بیش از یک هفته از اقدام رژیم مبنی بر انتشار نام سازمان مجاهدین خلق و اسامی ۱۰۴تن دیگر و فراخوان آنها بهمعرفی وکیل قانونیشان به دادگاه کیفری شماره یک استان تهران میگذرد. این اقدام، طی این مدت، از یکسو خوراک پروپاگاندا و لجنپراکنیهای معمول و تکراری ارگانها و رسانههای حکومتی علیه مجاهدین و رهبری مقاومت بوده و از سوی دیگر چرایی این اقدام عجیب و غریب، سوژهٔ تحلیل و حدس و گمان عناصر و جریانهای داخلی و ناظران خارجی گردیده است.
آنچه موجب تعجب و ابهام ناظران و تحلیلگران، حتی در درون رژیم شده که با بیانهای مختلف آن را مطرح میکنند، از جمله این است که از کی برخورد با مجاهدین تابع «قانون»، حتی قانون دستساز خود رژیم بوده؟! و کی محاکمهٔ اعضای مجاهدین آن هم با حضور وکیل مدافع در یک دادگاه عادی کیفری (و نه دادگاه انقلاب) معمول بوده؟ کدامیک از دهها هزار مجاهدی که تاکنون از جمله در قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۶۷ اعدام شدند، محاکمه شدند و از حق وکیل برخوردار بودند؟! و...
در همین رابطه روزنامهٔ فرهیختگان (۸مرداد) متعلق بهولایتی مشاور نزدیک خامنهای با بیان این که: «این اقدام قوه قضاییه در این مقطع زمانی چه اهمیتی دارد و چه اهدافی را دنبال میکند؟». فایدهٔ آن را زیر سؤال برده میافزاید: «بهنظر نمیرسد که حتی در صورت تکمیل فرآیند بررسی پرونده و محکومیت قطعی این افراد، این اقدامات فایده خاصی داشته باشد و صدمهای بهسازمان مجاهدینخلق وارد کند».
زیدآبادی از مهرههای باند مغلوب نیز، طی مطلبی، عاقلانه بودن و عملی بودن این اقدام رژیم را زیر سؤال برده و مینویسد:
«در داخل کشور کدام وکیل جرأت میکند که وکالت سران سازمان را از طریق معرفی آنها بهعهده بگیرد؟ و اگر هم بهفرض بهعهده گرفت، با کدام جرأت میخواهد از آنها دفاع کند؟».
نامبرده سپس خسارات این اقدام را بهرژیم گوشزد کرده و میافزاید: «این دادگاه فرصتی در اختیار سازمان (مجاهدین) قرار میدهد تا در تبلیغاتش، خود را اپوزیسیون اصلی و مؤثر نظام و قربانی آن معرفی کند» (۷مرداد).
مشابه این ابهام و تعجب در رسانههای خارجی از جمله رادیو فرانسه (۱۰مرداد) مطرح شده، اما تحلیلگر آن مدعی است برای این معما پاسخ قانعکنندهیی پیدا کرده است.
وی پس از اشاره بهخبر محاکمهٔ غیابی ۱۰۴تن رهبران، مسئولان و اعضای مجاهدین و اینکه «قوه قضاییه ایران هیچ توضیحی درباره دلایل این تصمیم غیرمنتظره و عجیب خود نداد». بهیک مقاله قدیمی در خبرگزاری بسیج بهتاریخ ۳دی ۱۴۰۱ که نوشتهٔ فردی بهنام حسام رضایی است اشاره میکند: «خبرگزاری بسیج با نشر مجدد آن، در صفحه اول خود پرتوی تازه بر تصمیم دور از انتظار قوه قضاییه ایران افکنده است... حسام رضایی صریحاً اعتراف کرده که جمهوری اسلامی ایران معتقد است که غرب و بهویژه آمریکا سازمان مجاهدین خلق ایران را بهعنوان تنها جایگزین حکومت اسلامی ایران پذیرفتهاند».
