روزنامههای حکومتی در روز شنبه 15اردیبهشت، علاوه بر تکرار خبرهای روزهای تعطیل گذشته عمده تیترهای خودشان را به جنگ باندی حول فیلتر شدن تلگرام و دلواپسی برای برجام اختصاص دادهاند:
آرمان: روحانی: مسدود سازان را معرفی کنید
آرمان: فیلتر دلواپسان علیه روحانی
اعتماد: اعتراض توییتری دولتیها به فیلترینگ تلگرام
ایران: بازار داغ فیلتر شکن و اعتراض
قانون: فیلتر شکست
نوآوران: حسام الدین آشنا: موفقیت فیلترینگ از لحاظ فنی قطعی و دائمی نیست
آرمان: «صدای واحد» در ایران، راه مقابله با ترامپ
آرمان: تندروهای آمریکا و ایران در انتظار جشن پایان برجام
آفتاب یزد: اقتصاد ایران در برزخ آمریکایی
بهار: ولایتی: آمریکا عقبنشینی کند ایران هم نمیماند
بهار: ظریف: آمریکا مسئول پیامدهای خروج از برجام است، ایران پاسخ لازم را میدهد
بهار: سخنگوی دولت با اشاره به برجام؛ برای روزهای متفاوت با امروز آمادهایم
جوان: ظریف: اجازه نمیدهیم اروپا از جیب ایران به آمریکا امتیاز بدهد؛ نه تغییر برجام را میپذیریم نه مکمل را
جمهوری اسلامی: اجماع اعضای آسیایی و اروپایی برجام علیه پیمان گریزی ترامپ
خراسان: یا همین برجام یا هیچ، پاسخ قاطع ظریف به بسته اروپا
جهان صنعت: تداوم گفتگوهای ایران و اروپا؛ پیشروی دیپلوماتیک علیه آمریکا
سایه: رئیس دفتر رئیس جمهوری: پیشبینیها برای خروج احتمالی آمریکا از برجام اتخاذ شده است
روزنامههای باند روحانی وی را بهخاطر فیلترینگ مورد حمله قرار داده و به نظام هشدار داده اند:
شرق: عبدالله ناصری گفت: آقای روحانی بهطور صریح میتواند در این باره سخن بگوید. معتقدم رئيس جمهور باید بگوید که این امر جمعبندی کل نظام و به نوعی یک دستور بوده است.
بعداز حوادث دیماه بیان شد که تلگرام فیلتر شود، رئيس جمهور باید این را بیان کند.
این درست نیست که رئيس جمهور در ظاهر موضع جانبدارانه در این خصوص دارد اما خودش، معاون اول یا سایر وزارتخانهها کانالهای خود را از این پیامرسان حذف میکنند و از پیامرسانهای دیگری استفاده میکنند.
شرق: لازمه ماندن در دنیای امروز و حتی در گذشته پذیرش تغییر بوده و خواهد بود.
به آنها که با رفتارشان کاری کردهاند که ۴۰میلیون ایرانی به پاول دورف روسی تبعیدی اعتماد کنند، میگویم این خیلی خیلی برای کشور خطرناک است.
راه بازگشت اعتماد مردم استفاده از محدودیت نیست. این روشها در دنیای جدید چندان کارایی ندارد... مهمترین مشکل امنیتی در کشور تلگرام، بیبیسی و فیسبوک یا چهار تحصیلکرده در خارج نیست. آنچه آینده این سرزمین را تهدید جدی میکند، نابودی محیطزیست است و بیاعتمادی مردم به آنچه رنگ دولتی دارد.
جمهوری اسلامی: تلگرام با همه زشتیها و زیبائیهایش نباید مسأله اصلی این روزهای کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران باشد. ما مسائل مهمتری داریم که تلگرام در مقایسه با آنها از مسائل فرعی محسوب میشود ولی متأسفانه نوع برخورد با آن موجب شده اکنون جایگاه خود را با مسائل اصلی عوض کرده است....به این واقعیت تاریخی توجه کنیم که تحریم و توقیف و فیلتر کردن همانطور که نتوانست ویدئو و ماهواره را کنار بزند تلگرام را هم نمیتواند کنار بزند. آنچه میتواند بر مفاسد تلگرام فائق آید، عملکرد صادقانه مسئولان است. نکته بسیار جالب و قابلتوجه اینکه اقشار مذهبی، انقلابی و سینه چاک نظام با اینکه مدتی از اعلام رسمی فیلتر شدن تلگرام گذشته، همچنان به کار خود حتی با فیلترشکن ادامه میدهند و حاضر نشدهاند آن را ترک کنند. باید با پدیده بسیار پیچیده تلگرام و اصولاً امکانات ارتباطی جهان معاصر دقیقتر برخورد کرد.
