بالاخره روز ۹دی فرا رسید و پس از روزها و هفتهها تلاش و بسیج همهجانبه و بیسابقه رژیم، پرده آخر از کارناوال «میثاق با ولایت» نیز روی اکران رفت و واپسین دست و پا زدنهای خامنهای برای جلوگیری از قیام با الگوی ضدتظاهرات ۹دی سال۱۳۸۸، بدون نتیجه و فرجام به پایان رسید.
کارناوالسازان و سیرکگردانان رژیم در این بسیج دیوانهوار بهراستی همه امکانات دولتی و غیردولتی را به خدمت گرفته بودند. آنها یک ستاد عریض و طویل درست کرده و «با همیاری نمایندگان... ولیفقیه و ائمه... جمعه در سراسر کشور، دستگاهها، نهادها و سازمانهای مردم نهاد بهویژه تشکلهای دانشجویی، دانشآموزی، تمامی اقشار مردمی و مساجد محوری در استانها و شهرها» را به خدمت گرفته «و هفته جاری تا روز نهم دی» را پر از تبلیغات برای این روز کرده بودند.
«جلسات روزانه برای حدود ۱۵۰۰۰ دانش آموز... برگزاری مسابقات ادبی میان دانشآموزان و برقراری نمایشگاه عکس و فیلم در ادارات آموزش و پرورش و در سطح مدارس... برپایی بیش از ۳۰۰ همایش در سطح دانشگاههای سراسر کشور... انتشار حدود ۸۵۰ عنوان کتاب [!]... انتشار دائرهالمعارف ۹ جلدی... ابزارهای هنری... حضور ادبا و شاعران و برقراری شب شعر روشنگری... برقراری حلقههای معرفتی و روشنگری... توسط طلاب جوان، دانشجو و فرماندهان بسیجی در بیش از ۴۰۰۰۰ پایگاه بسیج... در تمامی استانهای کشور و بیش از ۱۰۰۰شهر» گوشهیی از حجم انرژی مبذول از سوی نهادهای ارتجاع برای برگزاری این کارناوال مضحک بود و پرداختن به همه آنها در حوصله این مقاله نیست.
هدف خامنهای از این کارناوال
در شرایطی که اعتراضات حقطلبانه مردم در قیام به جایی رسیده که همانند سمیرم اصفهان، خیل جمعیت در روز روشن با بلندگو علیه خامنهای شعار میدهند و در بهشتزهرا هم خیابانها را میبندند و با مزدوران رژیم درگیر میشوند خامنهای در آخرین تلاش میخواست با الگوبرداری از قیام ۱۳۸۸ قال قضیه قیام را بکند. البته او تجربه خوشی از ضدتظاهرات نداشت و حداقل سه بار دیگر این حربه پوسیده را آزموده بود ولی چاره دیگری نداشت و میخواست از روز ۹دی حداکثر استفاده را بکند بلکه اثری کند.
او برای این هدف به دو چیز نیاز داشت که در اولین محورهای اعلامشده از سوی «ستاد مرکزی» برگزاری این مراسم قید شده بود.
اول: «تبیین ابعاد مدیریت» خامنهای در سرکوب قیامهای قبلی برای بند زدن چینی در هم شکسته ولایت خامنهای بود؛ همان کسی که «۹۹و نیم درصد فحشها و ناسزاها و بدوبیراهها و توهینها، مستقیما» متوجه اوست.
دوم: بهمیان کشیدن پای خواص بریده و ساکت و بستن «شکاف درونی در نظام» (محور سوم بیانیه) برای روحیه دادن به بدنه و پایین سپاه و بسیج.
در راستای همین خط بود که آخوند احمد خاتمی هم از ۸روز قبل التماس کرده و گفته بود «از خواص انتظار بیشتری میرود همراه با ملت بشوند و این اجتماع بزرگی را که از علما میبینید، عنوانش میثاق با ولایت است. معنایش این است ما با ولایت بودهایم هستیم و خواهیم بود» (خبرگزاری رسا، اول دی).
کارناوال شکست خورد، قیام ادامه دارد!
اما با وجود همه این تبلیغات وحشتناک نتیجه کار چیزی جز شکست و نابودی همه تبلیغات و سرمایهگذاریها نبود. حتی ترفند انداختن برنامه پایانی روی نمایش جمعهها برای حضور بیشتر جمعیت هم افاقه نکرد. از آن «۱۰۰۰ شهر» افسانهای فقط در چند شهر تجمعات کوچک و پراکنده و گاه در مساجد و سالنهای سرپوشیده برگزار شد. به همین دلیل در صفحات اول سایتهای رژیم برخلاف همیشه، عکسی از تجمعات دیده نمیشد! از ورود خواص بریده به گود ولایت هم خبری نشد و خامنهای مجبور شد دستمالهای مستعمل خود و نمایندگانش در سپاه را دوباره استفاده کند و به ناچار در روزهای ۸ و ۹دی آخوند سعیدی شاهرودی مشاور عقیدتی سیاسی خودش، آخوند صادقی نمایندهاش در سپاه، آخوند مصلحی مشاور عالیاش در سپاه و چند آخوند و پاسدار دیگر را به صحنه فرستاد.
در وجه دیگر این نمایش وحشت که قرار بود نمایش وحدت باشد مجدداً هراس از دشمن اصلی رژیم نمایان شد. پاسدار رمضان شریف سخنگوی سپاه نالید که «از عجایب تاریخ بشریت است که این گروهکهای ظالم مثل [مجاهدین] که دستشان به خون ۱۷هزار شهید آغشته هست با پمپئو مینشینند و او را بهعنوان رئیسجمهور ایران معرفی میکند» (تلویزیون شبکه خبر قزوین، ۹دی) و آخوند مصلحی هم آه و فغان کرد که «ما بیش از ۱۷هزار شهید ترور داریم. این ۱۷هزار شهید ترور از رئیسجمهور شهید میشود، نخستوزیر شهید میشود، نماینده مجلس و دستگاههای مختلف قضایی و غیره» (تلویزیون شبکه اترک، ۹دی)
جالب اینکه در همان لحظاتی که نمایندگان خامنهای داشتند پایان قیام را اعلام میکردند در آن سوی میهن در بلوچستان قهرمان، تظاهرات وسیع ضدحکومتی با تندترین شعارها علیه خامنهای در جریان بود و هموطنان شجاع بلوچ با برافراشتن پلاکارد «طناب دار جلاد بر گردن دماوند هرگز اثر ندارد» و شعارهای «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر بسیجی»، «بسیجی سپاهی، داعش ما شمایی» استمرار قیام را در شهرهای این استان محروم به نمایش گذاشتند و خواب پنبهدانه خامنهای را برای «جمع کردن» اعتراضات بر هم زدند. به همین دلیل بود که سخنرانان خامنهای بعضاً از دهانشان میپرید و با بهکار گرفتن فعل مضارع اعتراف میکردند که قیام پایان یافتنی نیست. آخوند اعرافی در قم گفت: «با یک جنگ ترکیبی و پیچیده مواجه هستیم... این امر در طول تاریخ انقلاب بیسابقه است» (ایسنا، ۹دی) و آخوند مصلحی از تداوم قیام گفت: «دشمن طراحی تهاجم اجتماعی کرد. هنوز هم ادامه دارد» (تلویزیون شبکه اترک، ۹دی).
آری خیزش بزرگ مردم ایران علیه استبداد تا رسیدن به آزادی ادامه دارد.