برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک از ۳جنبه حائز اهمیت بود.
اول اینکه به گواهی خود رسانههای رژیم و مقامات ریز و درشت آن هیچ دستآوردی برای رژیم پا در گل آخوندی دربرنداشت و آخوند شیاد روحانی که برای این گردهمایی کیسه گشادی دوخته بود را واداشت دست از پا درازتر بازگردد. حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان نوشت: «دستمریزاد روحانی!... بعد از بیانیه مشترک خصمانه و اهانتآمیز ۳کشور اروپایی، ملاقات آقای روحانی با آنان و قهقهه و... شایسته و در شأن رئیسجمهور ایران نبود».(کیهان ۴مهر ۹۸)
روزنامه حکومتی آرمان نیز در مطلب مشابهی گفت: «واقع مطلب آن است که نطق ترامپ که قبل از نطق روحانی بود، عملاً راه هر گونه تغییر و تحول را بست. این احتمال وجود دارد که طرح پیشنهادی آقای روحانی[طرح موسوم به هرمز] با واکنش مثبت کشورهای منطقه همراه نشود... در یک جمله میتوان گفت شرایط به قبل از مجمع عمومی بازگشته و عملاً هیچ پیشنهاد کارآمدی نه از سوی دولت آمریکا و نه از سوی دیپلماتهای ایران مطرح نشد».(آرمان ۴مهر ۹۸)
اجماع جهانی علیه رژیم
دوم شکلگیری یک اجماع گسترده با محوریت ۳کشور اروپایی بود. کشورهایی که روحانی و ولایت سفیانی برای گرفتن حمایت آنان دلشان را زیاد صابون زده بودند.
این اجماع همهٔ رشتههای رژیم را پنبه نموده و ثابت کرد که دیگر سلاح تهدید و تروریسم بیش از آن که آخوندها تصور میکردند، کارآییاش را از دست داده است. بهعبارت روشنتر آخوندها از بمباران آرامکو هیچ طرفی نبسته و این عمل تروریستی بر سرشان خراب شد.
علی بیگدلی، کارشناس حکومتی، به این واقعیت اینطور اعتراف کرد: «قبل از حادثه آرامکو که به هرحال بهحق یا ناحق با صدور بیانیه ۳کشور انگلیس و فرانسه و آلمان به گردن ما انداختند، حس مظلومیتی را که در دنیا برای ما بهوجود آمده بود، از بین برد. این موضوع سرآغاز یک تصمیمگیری جدید علیه ایران بود و میتوان گفت آمریکا به این بهانه دارد به سمت اجماع بینالمللی علیه ایران حرکت میکند... واقعیت این است که ما نباید اتحادیه اروپا را از دست بدهیم ولی انگار داریم از دست میدهیم... این سیاستها نمیتواند ما را به نقطه مطلوب برساند و فضا را بر ما تنگتر خواهد کرد».(روزنامه آرمان ۷مهر ۹۸)
ستاره صبح، روزنامه دیگر حکومتی هم وحشت خود از تشکیل اجماع جهانی علیه رژیم را اینطور بیان کرد: «نکته مهم در اینجا این است که در صورت خروج اروپا از برجام تحت هر شرایطی این ایران است که بازنده میشود؛ چرا که در صورت قطع دیپلماسی میان ایران و اروپا، آمریکاییها یک گام دیگر به اهداف خود نزدیک شده و میتوانند بهسادگی اجماعی جهانی علیه ایران تشکیل دهند».(ستاره صبح ۷مهر ۹۸).
نقش بینالمللی آلترناتیو در بهشکست کشاندن توطئههای رژیم
سومین و مهمترین جنبه این گردهمایی نقش برجسته و اعتبار بینالمللی مقاومت سازمانیافته و سازمان مجاهدین بهعنوان یگانه آلترناتیو قوی و قابلاتکا رژیم آخوندی در معادلات مربوط به ایران بود. این حقیقت بهخوبی در جریان فعالیتهای ۲هفتهٔ اخیر مجاهدین مشهود بود. برپایی ۲رشته تظاهرات گسترده، یک کنوانسیون وزین متشکل از اقشار مختلف ایرانی مقیم آمریکا و حضور و سخنرانی شخصیتهای سیاسی مهم آمریکایی و نهایتاً برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی که با ارائه مدارک مستدل نقش رژیم را در بمباران پالایشگاه نفتی آرامکو افشا کرد، توجه رسانهها، شخصیتها و ارگانهای مهم بینالمللی را به خود جلب کرد.
چند تلویزیون تظاهرات مجاهدین را بهطور زنده پخش کرد. سایر رسانههای بینالمللی از قبیل خبرگزاری آسوشیتدپرس، خبرگزاری فرانسه، رویترز، CNN، فاکس نیوز و... بهشکل گسترده فعالیتهای مجاهدین را منعکس کردند.
گتی ایمیج نوشت: «جو لیبرمن، سناتور سابق ایالات متحده، روز [سهشنبه] ۲۴سپتامبر ۲۰۱۹ در تظاهرات سازمان جوامع ایرانیان مقیم آمریکا در مقابل ساختمان سازمان ملل در نیویورک برای اعضای آن سخنرانی کرد. آنها مصرانه خواستار شناسایی حق مردم ایران برای تغییر رژیم شدند و حمایت خود از مریم رجوی رهبر اپوزیسیون دموکراتیک را اعلام کردند. در این تظاهرات آنها مصرانه خواهان بهرسمیت شناختن حق مردم ایران برای تغییر رژیم شدند».
مقاومت نمایندهٔ واقعی ایران
مجاهدین در نیویورک نشان دادند که ۲ایران کاملاً متفاوت از هم وجود دارد! یکی ایران آخوندی و فاقد هرگونه مشروعیت؛ دیگری ایران مردم ایران! ایرانی که نمایندگان آن مجاهدین و ایرانیان آزاده و شرافتمند و هموطنان تحت ستمی هستند که طنین صدای خود را در مقاومت مشروع و بهخوبی شناختهشدهٔ آن میشنوند؛ مقاومتی که در مریم رجوی سمبلیزه میشود. در حقیقت نمایندگان اصلی و سخنگویان ایران آنها هستند. آنها برای دفاع از حق حاکمیت ملی و آزاد کردن میهنشان سر از پا نمیشناسند. هر میدانی را به صحنهٔ مبارزه و مقاومت تبدیل میکنند و تا سرنگونی آن به پیش میتازند.