در روزنامههای حکومتی روز ۴شنبه ۲۷تیرماه، بحران اقتصادی و فساد فراگیر با حملات باندی حول آن بیشترین عنوانها را به خود اختصاص داده است.
آرمان: وزیر اطلاعات: کشف فساد۲۱هزار میلیاردی در یک سال گذشته
آرمان: از نحوه رفتار درباره تغییرات در کابینه؛ دولت «ریزش اعتماد» را بر «تغییرات» ترجیح میدهد
آرمان: اتاق بازرگانی ایران به دولت هشدار داد؛ رشد نقدینگی خطرناکتر از ارز
اخبار صنعت: سیاست گذاران اقتصادی از تاریخ درس نمیگیرند
اخبار صنعت: ادامه قطعی برق صنعت را بیچاره میکند
ابرار: رئیس اتاق بازرگانی: ۵۳هشدار ارزی اتاق بازرگانی تهران به دولت
ابرار اقتصادی: بیبرنامگی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی دلیل فروش فلهای سکه
اعتماد: پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس: مشکل تیم اقتصادی این است که همه ژنرالند
اقتصاد پویا: قیمت مرغ به ۹هزار تومان رسید
اقتصاد ملی: بیداد بیقانونی در بازار رهن و اجاره
جهان صنعت:کوتاهی دولت در مهار نقدینگی
رسالت: نیاز به حرکتهای جهادی داریم
شرق: سخنگوی دولت: نمیگویم همه چی آرومه ما چقدر خوشبختیم
شرق: رد پای سلبریتیها در پرونده ثامن – زمین ۲۰۰متری همسر یکی از مسولان در یزد ۵۰میلیارد تومان معامله شد
آرمان: آل اسحاق: اولین و مهمترین اثرش در نظام حکومتی ایجاد بیاعتمادی در جامعه است. اگر در یک حکومت و جامعهیی نسبت به موضوع اداره کشور اعتماد از دست برود، دیگر مشکل است که نسخههای عملیاتی و نسخههایی که بشود در حوزه مختلف ساماندهی کند، کارآ باشد. الآن یکی از مشکلات کشور خود فساد است که یک بحث است و عوارض ناشی از فساد در رابطه با دولت و گردانندگان با مردم تا حدود زیادی ضربه میزند... موضوع فساد اساساً یک سیستم است. ما یک فساد، یک مفسد و یک رانت فساد داریم. ما یک رانت، یک رانتخوار و یک فضای رانتی داریم. مهم این است که اگر فضا فسادزا باشد، به فرض هم که با افراد برخورد شود، ماجرا هنوز ادامه دارد چون آن فضا هنوز فسادزاست. مثل اینکه در محیطی آنفلوآنزا رخنه کرده باشد و فضا آماده شده باشد؛ حالا اگر بیماران مبتلا را هم معالجه کنید، نفرات بعدی مبتلا میشوند. تا زمانی که فضا را سالم نکنید، هرکس دیگری هم وارد این فضا شود به مرض مبتلا میشود و ذاتالریه میگیرد. مهمتر از رانتها، رانت ساز است. چه کسی این رانت را ایجاد میکند و کدامین فضا، فضای رانتی است؟ تا زمانی که فضای رانتی را از بین نبرید و با رانت ساز برخورد نکنید، مسأله حل نمیشود؛ یعنی یک وقت فساد ۱۰۰میلیونی برای کشور فساد بزرگی بود و به ۱۰۰میلیارد تومان رسید و این رقم بهعنوان فساد بزرگتر عنوان شد، ولی حالا که هزارمیلیارد تومان شده و همینطور بالا میرود برای اینکه با رانت ساز برخورد نکنیم و آخرین حلقه را میگیریم، ولی فضای پشت صحنه، کار خودش را میکند. کسی که برای یک ساختوسازی به شهرداری مراجعه میکند و باید از دم در تا آن بالا حق حساب پرداخت کند، اما ما یقه آخرین نفر را میگیریم... اگر بخواهیم آخرین حلقه از حلقههای فساد را بررسی کنیم عین همان آنفلوآنزایی میماند که درمان نمیشود و همهگیر میشود. میکروب سر جای خودش هست که همان فضا، قانون و سیاست است که مهمتر است.
