، این تحولات نمودهای برجستهتری دارند. از جمله ضربات پیاپی که از هر سو بر پیکرهٔ فرتوت آن دیکتاتوری وارد میشود.
این واقعیت طی هفتهٔ گذشته در رابطه با رژیم آخوندی بسیار هویدا بود. انتقال دو هفتهیی دادگاه یکی از دژخیمان قتلعام۶۷ از سوئد بهآلبانی، برای شنیدن صحبتهای شاهدان و شاکیان اصلی پرونده در اشرف۳؛ دادگاه آنتورپ بلژیک برای رسیدگی بهاستیناف ۳تروریست همدست اسدالله اسدی که در سال۹۷ قصد انفجار در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران را داشتند؛ نزدیک شدن نشست شورای حکام انرژی اتمی و گزارش دبیرکل آژانس که بر همکاری نکردن رژیم تأکید کرده است؛ دستگیری یک جاسوس در سوئد که با پرونده یک جاسوس ایرانی که در شهریورماه در این کشور دستگیر شد، مرتبط است.
در چنین وضعیتی، مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز، شصت و هشتمین قطعنامهٔ محکومیت نقض حقوقبشر در ایران را تصویب کرد. ضربهای دیگر که بیشازپیش رژیم فرتوت آخوندی را در تنگنا و انزوای بینالمللی قرار میدهد.
پس از گزارشهای جاوید رحمان، نمایندهٔ ویژهٔ سازمان ملل در امور حقوقبشر در ایران، رژیم آخوندی ابتدا تلاش کرد با امتیازدهی و کمک گرفتن از حامیان مماشاتگر خود، جلو روند تصویب قطعنامه را بگیرد. اما این واقعیت که بهیمن قیامهای مردم ایران، دوران مماشات سپری شده و مماشاتگران هم بهرغم خواستشان، امکان جولان دادن بهنفع رژیم را ندارند، سر رژیم را بهسنگ زد. از این رو بهشانتاژ رو آورد. در رسانهها و از زبان کارگزارانش بارها آقای جاوید رحمان را مورد حمله قرار داد و سخنگوی وزارتخارجهاش گزارش حقوقبشری ارائه شده بهنشست هفتاد و ششم مجمع عمومی را «مبتنی بر نگرش گزینشی و دارای اهداف سیاسی» خواند و آن را «ادعاهای سخیف و فاقد ارزش» نامید و با غیظ نسبت بهافشاگریهای پیاپی مجاهدین و مقاومت ایران گفت: این گزارش «بیانیهٔ گروههای معاند جمهوری اسلامی» است! (خطیب زاده-۱۵ آبان).
اما شانتاژ هم کارساز نشد و پس از تصویب قطعنامه، سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم با سرخوردگی آن را «رویکردی منافقانه! برای حقوقبشر مردم ایران» نامید (خطیب زاده-۲۶ آبان) که همراه با تحریمها علیه نظام، فشارها علیه رژیم را افزایش میدهد.
اینگونه در فاز پایانی رژیم آخوندی و در بزنگاهی بسیار خطیر در تاریخ ایران، خونها و جانفشانیهای مردم ایران و پیشتازانشان طی ۴دههٔ گذشته، در حال نتیجه دادن است و ضربات پیاپی بهرژیم آخوندی امان نمیدهد. همان رژیمی که با نقض حقوقبشر، سرکوب، کشتار، شکنجه، قتلعام، ترور، گروگانگیری، آدمربایی و جنایت میخواست و میخواهد مانع سرنگونیاش شود، اکنون همین جنایتها گریبانش را گرفته و خود عامل تسریع در روند سرنگونیاش شده است. البته این همه بهخودی خود بهدست نیامده، بلکه مقاومتی هست که با جانفشانی و تلاشهای طاقتفرسا و پرداخت سنگینترین بها، اجازه نداده است که یک قطره خون بر زمین ریخته شده از مردم و جوانان ایران، هدر رود و دادخواهی از این خونها را بهسکویی برای تحقق آزادی ایران، تبدیل کرده است.