اول آنکه مسئولان ارشد نظام در یک توافق روشن به تصمیم برسند بهطوریکه در ابعاد و جزئیات آن اختلافی وجود نداشته باشد.
آن که محور برخورد با تلگرام، شکستن انحصار باشد که طبعاً مستلزم فراهم ساختن زمینه جذب داوطلبانه مردم به پیامرسانهای داخلی خواهد بود.
مردم اگر جذب صداقت مسئولان شوند، جذب ماهواره و سایر ابزارها نخواهند شد.
به این واقعیت تاریخی توجه کنیم که تحریم و توقیف و فیلتر کردن همانطور که نتوانست ویدئو و ماهواره را کنار بزند تلگرام را هم نمیتواند کنار بزند. آنچه میتواند بر مفاسد تلگرام فائق آید، عملکرد صادقانه مسئولان است.
تردیدی نداشته باشید که فیلتر کردن و حکم قضایی و بخشنامه و فشار نمیتواند بر تلگرام فائق آید.
شرق: علی نوبخت در نامهیی به نمایندگان خواستار دعوت از رئیسجمهوری به مجلس شده تا درباره فیلترینگ توضیح دهد.
«علی نوبخت»، نماینده مردم تهران، در این نامه خطاب به نمایندگان آورده است: «آیا در این کشور، مجلس با آن همه اختیارات ملهم از قانون اساسی وجود دارد یا خیر؟»
پیشنهاد میشود درباره فیلترینگ تلگرام از رئیسجمهور بهعنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی در یک جلسه غیرعلنی مجلس دعوت بهعمل آید تا توضیحات لازم را بدهند. چنانچه قانع شدیم که برای حفظ منافع ملی باید این حرکت را تأیید کنیم که تکلیف روشن است.
دراینحال مشاور رئیسجمهوری در یادداشتی با عنوان ملاحظاتی درباره فیلترکردن بدون لحاظ ابعاد فنی و اجتماعی، نوشت: «موفقیت فیلترینگ از لحاظ فنی قطعی و دائمی نیست. بار اجتماعی و عکسالعمل کوتاهمدت و میانمدت کاربران فعلی ارزیابی نشده است؛ ولی فیلترینگ از نظر ابعاد سیاسی داخلی و حقوقبشری بینالمللی تبعات قابل پیشبینی جدی دارد. فیلترینگ بهتنهایی منجر به حذف تلگرام، رشد پیامرسانهای داخلی یا صیانت از دادههای بزرگ ملی نمیشود...
در غیراینصورت نمایندگان برای جلوگیری از سقوط دیوار اعتماد عمومی که مدعی است متأسفانه تَرکهای زیادی در چند سال اخیر خورده است و حفظ اقتدار قانونی مجلس با رایزنیهای فشرده به وظیفه قانونی و ملی و عقلی و منطقی خود عمل کنند».
روزنامههای باند روحانی در یک متن کلیشهیی نوشته او را که برای در بردن خود، تلاش کرده پای خامنهای را در فیلترینگ تلگرام به میان بکشد انعکاس دادهاند:
ایران: رئیسجمهوری در صفحه اینستاگرام خود تأکید کرد: فیلتر و مسدودسازی اخیر تلگرام نه توسط دولت اجرا شده و نه مورد تأیید دولت است.
«حسن روحانی» در اینستاگرام، با اشاره به فیلتر شدن تلگرام با دستور قضایی، متنی را منتشر کرد و نوشت: «سیاست دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر ایجاد فضای امن مجازی بوده و نه امنیتی و تاکنون هیچ شبکه اجتماعی یا پیامرسان «توسط این دولت» مسدود نشده و نخواهد شد. فیلتر و مسدودسازی اخیر تلگرام نیز نه توسط دولت اجرا شده و نه مورد تأیید دولت است.
برای مسدودسازی پیامرسان مذکور در تاریخ 10/2/97 حکم قضایی صادر و به همه اپراتورهای موبایل و ارائهدهندگان خدمات اینترنتی ابلاغ کردند تا آنها رأساً اقدام به اختلال در ارتباط نمایند. (مشابه این اقدام نیز سال گذشته و در دوران انتخابات ریاست جمهوری، برای امکان تماس صوتی تلگرام انجام شده بود.)
