آخرین سال قرن چهاردهم در حالی آغاز شده است که طبیعت ایران تحت حاکمیت آخوندها در آستانه نابودی قرار گرفته است.
روزنامه حکومتی آفتاب یزد به این فاجعه اینگونه اعتراف کرده و هشدار میدهد: «هر چه هست، نقش سیاستمداران در این فاجعه سهمگین، واقعیت و حقیقتی است غیرقابل کتمان! خیل سیاستمدارانی که این روزها برای تصاحب کرسی ریاستجمهوری صف کشیدهاند، این مجنونان لیلی کرسی ریاستجمهوری که سالها در این کشور مسئولیت داشتهاند باید به این سؤالات پاسخ دهند. چه اقداماتی برای مدیریت بهینه آب، آبخیز داری و مهار آبها انجام دادهاند؟ برای حل معضل ملی خشکسالی، که در صورتی که فکری بهحال آن نشود بلای سهمگینی برای آیندگان خواهد بود، چه میگویند؟» (آفتاب یزد۳۰اردیبهشت۱۴۰۰)
غارت اراضی کشاورزی ایران
در اوایل همین امسال بود که وزیر پیشین شهرسازی رژیم آخوندی، نسبت به «غارت منابع طبیعی و اراضی کشاورزی» پس از سخنرانی خامنهای و نامگذاری سال جدید هشدار داد. وی اظهارات کارشناس حکومتی اقتصاد مقاومتی خامنهای را باز نشر داده بود که «در انقلاب اقتصادی ۱۴۰۰ تغییر کاربری زمینهای کشاورزی آزاد خواهد بود» و هشدار داد، «سوداگران همواره با قیافه جانبداری از مستضعفان در پی غارت منابع طبیعی و اراضی کشاورزی بودهاند» (رادیو فرانسه۸ فروردین۱۴۰۰).
عباس آخوندی با اشاره به تخریب ۸۸هزار هکتار از اراضی ملی بین سالهای ۱۳۵۲-۱۳۹۲ که پس از سال۸۲ با شهردار شدن محمود احمدینژاد و همچنین سال۸۴ با رئیسجمهور شدن این پاسدار تسریع شد، تأکید میکند که روند بر باد دادن منابع طبیعی ایران که برخی حضرات بهنام انقلابیگری از آن طرفداری میکنند، در مجلس فعلی رژیم آخوندی تداوم یافته و بهصورت چراغ خاموش در حال پیگیری و عملی شدن است.
«بر اساس ماده ۹ طرح جهش تولید و تأمین مسکن که در ۲۶بهمن ۱۳۹۹ در مجلس به تصویب رسید مقرر شد که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اراضی ملی واقع در محدوده و حریم شهرها و همچنین اراضی مصوب وزارت راه و شهرسازی برای طرحهای شهرکسازی در خارج از حریم شهرها را حداکثر ظرف مدت دو ماه تحویل وزارت راه و شهرسازی نماید».
ثانیهای ۳۶۰مترمربع از طبیعت ایران محو میشود
ای کاش! نابود کردن آب و خاک ایران محدود به اقدامات گفته شده بود در حالی که شدت تخریب سرزمین ایران قلب هر ناظری را به درد میآورد چه اینکه ایرانی وطنپرست باشد. محمدرضا محبوبفر کارشناس محیطزیست رژیم، «به جدی بودن بحران کمآبی در مناطق مرکزی، شرقی و جنوبی کشور اشاره میکند که هر ثانیه ۳۶۰مترمربع از طبیعت ایران محو میشود» (جوان۳۰اردیبهشت۱۴۰۰).
وی، با اشاره به برداشت بیرویه صنایع از منابع آبهای سطحی کشور، میگوید: «طی این سالها بهخاطر عدم نظارت سازمانهای متولی، حیات فلات ایران به خطر افتاده است و به محلی برای مناقشههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در داخل کشور تبدیل شده است.
این کارشناس محیطزیست تصریح کرد: منابع آب زیرزمینی در ایران هم وضعیت بهتری نسبت به منابع آبهای سطحی ندارند. برداشت بیش از اندازه از ذخایر آبهای زیر زمینی در طی سالهای گذشته منجر به نشست زمین و شوری خاک شده است و این مسأله تهدیدی جدی برای آینده امنیت غذایی و انسانی در پهنه فلات ایران شده است. میزان کاهش آب سفرههای زیرزمینی در ایران بیش از ۷۴میلیارد مترمکعب گزارششده و اضافه برداشتهای صورت گرفته نیز سه برابر جبران و جایگزینی آبهای زیرزمینی کشور بوده است.