یک روزنامه همسو با باند روحانی «جنگ اقتصادی» اعلام شده توسط باند روحانی را همان بیقانونی نهادینه در نظام دانسته است:
جهان صنعت: بهنظر میرسد شرایط موجود بیش از آن که نشاندهنده یک جنگ اقتصادی با دیگر کشورها باشد، مؤید یک جنگ کاملاًً داخلی است که هر ذینفعی بهدنبال به دست آوردن غنایم جنگی در آن است. بنابراین اعلام چنین موضوعی بیآن که از سوی دیگر کشورها اعلام شود، از اشتباهات سیاستی دولتمردان نشات میگیرد و نشان میدهد در اقتصادمان بیقانونیهای گستردهیی در حال اتفاق افتادن است تا در این جنگ اقتصادی که داخلی است، هر کس، هر چیزی که سر راهش بود را به غنیمت ببرد. شاید حتی با نگاهی دیگر این جنگ را بتوان جنگ بین افرادی دانست که در داخل کشور قدرتنمایی میکنند و با اعلام چنین چیزی بهدنبال پیش بردن اقتصاد به سمت یک بلبشوی اقتصادی هستند که ناتوانی دولتمردان در اصلاح امور را گوشزد میکند و غیر از گستردهتر کردن بساط دلالی و رانتخواری و از بین بردن فرصتهای پیش روی اقتصادی نتیجهیی دربر نخواهد داشت.
اگر مکانیسم بازار ما از قدرت بیفتد و شفافیت از اقتصاد رخت بربندد، شرایط بهگونهیی رقم خواهد خورد که هر کسی خودش برای کالای اقتصادیاش قیمتگذاری میکند و دسترسی به کالا را به میزان وسیعی کاهش میدهد؛ مشابه آنچه در بازار ارزمان اتفاق افتاد که آنقدر فضای بازار ارز را امنیتی کردند که برای کسی نرخهای واقعی بازار قابل تشخیص نبود و شکلگیری دوباره چنین فضایی میتواند سردرگمیهای اقتصادی را بیش از این افزایش دهد. آنطور که بهنظر میرسد مسئولان امر با اعلام چنین شرایطی خود را به نادانی زدهاند و با وجود آن که از شرایط حاکم بر اقتصاد مطلع هستند بهدنبال وقتتراشی هستند تا سیاستهای نادرستشان را توجیه کنند. بنابراین اعلام جنگ اقتصادی یعنی اعلام اینکه روال عادی در اقتصاد کشور جریان ندارد و هیچگونه تقاضایی چه در داخل و چه از خارج برای سرمایهگذاری اقتصادی در ایران شکل نمیگیرد. شاید باید اینگونه اذعان کرد که بینتیجه ماندن تلاشهای دولت و تشدید بحرانهای اقتصادی، دولت را به این موضوع واداشته تا با اعلام جنگ اقتصادی واقعیتهای موجود را به حاشیه براند. بنابراین شرایط جنگ اقتصادی تنها یک چیز است و آن، اینکه هر چیزی ممکن است در اقتصاد اتفاق بیفتد و مردم باید خود را برای هر شرایطی آماده کنند. بنابراین باید گفت وقتی دولت از جنگ اقتصادی سخن میگوید، بهدلیل سیاستهای غلطی است که در داخل اتخاذ شده و هیچکس حتی حاضر نیست از اشتباهات گذشتهاش درس بگیرد و بهدنبال آن است که با ایجاد جو امنیتی در فضای اقتصادی، تنها اذهان مردم را برای پذیرش این جنگ اقتصادی آماده کند.
تحلیلهای روزنامههای هر دو باند حاکم از بردن شکایت آمریکا به دادگاه لاهه نومیدانه است:
آرمان: بعضاً گفته میشود که دیوان در این پرونده نقض قطعنامه ۲۲۳۱سازمان ملل از سوی آمریکا را نیز بررسی خواهد کرد، اما تا کنون شاهد چنین امری نبودهایم که در دیوان بینالمللی دادگستری در مورد نقض قطعنامه صادره از شورای امنیت، دیوان ورود پیدا کند. چون شورای امنیت نهادی سیاسی و بالاتر از همه نهادهای حقوقی و سیاسی بینالمللی است خود چنین مکانیزمی را دارد که اگر قطعنامه صادره از سوی این شورا نقض شد در مورد کشور ناقض این قطعنامه موضعگیری کند. حال اگر کشور ناقض این قطعنامه یکی از اعضای شورای امنیت باشد که در این مورد آمریکاست و شورای امنیت نتواند ورود پیدا کند بعید است که نهاد حقوقی مثل دیوان بینالمللی دادگستری نیز به این مسأله ورود پیدا کند.