عدم طی مراحل قانونی امور اجرایی که با استفاده از ابزار قهریه و قضاییه صورت بگیرد، در تعارض با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و در نقطه مقابل دموکراسی قرار دارد. اگر در عالیترین سطح نظام، تصمیمی برای محدود کردن یا مسدودسازی ارتباطات مردم گرفته شده است، باید صاحبان واقعی این کشور که مردم هستند در جریان امور قرار بگیرند.»
روزنامههای باند روحانی تهدیدهای سیاستهای ضد و نقیض دولت روحانی و شخص وی را برای نظام خاطرنشان کرده است:
شرق: چه خواهد شد؟
درست یا نادرست، آنچه همه به آن باور دارند این است که وضعیت سیاست کنونی در ایران نیازمند اصلاح و تغییر است. تجربه نشان داده است که چنین شرایطی همواره آبستن حوادث نابهنگام است؛ حوادثی که بهطرز بطئی نطفه میبندد و ناگهان پدیدار میشود.
بااینکه زمان چندانی از حوادث دوم خرداد و پس از آن نگذشته است، وقتی درباره آن حوادث حرف میزنیم انگار از تاریخی دور سخن میگوییم که سپری شده است و دیگر توان لازم برای «ستیزِ» گذشته با اکنون، یا «ادغام» در شرایط کنونی را ندارد. اگر این گفته را بپذیریم، باید گفت اصلاحطلبان تسلیم این شرایط شدند.
این مشکلی است که تیر و طایفه احمدینژادیها هم بهنوعی دیگر با آن دستبهگریباناند. آنان نیز وارث گذشتهای سپریشدهاند و از تغییر اکنون دَرماندهاند.
در حال حاضر بیش از هر چیز عیان است که نیروهای سیاسی ایران فاقد توانِ لازم برای آنند که در ستیز گذشته و حال، بانیِ ظهور آیندهای متفاوت باشند. با این اوصاف گویا همه نیروهای سیاسی از هرگونه تغییر محسوس در جامعه عقیم هستند. این شرایط ماحصل سالها سیاستورزی بدون توجه جدی به تغییرات جامعه است.
اینک همه جریانها وارث نوعی انفعال سیاسیاند که از مجموعه کردارها و رفتارهای احزاب سیاسی و نهادهای رسمی و دولتی نشأت گرفته است.
آنچه بیش از هر چیز وضعیت سیاسی را به انفعال کشانده، افشای اختلاسهای میلیاردی است.
دولت روحانی نیز در عرصه سیاست داخلی چنان ناکارآمد عمل کرد که دیگر نمیتوان از آن انتظار هیچ کنشگری سیاسی در سطح خرد و کلان داشت. اگر این مسائل گره بخورد به اوضاع بد اقتصادی مردم، آنگاه باید نشست و دید که از دل این جامعه سیاسی چه پدیدهای زاده خواهد شد.
دور از ذهن نیست در بطن این وضعیت، اتفاقی غیرمترقبه نهفته باشد، این اتفاق هرچه باشد فراگیر خواهد بود.
ظهور رئیسجمهوری غيرسیاسی، همسو با سیاستهای خاورمیانهای که اختیارات فراتری از رؤسایجمهور سابق خواهد داشت دور از ذهن نخواهد بود. ایده دیگری که میتواند از دل این شرایط بیرون بیاید، ظهورِ «مرد سرنوشتساز» است. البته مرد سرنوشتسازی که در تکرار تاریخ بعید نیست تراژدی آن کمدی از آب در بیاید. مهم نیست این حدس و گمانها به واقعیت بپیوندد، آنچه اهمیت دارد این است که در سیاست ایران تغییری جدی روی خواهد داد.
قانون: روحانی خواسته یا ناخواسته برای احقاق حقوق شهروندان آنگونه که باید تلاش نمیکند و این موضوعی است که امروز توجه همه جریانهای سیاسی را به خود جلب کرده است و حتی آن دسته از افرادی که زمانی حامی اصلی دولت بودند امروز به ناتوانی آنها اذعان دارند. ولی برای این سقوط چه باید کرد؟!
بیشک این راهی که برخی در دولت پیش گرفتهاند آینده خوشی در برندارد و باید منتظر یک رخداد ناخوشایند بود. مردم حرکت بر مدار منفعت را برنمیتابند و روزی ضربه خود را به بانیان این تفکر خواهند زد.
ملت بچه نیستند!
در همین راستا صادق زیباکلام، با نقد بر صحبتهای اخیر رئيس دولت در خصوص ناامیدی وزرا گفت: اینکه روحانی کلی و مبهم میگوید برخی از وزرا ایجاد یأس و ناامیدی میکنند و میگوید اگر رویه خود را تغییر نمیدهند استعفا دهند، این بدین معناست که حقایق را به مردم نگویید. صرفنظر از اینکه وزرا چه گفتند، شاید حرفهای آنان واقعیتهای کشور بوده است.
