لطفاً مجهول این معادله را پیدا کنید که سازمان ملل ۶۹ بار رژیم جلادان حاکم بر ایران را بهخاطر نقض اولیهترین مبانی حقوقبشر محکوم میکند، آنوقت نمایندهٔ این رژیم را برای جلسات روزهای ۱۱ و ۱۲ آبان ۱۴۰۲میگذارد رئیس شورای حقوق بشر!
خبر حیرتانگیز و شرمآور این بود که نماینده دائم نظام آخوندی در مقر سازمان ملل در ژنو، روزهای ۱۱ و ۱۲ آبان بهعنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوقبشر سازمان ملل منتصب شد.
این میتواند تصویری از جهان ما را در بازی با حقوقبشر و به سخره گرفتن اخلاق و حقوق و قانون را در دنیای سیاست و تجارت و معامله، بیان کند.
آیا بهراستی این تصویر، نمایندهٔ واقعی جهان انسانی ما است؟ این پرسش، این کنش را برمیانگیزد که بدانیم حقیقتاً ستونهای نگاهدارندهٔ اخلاق و انسانیت در جهان ما چیستاند و نمایندگان واقعیشان کیستاند.
از روز ۱۰ آبان تا ۱۳ آبان شاهد بودیم که ستونهای نگاهدارندهٔ جهان انسانی ما چه بسا در بیرون دایرهٔ قدرتهای سیاسی مسلط بر دنیای ما هستند. در این چهار روز، در بین میلیونها ایرانی و بسیاری غیرایرانیان شاهد انبوه و انواع واکنشها به این افتضاح اخلاقی در نقض حقوقبشر در کانون و تکیهگاه و خانهٔ ملل بودهایم.
شاهد بودیم که وقتی چشم بستن به جنایات ملاسالاری ولایی در ایران، رسم مماشات با قتلعامکنندگان میشود، وقتی مالهکشی کشتار آزادیخواهان در زندانها و خیابانهای ایران، اسمش میشود سیاست بینالمللی، آنوقت سیاست به تجارت، استحاله میشود و با معامله، رنگآمیزی!
در این چهار روز شاهد بودیم که در قبال چنین روندی از مماشات، مالهکشی، تجارت و معامله، چه واکنشهای بهموقع از جانب وجدانهای شریف بشری برانگیخته شد تا ستونهای نگاهدارندهٔ بیداری و شرافت انسانی در جهان ما سقوط نکنند.
به ندای افشاگر و روشنگر اینان دقت کنید:
ــ توهین به آرمانهای مشترک انسانی.
ــ خنجری به قلب حقوق بشر.
ــ هتک وجدان جامعه جهانی.
ــ از بین بردن اعتبار سازمان ملل متحد.
ــ خیانت به صلح منطقهیی و جهانی.
ــ چراغ سبزی برای شکنجه و کشتار بیشتر در ایران.
ــ بهسخره گرفتن و خدشهدار کردن اعتبار نهاد بینالملل.
ــ ریاست ایران بر مجمع اجتماعی تکاندهنده است!
ــ شدت تضعیف اعتبار شورای حقوقبشر سازمان ملل.
ــ دیکتاتوری خونریز و جنایتپیشه نباید رئیس مجمع اجتماعی باشد.
ــ شرمآور است که مجمع اجتماعی سازمان ملل از حکومت تروریستی اسلامی ایران استقبال میکند.
ــ این انتصاب، یکپارچگی مجمع و سیستم حقوقبشر سازمان ملل را تحت تأثیر قرار میدهد.
ــ توهینی حیرتانگیز به همه قربانیانی که حقوق اساسیِ حق آزادی بیان و حق اجتماعشان توسط جمهوری اسلامی نقض شده است.
ــ مشروعیت بخشیدن به رژیمی که زنان را بهدلیل مطالبه حقوقشان کتک میزند، کور میکند، شکنجه میکند و تجاوز میکند.
ــ توهین به قربانیان تروریسم حکومتی و مردم شجاع ایران که به اعتراض و تلاش برای ایجاد یک تغییر واقعی دموکراتیک و حقوق بنیادی خود ادامه میدهند.
ــ تضعیف سودمندی سازمان ملل بهخاطر انتصاب سفیر جمهوری اسلامی بهعنوان نماینده یک ناقض فاحش و ثابتقدم حقوق بشر.
ــ چرا ریاست ارمغان آورندهٔ ویرانی، مرگ، فلاکت و هرج و مرج و یکی از بزرگترین ناقضان حقوقبشر در جهان؟
طی سه روز گذشته، در هزاران یادداشت، توئیت و عکسنوشته، چشم بستن بهقتل حکومتیِ مهسا امینی و آرمیتا گراوند، سند شرم سازمان ملل در ارتکاب به این خطای نابخشودنی عنوان شده است.
این خطای ملکوککنندهٔ اعتبار سازمان ملل، در همان جلسه هم بیپاسخ نماند. اکثریت قاطع نمایندگان، سالن جلسه را ترک کردند؛ جلسهیی که رئیسش، مستشار گزمههای گماشتهٔ ولیفقیه بود. تنها چند نماینده که معمولاً متحدان رژیم قتلعام و اعدامی و تأییدکنندگان قاتل کودکان ایران و سوریه هستند، در جلسه ماندند تا حراج پول، نفت و گاز ایران توسط قاتل حقوقبشر به کیسهشان ریخته شود.
در این چند روز هر چه در صفحات اینترنت پیرامون این واقعهٔ ننگین بود، یک عبارت حمایتآمیز توسط هیچ دولتی و ارگانی یافت نشد. آنچه از چکیدهٔ واکنشها در این یادداشت مشاهده کردید، گویای غلبهٔ منادیان اخلاق، انسانیت، وجدان، شرافت و حقوق حقیقی بشر بر مماشات، معامله و تجارت با دیکتاتوری ولایت فقیهی است. اگر جهان ما هنوز زیستنیست، از گرمای ضمیر و خرد و تکاپوی هوشیار و حاضر چنین منادیانیست.