در روزهای اخیر صفآرایی اعضای مجلس ارتجاع و تعدادی از آخوندهای وابسته به خامنهای با آخوند روحانی اوج بیسابقهای گرفته، تا آنجا که او را لعن و نفرین میکنند و بحث استیضاح وی را مجدد وسط کشیده اند.
علیرضا نظری عضو مجلس از باند خامنهای در توئیتر خود روز ۲۷مهر۹۹ نوشت: «طرح استیضاح و عدم کفایت رئیسجمهوری، جناب آقای حسن روحانی با ۲۰محور در حال جمعآوری امضا است».
مواردی که این عضو مجلس ارتجاع بهعنوان دلیل برای استیضاح روحانی مطرح کرده عبارت است از:
-کمکاری، ضعف، سستی، ناتوانی و عدم کفایت در اداره قوه مجریه.
-سوءمدیریت در اداره درآمدهای ارزی و بازار ارز کشور.
-عدممدیریت و الزام به بازگرداندن ارز مورد تعهد صادر کنندگان.
-سوءمدیریت و ناتوانی در نظارت و کنترل قیمتها.
- بیکفایتی و فقدان اراده و نداشتن عزم جدی و اقدام مؤثر در برخورد با آسیبهای اجتماعی.
-قانونگریزی، استنکاف از اجرای قانون و نقض گسترده آن اعم از قانون اساسی
-نداشتن صداقت و صفت امانتداری. (توئیتر۲۷مهر۹۹)
بهنوشته سایت اعتماد آنلاین ۲۸مهر۹۹ بسیاری از عناصر باند پایداری در مجلس رژیم طرح استیضاح روحانی را امضا کردهاند.
البته این تنها مورد از تلاش اعضای مجلس در مخالفت با روحانی نیست، بلکه آنها پا را از این فراتر گذاشته و شعار مرگ بر روحانی میدهند و یا مانند آخوند مجبتی ذوالنوری که خطاب به روحانی در توئیتر نوشت: «امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمیشوند؛ با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود». (توئیتر ۲۵مهر۹۹)
حملات اعضای مجلس به روحانی منحصر به موارد فوق نیست بلکه آنها طیفی از اتهامات را در مورد او مطرح کردهاند، اتهاماتی نظیر خیانت، بیصداقتی، جان دوستی، جان به در کردن و…
متقابلا عناصر و رسانههای حامی دولت روحانی به این مواضع اعضای مجلس تاخته و اقدامات آنها را به ضرر تمامیت نظام دانسته، در شرایطی که نظام زیر ضرب فشار مردم و نفرت آنها قرار دارد.
روزنامه همشهری با عنوان «هشدار جهانگیری به تندروها» از قول معاون آخوند حسن روحانی نوشت: «در شرایطی که همه قبول دارند مشکلات کشور جدی است و باید برای ناامید کردن دشمن و تقویت روحیه مردم، همدل و همراه باشیم متأسفانه عدهیی تصور میکنند که امروز زمان انتقام گیری و فشارآوردن است.این گونه افراد خیلی باید کج اندیش باشند در شرایطی که فصل همدلی برای حل مشکلات مردم است، از این فرصت برای محبوبیت خود استفاده کنند. هیچکس در تاریخ با چنین اقداماتی عاقبت بخیر نشده است. کسانی که از رنج مردم سوءاستفاده میکنند تا خود را بالا ببرند ممکن است که عدهیی برای آنها سوت و کف بزنند اما این رفتار آنها در تاریخ ثبت خواهد شد» (همشهری ۲۹مهر۹۹).
روزنامه ستاره صبح هم با اشاره به وضعیت دشوار نظام خطاب به آخوند ذوالنوری که خواهان صدور دستور حکم اعدام روحانی از جانب خامنهای شده نوشت: «پرسش از جناب ذوالنوری این است که یا شیخ، آنچه در دولت دوم روحانی اجرا شد، النعل بالنعل آن چیزی بوده است که شما خواستهاید! اگر راست میگویید به مردم رجوع کنید تا دریابید خواست اکثریت چیست» (ستاره صبح ۲۹مهر۹۹).