روحانی با مردم مانند اطفال صحبت کرده و فکر میکند مردم با حرفهای زیبای او سرگرم خواهند شد. جملاتی مثل اوضاع بهتر خواهد شد، مشکلاتی هست شایسته سالاری ضروری است، توجه به جوانان در اولویت است و.. برای مردم تکراری شده است.
عبدا... ناصری نیز درباره انتقاد رئيس جمهور نسبت به برخی از مدیران و وزرا که روزه سکوت گرفتهاند و در برخی مواقع حتی سخنان ناامیدکننده بر زبان میآورند و اینکه آیا این انتقادات میتواند زمینهساز تغییرات در کابینه باشد، گفت: تا حدودی میشود این تصور را داشت، البته رفتار پنج سال گذشته آقای روحانی این را تأیید نمیکند
جامعه انتظار تحول کم هزینه را که منجر به تحول، نشاط اجتماعی و امید شود، دارد. باید یک جراحی قابلتوجه در کابینه و مدیران در سطح ارشد اتفاق بیفتد.
در خصوص فیلترینگ پیامرسان تلگرام و منافات آن با حقوق شهروندی که رئيس جمهور در زمان مبارزات انتخاباتی وعده داده بود، گفت: آقای روحانی بهطور صریح میتواند در این باره سخن بگوید. معتقدم رئيس جمهور باید بگوید که این امر جمعبندی کل نظام و به نوعی یک دستور بوده است
بعداز حوادث دیماه بیان شد که تلگرام فیلتر شود، رئيس جمهور باید این را بیان کند.
این درست نیست که رئيسجمهور در ظاهر موضع جانبدارانه در این خصوص دارد اما خودش، معاون اول یا سایر وزارتخانهها کانالهای خود را از این پیامرسان حذف میکنند و از پیامرسانهای دیگری استفاده میکنند.
بیشک میتوانیم دولت دوازدهم را بیدستاوردترین دولت قرن اخیر بنامیم.
حل چند موضوع و مسأله را دولت روحانی مدعی آنها بود. رفع حصر، حمایت از فضایمجازی، مقابله با رانتخواریهای لایه قدرت، بازگشت اعتبار به پول ملی و اعتبار پاسپورت ایرانی، رفع مناقشات با همسایگان و کشورهای جهان، حل مسأله هستهیی و... همه از ادعاهایی بود که شخص حسنروحانی سینه سپر میکرد و ژست ناجی را در زمینه حل این مسائل به خود میگرفت ولی امروز وضعیت چگونه است؟! سرخوردگی و سرافکندگی مردم تنها دستاورد دولت روحانی به حساب میآید؛دولتی که بیشتر وعدهها و سخنرانیها را داشته ولی امروز دستانش تهی است. بنابراین شخص حسنروحانی به جای آنکه ژست دلواپس گرفته و بالای منبر برود و برای مردم سخنرانی کرده و مشکل را به گردن دیگران بیندازد، دلایل این بحرانهایی که اذهان عمومی را درگیر کرده است بیان کند.
و اگر روحانی و تیمش با لایههای قدرت که مردم برای آنها تعریف مشخصی دارند، روابط خاصی ندارد باید پیش قدم شود و اگر نیت او با ادعاهای مطرح شده در سخنانش تفاوت دارد بداند که این نوع رویه در آیندهای نهچندان دور باطل خواهد شد و در آن زمان دیگر آب و صابون هم برای شستن صورت برخی کارآمد نخواهد بود... سرخوردگی و سرافکندگی مردم تنها دستاورد دولت روحانی به حساب میآید؛دولتی که بیشتر وعدهها و سخنرانیها را داشته ولی امروز دستانش تهی است. بنابراین شخص حسن روحانی به جای آنکه ژست دلواپس گرفته و بالای منبر برود و برای مردم سخنرانی کرده و مشکل را به گردن دیگران بیندازد، دلایل این بحرانهایی که اذهان عمومی را درگیر کرده است بیان کند.
و اگر روحانی و تیمش با لایههای قدرت که مردم برای آنها تعریف مشخصی دارند، روابط خاصی ندارد باید پیش قدم شود و اگر نیت او با ادعاهای مطرح شده در سخنانش تفاوت دارد بداند که این نوع رویه در آیندهای نهچندان دور باطل خواهد شد و در آن زمان دیگر آب و صابون هم برای شستن صورت برخی کارآمد نخواهد بود.
ابتکار: سرمقاله: پاشنه ورنکشیده ها همان بیانگیزههای امروز؟!