نابودی منابع آبهای زیرزمینی در ایران
ابعاد بحرانی وضعیت آب در ایران، منجر به از بین رفتن دریاچهها و تالابها و منابع آبهای زیرزمینی شده است. در این رابطه بهتازگی در مجله معتبر علمی «نیچر» مقالهیی بنام «کاهش آبهای زیرزمینی ایران» منتشر شد که در آن آمده است در دوره ۱۵ساله بین سالهای ۱۳۸۱ تا ۳۹۴، کاهش شدید میزان آبهای زیرزمینی، تاثیرات مخرب زیستمحیطی فراوانی در پی داشته و موجب بروز خشکسالی فوقالعاده در ۷۷درصد اراضی ایران شده است. افزایش شوری خاک در سطح کشور و افزایش میزان فرو نشست زمین در دشتهای ایران از جمله این تاثیرات مخرب بوده است.
«محققان هشدار دادند که تداوم مدیریت ناپایدار آبهای زیرزمینی در ایران و سرعت از بین رفتن این منابع میتواند منجر به تاثیرات غیرقابل بازگشت بر محیطزیست و خاک شود» (رادیو فرانسه۱۹اردیبهشت۱۴۰۰).
طبیعت ایران در حال محو شدن است
عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیطزیست رژیم، ضمن انتقاد شدید به سیاستهای کلان کشور بهخصوص در حوزه بحران آب، به ذکر یک تاریخچه از بر باد دادن حیات طبیعی کشور اشاره میکند که البته در حکم کیفرخواست یک رژیم ارتجاعی و غارتگر منابع محدود این سرزمین است. وی میگوید، تقریباً تا اوایل دهه۶۰ نابسامانیهای طبیعی کمتری داشتیم. با توجه به افزایش جمعیت و سیاستهای کلان کشور و با در نظر گرفتن اینکه ناپایداری در توسعه در کشور یک رسم بود و الآن هم هست، تجاوز به طبیعت و آب و خاک و محروم کردن طبیعت از منابع خودش سبب شد که کشور به این روز بیفتد؛ گرد و غبار، خشکسالی و فرسایش آن را میبینیم و تاکنون به منابع آب و خاک، منابع آبهای سطحی و آبهای زیر زمینی، مراتع و بیابانها تجاوز شده است.
«ما در سال۱۳۶۰، در مجموع ۲۰۰میلیون مترمکعب آب در سال بیلان منفی داشتیم اما این رقم به ۲۰میلیارد مترمکعب رسیده است؛ یعنی ۱۰۰برابر شده است. دستاندازی به آبهای فسیلی و کشاندن آن به سطح زمین، استفاده از این آب برای تولید، استفاده غیرعلمی از آبهای سطحی، عدم توجه به حق آبههای زیستمحیطی، سدسازیهای غیرپایدار و توجه نکردن به حق طبیعت، ... بر مبنای توافق ریو در سال۱۹۹۲ و در سال۱۹۹۷ سازمان ملل متحد آن را تأیید کرد، کشورها حق دارند تنها از ۴۰درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده کنند؛ سالهاست که ما بیش از ۱۰۰درصد ظرفیت آبهای تجدیدپذیر استفاده میکنیم» (ایرنا۲۸اردیبهشت۱۴۰۰).
او که خود ۱۲سال وزیر کشاورزی همین رژیم بوده است تأکید میکند، طبیعت ایران قربانی سیاستهای کلان کشور شده است. سیاستهای کلان نیز به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد و این دستگاهها گاه، خود پیش قراول این امر هستند. وی افق چنین سیاستهایی را نیز ارائه میدهد که «سالانه ۲۰میلیارد مترمکعب از منابع طبیعی و آبهای زیر زمینی اضافه برداشت و منابع آب نیز غارت میشود که با این روند ۲۰سال دیگر (۱۴۲۰) اطراف زاگرس دیگر اثری از کشاورزی نخواهد بود چون منابع آب را غارت میکنیم» (دویچه وله۲۸اردیبهشت۱۴۰۰).
جنگ آب از استانها به روستاها میرسد
حالا از اعتراضاتی که کشاورزان و اهالی تشنه و بیآب، هر روزه در گوشهای از خاک میهن انجام میدهند، درک بهتری بهدست میآوریم که این رژیم با مردم ایران چه کرده است. رئیس سازمان محیطزیست در همین رابطه میگوید: «جنگ آب، بین استانهای اصفهان، چهار محال بختیاری، یزد، خوزستان و لرستان شروع شده است و "از استان به استان در حال رسیدن از روستا به روستا" است.