خبرگزاری ایرنا وابسته به دولت روحانی نیز نتیجه اقدامات عناصر باند خامنهای علیه روحانی را به زیان امنیت و منافع کشور (بخوانید امنیت نظام) دانسته که آنرا «در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی ایران هدف ضرباتی سخت و جبرانناپذیر قرار میدهد» (ایرنا ۲۹مهر۹۹).
اوضاع نظام آنچنان آشفته است که پاسدار حسین شریعتمداری نسبت به آن اظهار نگرانی کرده و نسبت به اقدام اعضای مجلس ارتجاع برای استیضاح روحانی هشدار داده که اقدام آنها ریختن آب به آسیاب دشمن است: «سخنی برادرانه با طیف امیدآفرین انقلابی مجلس در میان است و آن اینکه آیا تصور نکرده و یا لااقل احتمال نمیدهید که تصمیم اخیر شما برای استیضاح رئیسجمهور آب ریختن ناخواسته به آسیاب توطئه دشمن باشد؟! آیا برای پیشگیری از این نتیجه تلخ که خدای ناخواسته، حاصل کارتان به سبد دشمن ریخته شود نیز فکری کردهاید؟!» (کیهان ۲۹مهر۹۹).
واقعیت این است که تشدید تخاصمات درونی رژیم و طرح موضوع استیضاح روحانی نمود بارزی از تضاد اصلی در جامعه یعنی تضاد مردم با حاکمیت آخوندی و موج فزاینده نفرت مردم نسبت به آن است.
مردمی که به چیزی جز سرنگونی رژیم قانع نیستند و اتفاقاً سود برنده اصلی از این اوضاع آشفته حاکمیت، نیز مردم هستند.
بیدلیل نیست که کارشناسان حکومتی نسبت به فوران خشم مردم ابراز نگرانی میکنند: «آشوبها و بحرانهای بسیار خطرناک در راه است، ما هیچ برونرفتی از وضعیت موجود نداریم، با تعمیق گسست اجتماعی در موقعیت فروپاشی اجتماعی (بخوانید فروپاشی حاکمیت) قرار داریم» (روزنامه همدلی ۲۸مهر۹۹).
شرایط خطیر و دشوار حاکمیت که موجب نگرانی مقالهنویس همشهری شده عطف به موقعیت انقلابی و مخصمه سرنگونی است که رژیم در آن گیر افتاده است.
در همین رابطه است که روزنامه ستاره صبح به آخوند ذوالنوری توصیه میکند «اگر راست میگویید به مردم رجوع کنید تا دریابید خواست اکثریت چیست».
اگر چه این رسانه وابسته به باند روحانی بهطور سربسته خواست اکثریت مردم را به رخ آخوند ذوالنوری میکشد، اما کیست که نداند خواست اصلی مردم چیست.
آن هم پس از قیامها و اعترضات مستمر در سالهای اخیر بهویژه قیام آبانماه سال۹۸ که مردم با شعارها و اقدامات براندازانه خود لرزه بر ارکان حاکمیت انداختند .
آری این موقعیت انقلابی و بحران سرنگونی است که اینچنین لرزه بزرگی بر ارکان نظام ولایت انداخته است.
موقعیتی که رهبر مقاومت مسعود رجوی در رابطه با آن گفت: «موقعیت انقلابی و بحران سرنگونی که لرزشهای آن مانند دوران پایانی رژیم شاه مجلس ارتجاع را فراگرفته امان نمیدهد. سرنگونی محتوم استبداد دینی با ترامپ و بیترامپ در تقدیر و برعهده خود ما و مردم ما و شورشگران در ارتش آزادی است».
موضوع دیگر نزول جایگاه خامنهای در نزد گماشتگان خود در مجلس ارتجاع است، بهرغم اینکه خامنهای چند وقت پیش از ادامه کار دولت روحانی تا پایان دوره آن حمایت کرد، اما هنوز مرکب حرفهای او خشک نشده و اعضای مجلس هم میدانند که او با استیضاح و برکناری روحانی مخالف است، عملاً پشیزی برای حرف او قایل نشده و خیز استیضاح و برکناری روحانی را برداشتهاند.