حمایت: جوادمنصوری: هر چند ممکن است که دیوان بینالمللی دادگستری در زمین آمریکا بازی کند و حقوق ایران را تمام و کمال بهرسمیت نشناسد، با اینحال، طرح شکایت اخیر، حرکتی روبهجلو و در راستای فعال کردن تمام ظرفیتها برای مقابله با تحریمهای وحشیانهای است که پیش از کلیت انقلاب اسلامی، مردم کوچه و بازار را هدف قرار داده است.
روزنامههای دو باند حاکم در مورد بسته اقتصادی اتحادیه اروپا برای حفظ برجام اخبار ضد و نقیض دادهاند:
آفتاب یزد: وال استریت ژورنال: اروپا فعال سازی حساب بانک مرکزی ایران را بررسی میکند
اعتماد: اروپا حساب خود را از آمریکا جدا میکند؟
جوان: فوت در خیک برجام – ظریف: اقدامات عملی اروپا آغاز شده است
عصر ایرانیان: پیشنهادی مضحک برای خرید نفت از ایران؛ اروپاییها روغن ریخته را نذر امامزاده کردند
روزنامههای حکومتی در مورد پیامدهای ملاقات روسای جمهور آمریکا و روسیه تیترهای پیروزمندانه زده و در مطالبشان ابراز نگرانی کردهاند:
اعتماد: اروپا حساب خود را از آمریکا جدا میکند؟
بهار: روسها چتر خود را با کسی تقسیم نمیکنند
جوان: ملاقات ترامپ – پوتین معادله سوریه را تغییر نداد
کیهان: تحقیر آمریکا در نشست هلسینکی. جمهوریخواه و دموکرات ترامپ را محکوم کردند
شرق: مطالعه ابعاد مختلف این تحول برای ایران که حداقل بیش از دو سال دیگر با این فرد طرف است، بسیار مهم است... اصلاً معلوم نبود ترامپ از روسیه چه میخواست؛ ضمن اینکه غیر از فشار بر ایران، معلوم نیست روسیه چه امتیازی میتواند به ترامپ بدهد... اکنون سؤال مهم برای ما باید این باشد که موقعیت جدید ترامپ چه تأثیری بر دشمنی او با ایران و تحولات سوریه خواهد داشت.
جهان صنعت:. این مذاکرات قبل از اینکه استراتژیک باشد، نوعی تاکتیک برای امتیازگیری است... همنوایی پوتین با رویکردهای ترامپ، بیشتر تلاش برای حضور در مناسبات خاورمیانه در راستای حضور آمریکا در منطقه است و چه بسا ممکن است با تحقق منویات پوتین جهتگیریهای مسکو تغییر یابد و همچون گذشته رویکرد مقابلهجویانه داشته باشد. در مناقشات منطقهیی مانند برنامه هستهیی، موشکی وضعیت روشن است.
ارگان خامنهای ضمن حمله به باند رقیب برای مذاکره با اروپا، به لاعلاجی نظام برای رویکردش به روسیه اذعان کرده است:
کیهان: آیا به روسیه میتوان اعتماد کرد؟(
آیا روسیه غیرقابل اعتماد است؟ برقراری روابط استراتژیک با این کشور درست است یا غلط؟ اینکه، «آمریکا و اروپا در برجام بدعهدی کردند، پس قابل اعتماد نیستند لذا باید به سمت روسیه، هند، چین یا مثلاً اندونزی و بهطور کلی کشورهای همسایه برویم،» بهمعنای این است که، «شعار نه شرقی و نه غربی» را زیر پا گذاشتهایم؟ علت علاقه غیرعادی جناح خاص به غرب با وجود تجربه تلخ «برجام» و اثبات قطعی «بدعهدی» آنها چیست؟ اینکه میگویند، هر کشوری به غرب نزدیک شد، پیشرفت کرد و هر کشوری به شرق نزدیک شد پسرفت، چقدر درست است؟ اصلاً آیا چرخش به سمت کشورهایی غیر از آن ۵کشور بدعهد غربی یعنی، چرخش به شرق؟
این دولتها ممکن است بهمحض مشاهده شرایط جدید، با همان منطق «سود و زیان» زیر تعهداتشان بزنند. ممکن است به تعهداتشان پایبند هم باشند. در چنین دنیایی چه باید کرد؟ آیا باید به دور کشور حصار کشید؟ آیا نباید با آنها پیمان بست و متحد استراتژیکشان شد؟... روسیه اگر بر اساس منطق سود و زیان، در «چند جا» با آمریکا! علیه کشور مان همراهی کرده، در چند جا هم با ما علیه آمریکا همراهی کرده و این یعنی، این کشور صددرصد غیرقابل اعتماد نیست. ضمن اینکه، روسیه در آن «چند جا»، برگهای را امضاء کرده که، آمریکا آن را علیه کشور مان تهیه کرده است! یعنی پرچمدار و کارگردان بازی دشمنی با ایران، آمریکا و آن چند کشور اروپایی بودهاند. حال کدام یک از این کشورها قابل اعتمادترند؟!...روسیه اگر بر اساس منطق سود و زیان، در «چند جا» با آمریکا! علیه کشور مان همراهی کرده، در چند جا هم با ما علیه آمریکا همراهی کرده و این یعنی، این کشور صددرصد غیرقابل اعتماد نیست. ضمن اینکه، روسیه در آن «چند جا»، برگهای را امضاء کرده که، آمریکا آن را علیه کشور مان تهیه کرده است! یعنی پرچمدار و کارگردان بازی دشمنی با ایران، آمریکا و آن چند کشور اروپایی بودهاند. حال کدام یک از این کشورها قابل اعتمادترند؟!
