این روزها داستان ماجراجویی اتمی آخوندها مجدداً بالا گرفته است.
کار توافق احمقانه «برجام» به جاهای باریک کشیده؛
- آمریکا اساساً از آن خارج شده،
- طرف حسابهای اروپایی بهرغم اینکه در«حرف» از آن حمایت میکنند، اما در عمل رغبتی برای حمایت از آن نشان نمیدهند،
- روسها و چینیها هم حداقل تا اینجا کاری برای نجات آن نکردهاند،
- حجم مبادلات تجاری تمامی اینها با آمریکا هم تک به تک آنچنان بالا است که بعید است هیچکدامشان روابط اقتصادی خود با آمریکا را بهخاطر نفت رژیم به خطر بیندازند،
با اینهمه رژیم «چارچنگولی» به آن چسبیده و در حالیکه با دست آن را پس میزند ولی با پا آن را پیش میکشد و این تئاتر مهوع ماههاست که ادامه دارد.
برجام و منافع و مضار آن
خامنهای پیشتر گفته بود اگر آمریکاییها برجام را پاره کنند ما آن را آتش میزنیم، اما با اینکه آمریکا کار خودش را با برجام کرد و آن را به زبالهدان انداخت و رفت، رژیم کماکان مچاله شده آن را سرمه چشمش کرده و از آن دل نمیکند! حتی همین روزها هم که «تق» برجام درآمده و نیمسوختهاش رو به جزغاله شدن میرود باز هم خامنهای دست از آن نمیکشد و عملاً نشان میدهد که ورای حرافیهایش برضد برجام تا کجا به آن معتاد است.
علت اینهمه علاقه قلبی خامنهای به برجام چیست؟
علت عشق روحانی به برجام روشن است،
اما علت دلباختگی خامنهای به آن اندکی مشکوک است!
تا اینکه اخیراً نیمه تاریک «ماه» برجام را والاستریت ژورنال روشن کرد
قسمت تاریک و مبهم قضیه و علت عشق و علاقه قلبی خامنهای به برجام در مقاله والاستریت ژورنال که روز ۱۲تیر ۹۸منتشر کرد، زیر پرژکتور قرار گرفت.
والاستریت با اشاره به برجام و تنشهای اخیر آن نوشت سیاست دوپهلو و متناقض رژیم دو محور دارد:
- محور اول: «عدم التزام رژیم به وجوهی از برجام و فعالیت در منطقه خاکستری مانند حملات نامتعارف از طریق نیروهای نیابتی، خرابکاری در نفتکشها و لولههای نفتی و حملات پهپادی و... است».
- محور دوم: «خواست خامنهای برای استمرار ۷معافیتی است که در برجام از آنها بهرهمند شده است»!
این معافیتها، همان معافیتهایی است که بر اساس آنها کشورهای اروپایی، روسیه و چین میتوانند و مجاز بلکه ملتزم هستند که به رژیم در بازسازی و نوسازی سایتهای اتمیش کمک کنند، فنآوری سایتها را ارتقاء دهند و کاربری آنها را مطابق استانداردهای سایتهای خودشان بالا ببرند!
معنی این قسمت از توافق یعنی اینکه:
رژیم از نقطه برجام به بعد با خیال راحت و با سرمایهگذاری مشترک با تمامی قدرتهای اتمی جهان فناوری هستهای خود را ارتقا میدهد،
بدون اینکه کسی «موی دماغش» بشود،
سهل است کمکش هم میکنند،
کارشناس میفرستند،
تجهیزات ارسال میکنند،
آموزش میدهند
و خلاصه همه قدرتهای اتمی جهان (همه با هم) در نطنز و تهران و اراک و قم و... جمع شده و وحشیترین دیکتاتوری تاریخ معاصر جهان را با دست خودشان به تکنولوژی اتمی و مدرنترین تجهیزات ضروری آن مجهز میکنند!
حقیقتاً که مماشات در برابر چنین سیاست جنونآمیزی یک سیاست رادیکال و قهرآمیز تلقی میشود!
خامنهای به همین علت است که با تمام وجودش به برجام چسبیده و برای نجات آن تلاش میکند.
برگردیم به مقاله والاستریت ژورنال.
خامنهای از کجا وحشی شد؟
والاستریت مینویسد: «روز سوم ماه مه ۲۰۱۹، وزارتخارجه ۲معافیت از این ۷معافیت را لغو کرد که مربوط به صدور اورانیوم غنیشده به روسیه و آب سنگین به عمان بود. همین اقدام (و نه تشدید تحریمهای اقتصادی در ماه آوریل) بود که منجر به اتخاذ استراتژی تهاجمی توسط (رژیم) ایران شد.
برای خامنهای، این معافیتها بهمثابه یک قلعه از حفاظت بینالمللی برای برنامههایی است که نه “صلحآمیز” و نه “غیرنظامی” هستند.