رادیو فرانسه میافزاید: «نویسنده یادداشت خبرگزاری بسیج در اثبات ادعای خود به «سخنرانیهای مریم رجوی در پارلمانهای کانادا و ایتالیا و همچنین "حضور مقامات بلندپایهٔ سابق دولت آمریکا"، در نشستهای سازمان مجاهدین در پاریس اشاره کرده و همگی آنها را"نشانههای متقنی"دانسته مبنی بر اینکه "غرب حساب ویژهیی روی این تشکیلات... باز کرده و... آن را در جایگاه آلترناتیو اصلی نظام در دوران گذار... نشانده است».
صرفنظر از اینکه نویسندهٔ بسیجی طبعاً نمیتواند درکی از منشأ قدرت واقعی مجاهدین داشته باشد؛ اما بهوضوح وحشت رژیم از موقعیت آلترناتیوی مجاهدین را بازتاب میکند.
شایان یادآوری است سایت مجاهد (۱۰مرداد) در همین ستون (سخن روز) با عنوان «که دشمن بهپای خود آمد بهگور!» با اشاره بهپیام رهبر مقاومت (۷مرداد) نوشته بود: «رژیم هراسان جلادان در قبال موج رو بهگسترش بینالمللی و تمایل روزافزون جهانی بهایستادن در کنار مردم ایران که حاصل قیام و ۴دهه مقاومت پر رنج و خون و سازمانیافته است، چاره را در فراخواندن مجاهدین بهقضاییهٔ اعدام و جنایت خود یافته، تا "مطابق قانون"،"تصمیم مقتضی اتخاذ" شود».
این نظر و تحلیل سپس از درون رژیم نیز مهر اثبات دیگری خورد؛ آنجا که خبرگزاری رسمی رژیم (ایرنا ـ ۱۱مرداد) خلاصهیی از میزگردی را با شرکت ۵تن از مهرههای امنیتی و مطبوعاتی که بعضاً از بازجویان دستگاه سرکوب رژیم هستند، منتشر کرد.
این میزگرد با طرح دو سؤال آغاز شد:
«چرا سازمان مجاهدین خلق اینقدر مهم است؟»
«چه چیزی آن را زنده نگهداشته است؟».
پاسخهایی که بهاین دو سؤال، در این اتاق فکر حکومتی داده شد، میتواند پاسخی بهمعمای فراخوان مسخرهٔ مجاهدین به دادگاه و محاکمه باشد:
- «تاریخ تکرار میشود و مجاهدین هم احتمالاً بازمیگردند...
- اینکه مجاهدین خلق از نظر ساختاری هنوز زنده است و گروهی میخواهند بهآن بپیوندند، نشان میدهد فقط بهدلیل حمایت آمریکا و انگلیس نیست. ما هنوز مجاهدین خلق را شخم نزدیم».
- مسأله مجاهدین خلق، مسأله روز ماست و صرفاً یک مسأله تاریخی نیست».
- «سازمان مجاهدین خلق، کشور را با «دوگانهٔ حکومت و اپوزیسیون» دوگانه کرده... جدایی روحانیت و حاکمیت از مردم چیزی است که زیر سر این سازمان بوده است».
نتیجهٔ این میزگرد نهایتاً چنین جمعبندی میشود: «موضوع اصلی ما در کشور مجاهدین خلق است و باید بهآنها بپردازیم».
بهاین ترتیب آشکار میگردد فراخواندن رهبری و اعضای سازمان مجاهدین به دادگاه و معرفی وکیل که ابتدا احمقانه و شلیک بهخود مینمود، ناشی از وحشت و استیصال رژیم و خطر بالفعل و عاجلی است که خامنهای در شرایط انفجاری جامعه برای حاکمیت خود احساس میکند. اما این اقدام خلیفهٔ ارتجاع بیش از همیشه کابوس وحشت رژیم از تنها جایگزین قدرتمندش و استمرار قیام را نمایان میکند.