آخوند حسن روحانی در سخنرانی 22بهمن 96 با اشاره به ریزشیهای رژیم که در تضاد منافع با سایر دستهجات و باندهای آن خود را کنار کشیدهاند، و با اشاره به عناصری از باند مغلوب که باند خامنهای آنها را کنار زده است گفت الآن باید همه آنها را دوباره سوار قطار کنیم.
هنوز مرکب حرفهایش خشک نشده بود، که طبق معمول همین حرفها هیزم جنگ و جدال باندی شد.
خبرگزاری بسیج ضدمردمی 28بهمن 96 با اشاره به صحبت روحانی آن را تعبیر به «کوچک نمایی قدرت انقلاب [بخوانید ارتجاع آخوندی] و بزرگ نمایی ضد انقلاب» میکند.
این رسانه باند خامنهای برعکس روحانی که خواهان توقف قطار ارتجاع آخوندی میشود تا این پیاده شدگان سوار شوند، خواستار سرعت بیشتر آن میشود تا جایی که امکان توقف برای سوارکردن آنها نباشد زیرا: «برخی خود را از در و پنجره آن به بیرون پرت کردند و برخی هم در قطار هستند که از نان انقلاب استفاده میکنند اما به ترمز قطار آویزانند و سعی دارند آن را بکشند اما دستان ضعیف آنها نمیتواند این قطار را متوقف کند».
همین رسانه حکومتی در مطلب دیگری خطاب به روحانی و باندش مینویسد: «آقایان که میگویند میتوانستیم کسی را از این قطار انقلاب پیاده نکنیم، البته باید در جوابشان گفت آیا ما کسی را بهزور پیاده کردیم و چرا در روزی که ما باید از قدرت و عظمت انقلابمان حرف بزنیم موضوع پیاده شدن عدهیی را مطرح میکنیم. اگر در آینده کسی قدرت حقیقت را کمتر از قدرت آمریکا بداند باز هم به دست خود از این قطار انقلاب پیاده میشود».
آخوند یعقوبی امام جمعه خامنهای در بجنورد نیز در این رابطه میگوید: ما هرگز به کسانی که از این قطار پیاده شدهاند، التماس نمیکنیم که دوباره سوار شوند، آنان که اشتباه کردند، باید استغفار کرده و به خطاهای خود اقرار کنند. به هر قیمتی نمیتوان خارج شدگان را به قطار انقلاب سوار کرد. (خبرگزاری حکومتی ایرنا27بهمن96)
برعکس خبرگزاری بسیج و آخوند یعقوبی که تمامی کاسه وکوزهها را بر سر ریزشیها و پیاده شدگان از ارتجاع خمینی میشکند، سایت رویداد 24 روز 28بهمن96 اشکال را متوجه "قطار انقلاب" یعنی اصل حاکمیت آخوندی میداند، زیرا که این قطار از ریل خارج شده و معیوب است.
ازنظر این سایت حکومتی، زمانی عیب و اشکال قطار برطرف میشود که «همه در راهانداختن این قطار سهیم» شوند.
سایت عصر ایران 28بهمن96 نیز اشکال اصلی را به نظام آخوندی میبیند که نزدیک به 40سال از عمر قطار آن گذشته و لکنته شده است و در این زمینه سؤال میکند: «اگر میبینیم که در سالهای اخیر، افرادی از قطار انقلاب پیاده شدهاند یا بسیاری از جوان ترها، تمایلی به سوار شدن به این قطار ندارند، میتوان پرسید که آیا هیچ اخلال و اشکالی در داخل این قطار پیش نیامده است؟ و اگر مشکلی هست، آیا نباید بهخاطر خود این قطار هم که شده، آن را حل کرد؟!».
صرف نظر از قیل و قالهای هر دو باند در زمینه پیاده شدگان از قطار فرسوده نظام آخوندی، و صرفنظر از دجالگریهای هر دو باند که در جنگ و جدال باندی بر سر قدرت و چپاول اموال مردم، تلاش میکنند برای مردم اشک تمساح بهریزند، همه این داد و فریادها و جنگ وجدالها ناشی ازاین است که این قطار در مسیرحرکتش به بنبست رسیده و در محاصره مردم ایران و مقاومت پیشتاز آنان قرار دارد.
اذعان ناگزیر رسانهها و مهرههایی از رژیم به این واقعیت که مشکل اصلی در خود قطار و در پوسیدگی آن است، محصول ضربه قیام و واقعیت شرایط انفجاری جامعه است.