۷۱تن از برندگان جایزهٔ نوبل در ۴تیر ۱۴۰۲ طی نامهیی به رهبران جهان، بر ۴خواستهٔ راهگشا و مهم در راستای آزادسازی ایران از دیکتاتوری مذهبی آخوندی تأکید کردهاند:
- حمایت از قیام مردم ایران
- حمایت از برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم مریم رجوی برای ایران آینده
- محکومیت موج اعدامها در حاکمیت رژیم آخوندی
- و ضرورت لیستگذاری سپاه پاسداران
امضاکنندگان این نامه کارنامهٔ جاری و روزانهٔ نظام ملایان را جلو رهبران جهان گشودهاند تا شاید چشمان و وجدان آنان را در قبال چنین وضعیت ناقض فاحش حقوقبشر بگشایند که از مماشات با ملایان کوتاه بیایند. برندگان جایزهٔ نوبل دربارهٔ بخشی از این کارنامه چنین نوشتهاند:
وضعیت وحشتناک و رو به وخامت حقوقبشر در ایران،
زیر خط فقر بودن زندگی ۸۰درصد جمعیت ایران
و بدار آویخته شدن یک مرد جوان در هر ۶ساعت!
تأکیدها به رهبران جهان و نشان دادن کارنامهٔ روزانهٔ نظام ملایان به آنان، تلاش برای پیوند یافتن صدای اکثریت مردم ایران، جنبش برابریطلبانهٔ زنان، قیامآفرینان و صدای زندانیان سیاسی به صدای جهان است. رساندن این صدا، مسئولیت جاری و متناوب مقاومت ایران طی دهههای گذشته بوده است.
مقاومت ایران بهدرستی دریافته است که صدای ایران هر چقدر بلند و در اوج باشد، اگر از دیوار مماشات با نظام ملایان عبور نکند، به مقصود و سرانجام خود نخواهد رسید. از این رو مقاومت ایران همواره رسالت خود دانسته و عمل نموده است تا با کوبیدن مداوم مشت دادخواهی بر دیوار قطور مماشات غرب با دیکتاتوری آخوندی، عرصه و میدان بینالمللی را علیه سلطه و تداوم این دیکتاتوری برشوراند.
با همین انگیزههای ملی و میهنی و مردمی است که مجاهدین خلق که یک حاکمیت سیاسی نیستند، اما در همان سطح، طرف پارلمانترها و حقوقدانان و شخصیتهای سیاسی و برندگان جوایز علمی و ادبی هستند.
جدی بودن در مبارزه با حاکمیت آخوندی و پرداخت بهای این جدیت، سطح بالای سیاسی و دیپلماتیک مقاومت ایران را از آبشخور منافع ملی و تاریخیِ میهن و مردماش استخراج، تأمین و جاری میکند.
اینگونه بوده است که با وجود اینکه رژیم آخوندی با صرف میلیونها دلار، در کار شیطانسازی در سطح بینالمللی علیه مقاومت ایران در هیأت شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق میباشد؛ دیپلماسی مقاومت ایران با درک قانونمندیهای جهانی تکقطبی و ضرورت آوردن وجدانهای بیدار بشری به میز منافع ملی ایران، توانسته است ضربات کاری و گاه کمرشکن بر صدور ارتجاع و مماشات و توسعهطلبی و بمبسازی آن وارد نماید.
مقاومت ایران همواره ۳هدف را در دیپلماسی انقلابی و مردمی خود پیگیر بوده است:
۱- افزودن به اهرمهای فشار علیه نظام ملایان در راستای کند کردن و شکستن تیغ سیاست مماشات با آن
۲- حمایت از مبارزات و قیامها علیه نظام ملایان
۳- بهرسمیت شناختن حقانیت و مشروعیت مبارزه و تشکلهای آن
وجه اثباتیِ برجستهٔ این حمایتها بهطور خاص در ادامهٔ قیام ۱۴۰۱، باید رو به چشمانداز آیندهٔ ایران در هیأت قیام و مقاومت سازمانیافته بهعنوان جایگزین دیکتاتوری ولایت فقیهی باشد. چنین خواستهیی را در ۲محور مهم نامهٔ برندگان جایزهٔ نوبل به رهبران جهان شاهدیم:
ــ «برنامه ۱۰مادهیی دربرگیرندهٔ آرزوی بزرگ مردم ایران برای تحقق یک جمهوری مبتنی بر آزادی و دموکراسی است».
ــ «ما به صدها شخصیت برجسته از ۵قاره و هزاران ایرانی خارج از ایران میپیوندیم تا برای برقراری آزادی و دموکراسی در ایران ابراز همبستگی کنیم».