روحانی طی سخنانی کمسابقه به پارهای از وزرای دولت خود حمله کرد و از «ناامیدیِ» آنان نالید. ایشان گویا متوجه شدهاند که با این تیم نمیتوان بر مشکلات کشور فائق آمد... بسیاری از منتقدینِ حامی دولت، این کابینه را خسته و تنبل و ناکارآمد توصیف میکردند. جوانی و چابکیِ وعده داده شده، در کابینه قابل ملاحظه نبود. این اولین وعده دولت بود که در همان بامداد تشکیل دولت، به محاق رفت...بسیاری از مشکلات دولت در این کمتر از یکسال، دقیقاً ناشی از همین کابینه خسته و بیانگیزه است.
روحانی پس از اینکه پای لنگِ پارهای از وزرایش را در همراهی با خود در آن رقابتِ سخت را دید، به طعنه و کنایه گفت که «پاشنه ورنکشیدهها» را دیگر در کابینه راه نمیدهد.
الان همان پاشنه ورنکشیدهها، پاشنه آشیل او شدهاند. روحانی به درستی ولی دیرهنگام تشخیص داده که وزرای ناامید و بیانگیزه چه بلایی بر سرِ دولت آوردهاند. اکنون نیز پس از اتلاف فرصت یکساله، بهجای اقدام قاطع نباید به سخنرانی و طعنه و نهیب روی آورد... روحانی حق انتقاد از دولتش را ندارد! فیگور او در این انتقادها، ژست رئیس یک حزب یا نماینده مجلس است.
اگر متوجه ناکارآمدی وزیری شده، دو کار وظیفه او است؛ خواستن عذر وزیر و عزل او، و سپس عذرخواهی نمیشود خودِ او در قامت منتقد دولت ظاهر شود.
در روزنامه ارگان ولیفقیه حمله به روحانی و برجام همراه ابراز نگرانی از چشمانداز آن موضوع مقالات اصلی است:
کیهان: حسین شریعتمداری: دوستان ما از کدام برجام سخن میگویند؟ مگر برجامیمانده است که سخن از خروج یا ماندن در آن مطرح باشد؟
ترامپ در پی آن است که محدودسازی برنامه موشکی کشورمان و دستکشیدن از حضورمان در منطقه را نیز به برجام اضافه کند و نه اینکه برجام را کنار بگذارد! زیرا برجام به همان اندازه که برای ما فاجعه بوده، برای آمریکا یک دستاورد طلایی و پر سود است و آمریکا هرگز حاضر نیست این امتیاز بزرگ را که مفت و مجانی به دست آورده است از دست بدهد! آنچه ترامپ میخواهد و اروپا در نقش پلیس خوب! برای او پادویی میکند، در یک کلمه آن است که جمهوری اسلامی دست به خودکشی بزند!
کیهان: به بهانه حفظ برجام اروپا از جیب ملت ایران به آمریکا پیشنهاد باج داد!
چنانکه در خبرها آمده بود منابع آگاه به مذاکرات آمریکا-اروپا در خصوص برجام به فایننشالتایمز گفتهاند مقامهای دو طرف با تنبیه ایران بهعنوان بخشی از پیشنویس «توافق مکمل» برجام توافق کردهاند.
دلسوزان انقلاب بارها این نکته را مورد تأکید قرار دادهاند که غرب و در رأس آن آمریکا به تعهداتشان پایبند نیستند. آنها در جریان مذاکرات خواستههای ناحق خود را به ملت ایران تحمیل کردند و متعهد شدند که مانع تحقق حقوق قطعی ملت ایران (نظیر امکان تجارت آزاد با جهان) نشوند. ایران خواستههای ناحق آنها را در قالب تعهدات برجامی پذیرفت و اجرا کرد.
ظواهر امر گویای آن است که آمریکا و سه کشور اروپایی تئاتری را تدارک دیدهاند و در این تئاتر نقش هر کدام بهدقت تنظیم شده است.
خبرها گویای آن است که در پرده دیگری از این تئاتر قرار است اروپا در نقش منجی توافق هستهیی ظاهر شود. آن هم به این ترتیب که بستهای را بهعنوان مکمل برجام به ترامپ پیشنهاد کرده و سپس به ایران بگوید که با زحمت فراوان توانسته نظر آمریکا را برای ماندن در این توافق به شرط پذیرش این مکمل از سوی ایران کسب کند!
اما آنچه ذهن ایرانیان را به خود مشغول داشته این است که اروپا چگونه به خود اجازه داده از طرف ملت بزرگ ایران و از جیب این ملت به آمریکا پیشنهاد باج دهد؟!
