واکنشهای اقشار گوناگون جامعهٔ ایران دربارهٔ صدا و سیمای نظام ملایان، سه مبنای مشترک گزنده و خشمآفرین در این دو ارگان دارند:
دروغگویی در آماردهی و خبررسانی،
دجالیت در تحلیل و تفسیر تحولات
و توجیه و تبلیغ و تجویز خشونت علیه معترضان و قیامکنندگان.
صدا و سیمای نظام ملایان دو ارگانی هستند که اکثریت جامعهٔ ایران، طی اعتراضات صنفی و قیامهای سیاسی و اجتماعی، بسیار دربارهٔ آنها واکنش نشان دادهاند. اگر این واکنشها را سرجمع کنید و میانگین بگیرید، در یک شعار و فریاد خلاصه شدهاند: «ننگ ما، ننگ ما ــ صدا و سیمای ما».
این دو ارگان تبلیغی، در وجه سیاسیشان همواره آتشبیار معرکهٔ شیطانسازی، سرکوب، کشتار و اعدام مخالفان نظام بودهاند. از این رو این دو ارگان، بلندگوها و مبلغان آسیای مرگ در حاکمیت آخوندی بودهاند و هستند.
این دو ارگان همواره تلاش کردهاند پردهٔ سیاه دروغ و دجالیت بر نقطهٔ نور آزادی و عدالت بکشند. بههمین سبب طی ۴۵ سال گذشته همواره فشنگآوران جلادان آزادی و برابری بودهاند.
زنستیزی با تولید برنامهها و تبلیغ بهنفع آن، از ویژگیهای بارز و بسانفرتانگیز این دو ارگان حکومتی هستند.
در یککلام، صدا و سیمای نظام، بازارگردانان و تولیدگران آبادانی ظلم، آبادانی تبعیض جنسیتی، آبادانی فاصلهٔ طبقاتی و استثمار محرومان و آبادانی چرخهٔ دیکتاتوری ولایت فقیهیاند.
شأن نزول فریاد میلیونیِ «ننگ ما، ننگ ما ــ صدا و سیمای ما»، از چنین پیشینه و روزمهیی ناشی شده است.
در دو دههٔ اخیر بهطور خاص، بین تمرکز خاص قیامآفرینان علیه ولیفقیه و نفرت اجتماعی از صدا و سیمای نظام، نسبت مستقیم وجود داشته است.
صدا و سیمای حاکمیت ملایان بهطور خاص سخنگویان رسمیِ مواضع شخص ولیفقیه و نمایندگان وی هستند. میزان تحریم، طرد و انزوای اجتماعی، سیاسی و فرهنگیِ آنها، بیان واکنش اکثریت مردم ایران دربارهٔ کلیت نظام با زعامت ولیفقیه است.
طنین تحریم و طرد این دو ارگان حکومتی از جانب اکثریت مردم ایران، بارها به رسانههای حکومتی رسیده است. در آخرین نمونه، روزنامه آرمان ملی در شمارهٔ ۸ آذر ۱۴۰۲ به «جدیدترن نظرسنجی» استناد کرده و نوشته است:
«ریزش مخاطبان صدا و سیما افزایش نگرانکنندهیی یافته است. جدیدترین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران نشان میدهد که مردم اخبار شبکههای اجتماعی را ترجیح میدهند. بهنظر میرسد که در آیندهیی نزدیک، صدا و سیما مرجعیت رسانهیی را کاملاً به شبکههای اجتماعی واگذار خواهد کرد».
اما باید دید علت ریشهیی و ناگزیر «واگذاری مرجعیت به شبکههای اجتماعی» در چیست. علت را باید در ماهیت نظام و ساختاری یافت که هرگز توان انطباق با آزادی اندیشه، آزادی انتخاب، آزادی عقیده و آزادی ارتباط را ندارد؛ وگرنه کیست نداند که این رژیم از مدرنترین و جدیدترین تکنولوژیها برای توسعهطلبی، استثمار و سرکوب در خدمت حفظ نظام استفاده میکند؟ علت در این است که همین صدا و سیمای ناجمهوری ملایان با انبوه امکانات و تدارکات و تکنولوژی، نه آنکه مستقل نیست تا مرجع معتمد خبررسانی باشد، بلکه بخشی از سپاه پاسداران، قوهٔ قضاییه و بیت ولیفقیه است.
خشم و نفرت مردم ایران، از شناخت چنین ریشهٔ عمیق برآمده است که تحریم و طرد صدا و سیمای نظام را مرادف وجهی از قیام برای نفی تمامیت نظام میدانند.