مرگ رودخانههای ایران بر اثر کم آبی
عیسی کلانتری که خود یکی از مسببین این بحران هاست میگوید: «متأسفانه طبیعت را تخریب کردیم. ۵۰۰میلیارد مترمکعب منابع آب فسیلی داشتیم که ۳۰۰میلیارد مترمکعب از آن شور و لب شور است و ۲۰۰میلیارد مترمکعب هم شیرین بود، این ۲۰۰میلیارد مترمکعب را هم تمام کردیم. مسیر آب جاری را بستهایم و دیگر آب جاری نداریم، رودخانههای ایران مردهاند، غیر از سفید رود و رودخانه کارون که کمی نفس دارند، بقیه رودخانهها به مقصد نمیرسند و زنده نیستند و متأسفانه انتهای رودخانهها مثل تالابها، محل گرد و غبار شدهاند» (جوان۳۰اردیبهشت۱۴۰۰).
خشکسالی کمسابقه در تابستان ۱۴۰۰
در این وانفسای بیآبی و نابودی زمین، وزیر نیروی رژیم آخوندی هم هشدار داد که تابستان امسال یکی از خشکترین تابستانها در پنج دهه اخیر خواهد بود. همچنین رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی هم گفت که میزان بارندگی از ابتدای سال جاری تاکنون به نسبت میانگین بلندمدت حدود ۴۱درصد کاهش یافته است. «سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ یکی از بدترین سالهای آبی در ایران خواهد بود. و این وضعیت بحرانی میتواند روی تأمین آب شرب هم تاثیری منفی داشته باشد» (ایرنا۲۸اردیبهشت۱۴۰۰).
تنش آبی شهرها، فرو نشست زمین، مرگ تالاب ها...
اگر بخواهیم تنها فهرست نابود کردن آب و خاک و هوای ایران بهدست وارثان مغولها را بر شماریم خود چندین کتاب خواهد شد. مگر میشود تنش آبی دست کم ۲۰۰شهر را نادیده گرفت. مگر میشود گزارش مؤسسه منابع جهانی (WRI) درباره وضعیت ایران در جایگاه چهارم بدترین وضعیت از نظر تنش آبی را نادیده گرفت. شهرهای دارای وضعیت قرمز که بیش از ۲۰درصد آب مورد نیاز شان را کم دارند. و اینکه «ایران با مصرف حدود ۸۸درصد از منابع تجدیدپذیر به بحران آبی رسیده است» (ایسنا۲۸اردیبهشت۱۴۰۰). و اینکه طی دادههای ۱۵سال اخیر ۴۴ محدوده پرخطر بهلحاظ میزان فرو نشست زمین در ایران شناسایی شده است و میزان فرو نشست زمین در مناطقی مانند جنوب غربی پایتخت به سالی حدود ۳۰سانتیمتر میرسد (ایسنا۲تیر۱۳۹۹). و اینکه برخی کارشناسان معتقدند بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی و خشک شدن کامل یا بخشی از مهمترین تالابها و دریاچههای ایران میتواند در تشدید بحران فرو نشست زمین به میزان زیادی مؤثر باشد؛ و اینکه عقب رفت آب دریای خزر؛ به ۱۰سانتیمتر در سال رسیده است. و اینکه کارشناسان نسبت به "زلزلهای خاموش" هشدار میدهند؛ فرو نشست زمین در اعماق که غیرقابل جبران است و فروریزش زمین که در کلانشهرها تخریبهایی هولناک را در پی دارد.
کمی صبر کنید مردم بهترین حسابرسها هستند
در چهل سال اخیر، سوءمدیریت منابع آب و برنامههای سدسازی و انتقال آب و شیوه نامناسب کشاورزی در کنار نابودی بخش قابل توجهی از جنگلها و منابع طبیعی ایران، تغییر اقلیم کشور، همه و همه و بیشمار ناگفتههای دیگر، در اعترافات رئیس سازمان محیطزیست رژیم آخوندی آمده است، آنجا که به ناگزیر اعتراف میکند: «در سیاستهایی که به ویرانی محیطزیست ایران منجر شده است، ما مسئولان ۴۰سال اخیر باید به تاریخ و در قبال تصمیماتی که در کلان گرفته شده و کشور را از نظر طبیعی ویران کرده، پاسخگو باشیم» (ایرنا ۲۷اردیبهشت۱۴۰۰).