در روزنامههای باند روحانی، دلواپسی برای پسابرجام و تلاش برای حفظ آن موضوع مشترک است. این روزنامهها به بیانهای مختلف به باند رقیب هشدار دادهاند، اما راهحلی برای برجام در صورت خروج آمریکا ارائه نداده و به بعد موکول کردهاند:
ایران: سخنی با ایرانیان برای ۲۳اردیبهشت
برای دقایقی تصور کنیم اگر برجام نبود کشور در چه شرایط دشوار داخلی، منطقهیی و بینالمللی قرار میگرفت.
... عدهیی در داخل متوجه باشند نابودی برجام ذوقزدگی ندارد، نیش و کنایه هم ندارد. «دوستان» در روز ۲۳اردیبهشت یادشان باشد برجام دستاورد روحانی و ظریف نیست، دستاورد نظام است و چه بماند، چه نماند آثار و تبعات آن متوجه کل ملک و ملت است.
ایران: اتحاد در برابر ایران هراسی جدید
در برابر این موج ایران هراسی جدید با طرح زوایای نو، در داخل هم باید همبستگی و وحدت کلمه را به رخ بکشیم. قاعدتاً تصمیم ایران در برابر زیاده خواهیهای آمريکا و در صورت خروج این کشور از برجام، تصمیمی است که با هماهنگیها در سطوح کلان نظام اتخاذ خواهد شد همچنان که قبول مذاکرات و در نهایت امضای توافق هم از گذر همین هماهنگیها بوده است.
بنابراین در چنین شرایطی حاشیهسازیهای جدید از جمله آنچه در دانشگاه امیرکبیر علیه آقای ظریف ایجاد شد، غفلتی ناشیانه و بازی در زمین دشمن است.
دمیدن بر طبل اختلافات و ناامیدی دردی را دوا نمیکند.
آرمان: سرمقاله: سناریوهای مختلف در مقابل خروج آمریکا از برجام
سناریوهای مختلفی در مورد فضای پیش روی برجام وجود دارد. سناریو اول سناریو خروج آمریکا از برجام است که در این سناریو رفتار سایر بازیگران مهم ارزیابی میشود. سناریو دوم، باقی ماندن آمریکا در برجام است که این سناریو مطلوب برای طرفین ارزیابی میشود و با اجرا شدن این سناریو تعلیق تمدیدها توسط ترامپ تمدید خواهد شد. سناریو سومی که در این رابطه احتمال آن وجود دارد این است که آقای ترامپ تمدید تعلیق تحریمها را به ایجاد تغییراتی در برجام منوط کند و اعلام کند که باید مواردی در دستور مذاکرات قرار بگیرد. البته در شرایط فعلی اروپاییها سعی دارند سناریو سوم را اجرایی کنند. اما جمهوری اسلامی بهدنبال اجرای سناریو دوم است.
در مقابل هر کدام از این سناریوها گزینههای مختلفی در داخل کشور باید وجود داشته باشد. اول برخورد غيراحساسی با این موضوع است. در شرایط احساسی این امکان وجود دارد که موقعیتی به وجود آید که منافع ایران حفظ نشود. در روزهای اخیر برخی مقامات کشور از جمله دبیر شورای عالی امنیت ملی اعلام کردند که این امکان وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران در مقابل تصمیم منفی ترامپ از ان.پی.تی خارج شود. این در حالی است که تحت هر شرایطی خروج از ان.پی.تی در معنای بازیکردن در میدانی است که ترامپ و رژیم صهیونیستی برای ایران طراحی کردند. امروز دیپلوماسی قابل دفاع ایران در جهان امروز ناشی از حضور ایران در ان.پی.تی است و شکستن آن بهمعنی اولین شکست در سیاست خارجی ایران محسوب میشود. سناریو دومی که باید به آن توجه شود این است که در شرایط کنونی کره شمالی بازیگر مستقلی نیست. کره شمالی وارد فازی شده که نتیجه آن ورود به فضا و توافقی است که در دهه 90 میلادی ایجاد شد که در آن سال 3رآکتور کره شمالی تعطیل کردند و حتی حاضر نشدند چیزی در حدود 300میلیون دلار یعنی پولی برابر فروش چند روز نفت ایران را در اختیار این کشور قرار دهند و مردم کره در فقر بهسر بردند.
در هر شرایطی ایران باید مذاکرات خود را در قالب شرایط پسابرجام حفظ کند. برجام یک معاهده بینالمللی نیست بلکه یک رژیم بینالمللی است.
