هنگامی که ولیفقیه ارتجاع، در نهایت شقاوت، ورود واکسنهای معتبر را ممنوع اعلام کرد تا با کرونا و کلان تلفات انسانی در برابر قیام، سد ببندد، تصور میشد که این نهایت پلیدی و شقاوت است و فراتر از آن متصور نیست.
همچنین هنگامی که روحانی و خامنهای با همدستی هم برای جبر ان کسری حدود نیمی از بودجه کشور، در یک دزدی بزرگ مایملک میلیونها نفر را از طریق بورس، بهیغما بردند، بهسختی میشد تصور کرد که این رژیم ورشکسته دیگر چه برگی در آستین دارند که با آن بتوانند چند صباحی دیگر خفگی اقتصادی خود را بهتأخیر بیندازند؛ چرا که آنان علاوه بر مکیدن آخرین رمقهای اقتصادی مردم، چوب حراج بههمهٔ منابع کشور زده و آنچه را که فروختنی بود، از آب و خاک و آبزیان دریا بهاجانب فروخته بودند.
اما بهنظر میرسد خلیفهٔ پلید ارتجاع جواب این معماها را در فاجعهٔ کرونا یافته است، همان که خود او از روز اول آن را «نعمت» و «فر صت» توصیف کرد.
فراموش نکنیم آخوندهای حاکم که حرفهٔ قدیمی و شناخته شدهشان مردهخوری است، در حاکمیت و قدرت، این حرفه را در ابعادی باور نکردنی توسعه داده و بهیک صنعت بسیار پر رونق تبدیل کردهاند و فراموش نکنیم که این رژیمی است که پول فشنگ و پول طناب اعدام شدگان را از خانوادههای آنان مطالبه میکند. این جماعت اکنون هم از کرونا از واکسن و داروهای کرونا، صنعت و تجارتی بسیار پرسود ساختهاند و البته این بهرهٔ اقتصادی فرع بر بهرهٔ اصلی، بهرهٔ سیاسی است.
مافیای دارو که سالها بهعنوان یک پدیدهٔ شناخته شده و قدرتمند معروف بود، با شیوع کرونا، قدرت و گسترهیی مافوق تصور یافته است. این مافیا که سرنخ آن در بیت ولیفقیه و سپاه پاسداران است، با گروگان گرفتن جان مردم که برای زنده ماندن خود و اعضای خانواده و عزیزانشان حاضرند هست و نیست خود را بفروشند تا از مرگ کرونایی نجات پیدا کنند، قیمت داروها و تجهیزات و الزامات درمان کرونا را بهطور غیرقابل تصوری افزایش دادهاند.
بهعنوان نمونه بهقیمت برخی داروها و الزامات درمانی که در یکی از روزنامههای حکومتی (آرمان – ۱۹مرداد) درج شده، نگاه کنید:
این روزنامه پس از اشاره به «وضعیت فوق بحرانی کرونا در بیمارستانهای ایران، آژیر مرگهای فلهای و دستهجمعی بیماران را بهصدا درآورده است» مینویسد: «اما اگر بیماران و خانواده آنها ۱۰۰ تا ۱۴۰میلیون هزینه کنند، میتوانند حتی در منزل آیسییو داشته باشند... اکنون بیمارستانهای مرجع و دولتی اشباع از ظرفیت شدهاند و بیمارستانهای خصوصی نیز برای هر شب بستری بیماران بین ۴۰۰میلیون تا یک میلیارد تومان طلب هزینه کردهاند».
به گزارش منابع حکومتی، قیمت داروهای کرونایی که پیش از پیک پنجم کرونا هم سرسامآور بود، پس از موج اخیر کرونا، بهطور متوسط ۱۲برابر شدهاند؛ بهعنوان مثال، قیمت رسمی داروی رمدسیویر تولید داخل، که قبلاً ۷۰۰ تا ۹۰۰هزار تومان بود، در حال حاضر به۱۲میلیون تومان رسیده است. همین دارو اگر ساخت آمریکا باشد، تا ۷۰میلیون تومان بهفروش میرسد. قیمت قبلی کپسول اکسیژن یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان بود و اکنون، به۳میلیون تومان رسیده است. قیمت قبلی یک سرم سادهٔ نمکی ۵هزار تومان بود و قیمت کنونی، اگر پیدا شود، ۱۵هزار تومان است!
معنای این قیمتها این است که اکثریت مردم که چنین پولهایی در بساط ندارند و خانه و ماشین و مغازه و مایملک خود را در بورس و انواع کلاهبرداریهای حکومتی باختهاند، چارهیی جز دل نهادن بهمرگ ندارند و آنها که هنوز خانه و مایملکی دارند، تنها چارهشان این است که برای گریز از مرگ، آنچه را که برایشان مانده بفروشند و خرج دارو و درمان کنند.
تجارت با کرونا و مرگ، البته یک خط است و خامنهای با گماردن رئیس ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون که یکی از مهمترین بخشهای امپراتوری مالی تحت کنترل خودش میباشد که ضمناً مجری اصلی پروژهٔ غارتگرانهٔ تولید واکسن برکت هم هست، بهعنوان معاون رئیسی، بهای سازماندهانهٔ این خط را پرداخته است، اما این بهمعنی کباب خوردن از ران خود است. همانگونه که رهبر مقاومت مسعود رجوی از ابتدا گفته است: «این رژیمی است که روی کلان بازی مرگ سرمایهگذاری کرده تا سرنگونی را برای ما دستنیافتنی کند. اما شورشگران سردی و سکون و خاموشی نمیپذیرند. برمیشورند و راه قیام میگشایند. پیوسته گفتهایم که باید صد بار بیشتر بجنگیم و ایران را پس بگیریم. هر مرگ را باید بهتیک تاک قیام و سرنگونی تبدیل کنیم» (۱۷شهریور ۹۹).