اگر بخواهیم بهسادگی بیان کنیم، جنگ بر سر این معافیتها، جنگ بر سر برنامه تسلیحات اتمی ایران است که برای خامنهای همواره مهمتر از هر پارامتر اقتصادی بوده است.».
به گمان والاستریت شلوغبازیهای تروریستی خامنهای و بعد هم گامبهگام پس نشستن خامنهای از برجام، اساساً برای ترساندن اروپاییهاست تا به این وسیله آنان را وادارد به آمریکا فشار وارد آورده و مانع از حذف معافیتهای ۷گانه فوق شوند.
به این ترتیب خامنهای تلاش میکند برنامه اتمیش را زیر سایه همان اروپاییهای و آمریکاییها پیش ببرد! امری که دولت جدید آمریکا آن را مورد باز بینی قرار داده و با لغو دو محور از ۷محور آن وارد منتفی کردن آن شده و میز بازی «ارتجاع» حاکم بر ایران و «استعمار» مماشاتچیها را بههم زد!
امر غریبی که بعدها باید در تواریخ بیشتر مورد مداقه قرار گیرد!
والاستریت معتقد است بزرگترین دستاورد خامنهای در برجام، نه کاهش تحریمهای اقتصادی بلکه به دست آوردن مشروعیت بینالمللی برای برنامه تسلیحات اتمیش بود که اینک با سیاست جدید آمریکا اساساًً به خطر افتاده است.
این نکات چه ربطی بهعنوان این نوشته دارد؟
تا اینجای مطلب گرچه بحث و صورت مسأله روشن است اما ربط آن بهعنوان این نوشته روشن نیست:
«مجاهدین گفتند ولی غربیها ساده گرفتند»!
ربطش البته ساده است یا حداقل بهسادگی قابل توضیح است.
لطفاً به سند زیر نگاه کنید، کلیشه یک شماره نشریه مجاهد به تاریخ مرداد سال ۱۳۸۳است که در گوشه چپ آن خبری از تایمز نوشته شده مبنی بر اینکه رژیم ایران تنها یک ماه تا دستیابی به توانایی غنیسازی اورانیوم فاصله دارد!
مجاهدین بارها آژیرها را در مورد حرکت رژیم به سمت اتمی شدن به صدا درآوردند اما...
مجاهدین از دههها قبل نسبت به نیات شوم و جنایتکارانه آخوندها در دستیابی به سلاح هستهایهشدار دادهاند اما متأسفانه سیاست خائنانه مماشات (خائن به مالیاتدهندگان خودش!) آن را ناشنیده گرفت و کار را به آنجا رساند که رژیم بهرغم افشاگریهای مکرر مجاهدین خلق:
- ابتدا تکنولوژی هستهای را از کره و پاکستان و... خرید و مونتاژ کرد و وارد محدوده کشورهای اتمی شد.
- سپس بهدنبال غنیسازی اورانیوم رفت و باز هم هشدارهای مجاهدین ناشنیده باقی ماند.
- و اکنون هشدار مجاهدین در مورد دستیابی خامنهای به سلاح اتمی توسط همانکسانی نادیده گرفته میشود که بیلان کارها و سیاستورزیهای جاهلانهاشان را میتوان بهروشنی در دستیابی جنایتکارترین دیکتاتوری تاریخ معاصر به سلاح و تکنولوژی اتمی دید.
هیچ سندی روشنتر از این کلیشه روزنامه مجاهد نمیتواند خیانت و جنایت ارتجاع و استعمار را در یک حرکت توأمان برضد مردم ایران بلکه بشریت نشان دهد.
آن روز مجاهدین گفتند و بسیاری از غربیها قضیه را ساده گرفتند،
امروز باز این مجاهدیناند که میگویند و باز شماری از همان مستمعین سابق، خود را به نشنیدن میزنند یا حتی بدتر!
مجاهدین را به جنگطلب بودن متهم میکنند! تا روزی که با صدای انفجار اولین آزمایش هستهای خامنهای در قلب کویر مرکزی ایران چرتشان پاره شود!
البته مردم و مقاومت ایران نقطه مرکزی دعوا را در قلب میهنشان دنبال میکنند و پشت این قضایا نمیمانند کما اینکه در تمامی این سالها کار خود را بهرغم «چشمغره»های استعمار و حتی لیستگذاری شدنشان و بمباران تمامی قرارگاههایشان و شهادت دهها تن از اعضایشان، انجام دادند تا کار خامنهای و رژیمش را به این نقطه رساندند و اینک از اینجا به بعد را هم با همان فرمولی که تا اینجا آمدهاند ادامه خواهند داد.
حال گو که لابیهای چاق و چله رژیم، مجاهدین را به جنگطلب بودن و هزار جرم ناکرده دیگر متهم کنند. مقاومت و مردم ایران سرانجام سر مار را در عمق لانهاش به سنگ خواهند کوبید.