اگر برجام بهم بخورد ایران باید مذاکرات امنیتی خود را با اروپا ادامه دهد و دغدغههای اروپا را مانند سال 2001میلادی از بین ببرد و اگر قرار باشد مقابله به مثلی در این موضوع صورت بگیرد، این مقابله به مثل تنها باید با آمریکا صورت بگیرد.
پیچی که اکنون در مقابل مسیر ایران در جامعه جهانی شکل گرفته، نباید ما را وارد دوران سراشیبیکند. اغلب مشکلات را میتوان از طریق مذاکرات حل کرد...
آرمان: هرمیداس باوند: «صدای واحد» در ایران، راه مقابله با ترامپ
برخی شعارها و موضعگیری برخی افراد غیرمتخصص در این مدت هزینه افزاست. تنها مرجعی که باید در سیاست خارجی اظهارنظر کند، وزارتخارجه است اما در ایران برخی افراد در مورد سیاست خارجی اظهارنظر میکنند و متأسفانه طرف مقابل نیز از سخنان نسنجیده بهلحاظ مادی و معنوی به نفع خود با دروغپردازی استفاده کرده و سلاحهای تهاجمی پیشرفته درخواست میکند.
ایران نیز باید در درون برای عبور از فشارها نوعی وحدت استراتژیک بین سه قوه داشته باشد. در این صورت است که نوعی صدای واحد از ایران به بیرون مخابره خواهد شد...
شرق: ایران، آمریکا و سرنوشت برجام
پس از 22اردیبهشت چه میشود؟
12جولای (22خرداد) تاریخ بسیار مهمتری از نظر تمدید تعلیق تحریمهاست. در این تاریخ تعلیق تحریمهای ناشی از قانون تحریم ایران (ISA) (تحریمهای اقتصادی ا جمله منع سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز ایران)، قانون کاهش تهدید ایران و حقوقبشر در سوریه ITRSHRA یا ITRA (تشدید دیگر تحریمهای فراملی و تعمیم ممنوعیت کار شعب شرکتهای آمریکایی در خارج با ایران، تحریم بیمه و...) و تعلیق تحریمهای مندرج در قانون آزادی ایران و عدماشاعه IFCA (ممنوعیت کار با ایران در حوزههای بیمه، کشتیرانی، کشتیسازی، معاملات فلزات و...) باید تمدید شود.
در چنین شرایطی بهنظر میرسد که محتملترین گزینه ترامپ در 22اردیبهشت میتواند خودداری او از تمدید تعلیق تحریم قانون NDAA باشد. در این صورت، با توجه به توضیحات فوق، تحریمهای عملی فوری علیه ایران اعمال نمیشود و یک فرصت دوماهه دیگر برای توافق با اروپا فراهم خواهد شد. این گزینه درعینحال، میتواند فعلاً نظر پایگاه رأی ترامپ را نیز که خواستار خروج او از برجام است، تأمین کند.
ترامپ همچنان میتواند با استناد به ادامه مذاکرات با اروپا و پیشرفتهای حاصله، تصمیم نهایی را به تعویق بیاندازد و بر مدیریت ائتلاف فراآتلانتیکی که برایشان مهم است، متمرکز شود.
برخی احتمالات و توصیههای دیگر به ترامپ نیز به شرح زیر قابل تلخیص است:
1- وزیر خزانهداری آمریکا در 11آوریل در یکی از جلسات کنگره گفت: «اعاده تحریمها الزاماً بهمعنی خروج آمریکا از برجام نیست؛ بلکه تنها به این معنی است که تحریمهای اولیه و ثانویه از سر گرفته شدهاند.»
2- برخی دیگر نیز مدعی وجود امکان اعمال تحریمهای تعلیقشده به بهانههای دیگر مثلاً تروریسم، حمایت از بشار اسد و... هستند.
3- گزینه دیگر میتواند این باشد که آمریکا از تمدید تعلیق تحریمها در 12می و 12جولای خودداری کرده و سپس عدم اعاده قطعنامههای شورای امنیت را موکول به ادامه پایبندی ایران به تعهداتش ذیل برجام کند.
4- برخی مانند بولتون و پمپئو که از ابتدا مخالفتشان با برجام ربط چندانی به خود برجام نداشت، بلکه بیشتر ناشی از امکاناتی بود که این توافق برای ایران فراهم میکرد، بعید است به هیچ شکل با «اصلاح برجام» به تنهایی کوتاه بیایند. آنها مدعیاند که نظام ایران به لطف برجام هم تقویت شد، هم فراغ بال یافت و هم مشکلات مالیاش برطرف شد. بنابراین آنها که در اصل در پی «تغییر رژیم» هستند، اصلاح برجام و پرداختن به ابعاد منطقهیی و موشکی امر را تنها مرحلهای برای پیگیری هدف نهایی خود میدانند.
