حسن روحانی، بعد از آن که فیلترینگ تلگرام بر روی کامپیوترهای خانگی هم اعمال شد، در یک پست اینستاگرامی، آمیخته با آه و سوز و اشک و اسف، نازک‌دلانه به میدان آمد تا خود و دولتش را مخالف با فیلترینگ تلگرام نشان دهد و بگوید آن کس که «دستش روی دکمه فیلترینگ رفت» جناح مقابل اوست، نه او که همواره به دموکراسی و «حقوق شهروندی» فکر می‌کند. او در این پست همراه با هشتگ‌هایی از قبیل «محرمانه نداریم» یا «گردش آزاد اطلاعات» نوشت:
«سیاست دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر ایجاد فضای امن مجازی بوده و نه امنیتی. تاکنون هیچ شبکه اجتماعی و یا پیام‌رسانی توسط این دولت مسدود نشده و نخواهد شد. فیلتر و مسدودسازی اخیر تلگرام نیز نه توسط دولت اجرا شده و نه مورد تایید دولت است.
برای مسدودسازی پیام‌رسان مذکور در تاریخ ۱۰اردیبهشت حکم قضایی صادر و به همه اپراتورهای موبایل و ارائه‌دهندگان خدمات اینترنتی ابلاغ کردند تا آنها رأساً اقدام به اختلال در ارتباط نمایند. مشابه این اقدام نیز سال گذشته و در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری، برای امکان تماس صوتی تلگرام انجام شده بود.
عدم طی مراحل قانونی امور اجرایی که با استفاده از ابزار قهریه و قضاییه صورت بگیرد، در تعارض با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و در نقطه مقابل دموکراسی قرار دارد.
اگر در عالی‌ترین سطح نظام، تصمیمی برای محدود کردن یا مسدودسازی ارتباطات مردم گرفته شده است، باید صاحبان واقعی این کشور که مردم هستند در جریان امور قرار بگیرند».
پست روحانی در اینستاگرام برای تظاهر به مخالفت با فیلتر تلگرام
شیادی لورفته و اپوزیسیون‌بازی بی‌خریدار
حسن روحانی با این پست اینستاگرامی بی‌بو و خاصیت! تظاهر کرد که از فیلترینگ تلگرام دل‌شکسته است و به این ترتیب خواست خود را از «ابزار قهریه و قضاییه» یعنی کلیت دیکتاتوری آخوندی جدا نشان دهد. اندکی از این شیادی لورفته و اپوزیسیون‌بازی بی‌خریدار نگذشته، مهدی محمدی، از باند خامنه‌ای، با «ضعیف و درمانده یا دروغگو» خواندن او، پته‌اش را روی آب انداخت:
«متاسفم که مسئولیت‌ناپذیری و خلاف‌گویی چنین آسان شده. رئیس‌جمهور چگونه مخالف فیلتر تلگرام است و وزیر او با طیب خاطر آن را اجرا کرده؟ چگونه مخالف است که دبیر شورای عالی فضای مجازی او پای کار ایستاده؟ چگونه مخالف است که کل دولتش تلگرام را ترک کرده؟...».
برخی از نمایندگان مجلس ارتجاع هم به او گفتند مگر تو خودت نبودی که در تاریخ ۲۵دی ۹۶ با یک نامه محرمانه ۶بندی به وزیر اطلاعاتت، آذری جهرمی، دستور دادی که تلگرام فیلتر شود؟!
محمدجواد ابطحی هم در آمد و صاف صاف گفت که نامه‌یی که تو در مورد فیلترینگ تلگرام داده بودی «خیلی محرمانه» بود و ما این نامه را در دست برخی نفرات دیدیم و اگر منکر هستی بگو نامه را منتشر کنند و بعد گفت: «در این نامه، بحث خیلی بالاتر از فیلترکردن تلگرام بود و خواسته شده بود کل فضای مجازی فیلتر شود».
جبار کوچکی‌زاده هم از باند خامنه‌ای، از این فراتر رفت و گفت:
«شخص آقای روحانی نخستین کسی بود که در دوران اغتشاشات به تلگرام معترض بود... خود رئیس‌جمهور که رئیس شورای عالی فضای مجازی و رئیس شورای عالی امنیت ملی هم هست، تصمیم گرفت این پیام‌رسان کنترل و محدود شود».(وطن امروز ـ ۱۶دی ۹۷)
همین نمایندگان مجلس ارتجاع به او گفتند اگر تو مخالف فیلترینگ تلگرام بودی چطور است که دولتت به تمام ادارات و ارگان‌ها دستور داد که از تلگرام خارج شوند و به پیام‌رسان‌های وزارتی کوچ کنند و معاون اولت، جهانگیری، اولین نفر بود که از تلگرام خارج شد؟
در جریان این کشمکش درون حکومتی، همچنین برجسته شد که قبل از اعمال فیلترینگ، گروهی از کارشناسان ارشد بخش مخابرات رژیم با یک عضو کابینه برای گرفتن تجربه از فیلترینگ روسیه به آن کشور سفر کرده‌اند.
سیاست «من نبودم، دستم بود؛ تقصیر آستینم بود!»
نمایندگان مجلس ارتجاع آگاهانه فراموش کردند بگویند که «مقام معظم» هم از ترس قیام و به میدان آمدن عنصر اجتماعی، جرأت به‌عهده گرفتن تصمیم‌گیریهایش را ندارد و مدام پشت این و آن قایم می‌شود. نگفتند او در جریان «نرمش قهرمانانه!» و خوردن زهر اتمی، جانماز آب می‌کشید و خودش را از چنین تصمیماتی مبرا نشان می‌داد، اما بعد معلوم شد از سیر تا پیاز را خبر دارد و بدون اجازه او عمر و زید در حکومت آب نمی‌خورند. آنها نگفتند سیاست «من نبودم، دستم بود؛ تقصیر آستینم بود!»، سیاست رایج کل نظام است. به هر حال عادت شده است که در این حکومت، سرکردگان آن، تقصیر را متوجه دیگری می‌کنند تا خود را به در ببرند.
این نظام در سراشیب سرنگونی قادر نیست در مورد ساده‌ترین موضوعات حرف واحدی بزند تا چه رسد به مسائلی مانند برجام یا عواقب فیلترینگ تلگرام و صدها و هزاران بحران آشکار یا در حال ظهور. هر باند این حکومت و حتی هر فرد در یک باند مشخص، حرف دیگری می‌زند. ابتدا سخن از تصمیم‌گیری فیلترینگ تلگرام «در بالاترین سطح» بود. بعد آن را به تصمیم قضایی تنزل دادند. اگر این نظام آنقدر قاراشمیش است که در آن دبیر عالی شورای مجازی، زیر دست رئیس شورای عالی مجازی، برای او تصمیم می‌گیرد پس تضادهای درون حکومتی حادتر و وضع خراب‌تر از آن است که تصور می‌شد و این چیزی نیست به‌جز گاوگیجگی و تلوتلو خوردن ناشی از بحران‌های سربازکرده و لاعلاج که با فیلترینگ تلگرام نه تنها فروکش نکرده بلکه برای تمامیت نظام از قضا شکل خطرناک و زیرزمینی‌تری به خود گرفته است.
فیلترینگ تلگرام چه علی خامنه‌ای تصمیم گرفته باشد یا حسن روحانی یا هر عمر و زید مجهول یا کار دست و آستین آنها، نتیجه‌اش برای کلیت نظام یکی است؛ همین چیزی است که شاهد آن هستیم.