5- مارک دوبوویتز رئیس بنیاد دفاع از دموکراسیها و یکی از معماران استراتژی فشار بر ایران بر آن است که ترامپ نباید برای خروج از برجام عجله کند. وی سیاست «محدوده امن « «safe harbor» را پیشنهاد میکند؛ به این معنی که آمریکا مدتی مثلاً شش ماه به بانکها و شرکتهای خارجی که با ایران کار میکنند، فرصت دهد تا کار خود با ایران را متوقف کنند. وی معتقد است که از این طریق بیثباتی و بلاتکلیفی طولانیتر و شدیدتر میشود و اروپا نیز فرصت بیشتری برای تصمیمگیری خواهد داشت.
در مورد اینکه گزینههای ایران چه میتواند باشد، ورای کلیاتی که تاکنون توسط مقامات مطرح شده، تصمیم نهایی ایران تماماً بستگی به طرز عمل ترامپ و نیز نحوه واکنش اروپا و دیگر کشورها در برابر آن خواهد داشت. بنابراین طیفی از گزینهها، از ماندن در برجام با وجود خروج آمریکا و کمک به افزایش انتقاد جهانی از آمریکا گرفته تا خروج از برجام و اعاده کامل برنامه هستهیی، در برابر ایران قرار خواهد داشت. مادام که تصمیم ترامپ و واکنشهای بینالمللی به آن روشن نشده، مشکل میتوان گزینه مشخصی را برای ایران در نظر گرفت.
در روزنامههای حکومتی گوشهیی از جنایتهای رژیم بازتاب یافته است. بهنظر میرسد این انعکاس در واکنش ناگزیر به افشای این جنایتها در شبکههای اجتماعی میباشد:
پخش فیلم کشتار نزدیک به 90 اسب باربر در جنگلهای امیرآباد شهرستان اشنویه واکنشهای مختلفی را از سوی کاربران در فضای مجازی بهدنبال داشته است. به گزارش «ایران» این تعداد اسب بهگفته «کریم علیزاده» فعال محیطزیست آذربایجان غربی در طول یک ماه گذشته و در سه نوبت معدوم شدهاند.
«عثمان مزین» وکیل دادگستری هم در گفتگو با «ایران» در این باره گفت:«چرا به جای کشتار اسبها، با حکم قضایی حیوان را به نفع دولت ضبط نمیکنند؟» او «اسب» را وسیلهایاب و ذهاب در مناطق کردنشین غرب کشور(مناطق کوهستانی و صعبالعبور) دانست و گفت: کشاورزان در این مناطق برای حمل از اسب و قاطر استفاده میکنند.»
«مزین» کشتار اسبها و قاطرها را در منطقه کردستان اتفاق تازهیی ندانست و گفت:6سال پیش هم 60رأس اسب و قاطر در روستای «قلعه رش» سردشت معدوم شد.
پیش از این لاشه سه قاطر کشته شده 11روز در روستای «دولا بید» روی زمین ماند و بوی تعفن آن اجازه گردوچینی(در فصل برداشت محصول) را به روستاییان نمیداد. حتی بهداشت منطقه حاضر به انتقال لاشه قاطرها نشد. تا اینکه در نهایت مردم روستا مجبور شدند لاشهشان را بسوزانند.
او این قاطرها را وسیله کار و حمل و نقل اعضای یک خانواده دانست و گفت: تلف شدن این قاطرها نتیجهای جز بیکاری و ضرر و زیان مالی برای صاحبان آنها ندارد. مزین قیمت هر قاطر را بین 15تا 25میلیون تومان دانست و خواستار رسیدگی به معدوم کردن اسبها در منطقه غرب کشور شد. این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه برای از بین بردن قاطرها هم باید طبق قانون حکم قضایی داشت، گفت: «اسب مثل خودرو فی نفسه مجرم نیست. همانطور که وقتی راننده جرم میکند، خودرو آن ضبط و به کسب درآمد برای دولت منجر میشود اسب هم باید ضبط شود.»
سایر عنوانهای روزنامههای حکومتی را نگاه میکنیم:
آفتاب یزد: تبلیغات کاندیداهای عراقی در قم تعجب ندارد
ابرار: استاندار تهران: پرونده املاک نجومی شهرداری تهران در دادگاه
جهان صنعت: چالش مزمن سپردهگذاران، بانکها و بانک مرکزی؛ سود بانکی کجا آرام میگیرد؟
کارون: آغاز دومینوی گرانی ها