اینکه چرا هنوز چشم امید به ناقضان برجام دارند و از بدعهدیهای ناتمام آنها خسته نمیشوند، سؤالی است که باید خود پاسخگوی آن باشند. شاید قطع امید از آنها را بهمعنای پذیرفتن شکست تلقی میکنند. هر چه باشد تمام دولت یازدهم خلاصه شده بود در وزارتخارجه، وزارتخارجه هم خلاصه شده بود در آقای ظریف و تمام هم و غم آقای ظریف هم شده بود، برجام!
دلیل آویزان بودن آن جریان خاص نفوذ کرده به بدنه دولت به آمریکا و آن چند کشور بدعهد اروپایی آن هم «تحت هر شرایطی» هر چه هست، قطعاً بهخاطر منافع ملی و رساندن کشور به قلههای پیشرفت نیست. اما دلیل حمله چند روز گذشته آنها به «حرکت» به سمت کشورهایی غیر از آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان احتمالاً سفر مهم چند روز گذشته دکتر ولایتی به روسیه و احتمالاً چین است. سفر مهم و پر باری که فقط گوشه بسیار کوچکی از آن رسانهیی شده و جیغ آمریکا و اروپا و آن جریان واداده را درآورده است!
اف.ای.تی.اف موضوع مورد توجه روزنامههای هر دو باند حاکم است:
ایران: سه ماه از فرصتی که FATF برای کشور مان تعیین کرد تا تعلیق خود از لیست سیاه را دائمی کند باقی مانده؛ در ایران اما گرههای تعیینتکلیف این موضوع باز نشده که هیچ، گرههای جدیدی هم بر آن افزوده شده است. مهمترینش ایرادهایی است که شورای نگهبان به بخشی از لوایح چهارگانه مرتبط با این موضوع گرفته است. این وضعیت میتواند چشمانداز تبدیل این لوایح به قانون را در فرصت سه ماهه پیش رو قدری مبهم کند. مهمتر اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام هم دو ایراد را به لایحه الحاق به کنوانسیون «پالرمو» اعلام کرده است. آن هم در شرایطی که هنوز این لایحه و دیگر لوایح مطرح در این زمینه برای بررسی به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال نشده و هنوز در مراحل رفع ایراد بین مجلس و شورای نگهبان قرار دارند. در فضای سیاسی ایران همچنان دو قطبی شکل گرفته بر سر این موضوع به قوت خود باقی است؛ جایی که یک طیف پذیرش لوایح مرتبط با FATF را تحت عنوان «خیانت» و با تشبیه به «قرارداد ترکمنچای» توصیف میکند و طرف دیگر معتقد است کشور برای گشایش اقتصادی و جلوگیری از قطع ارتباط بانکی نیازمند تعیینتکلیف صریح این لوایح و پذیرش آن است. حالا سؤال اینجاست که در چنین شرایطی که از یک سو مهلت زمانی قرار داده شده در اختیار ایران کوتاه است و از سوی دیگر اتفاقنظر چندانی هم در این موضوع دیده نمیشود، رسیدن به یک نظر واحد چقدر امکانپذیر خواهد بود؟
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس برای چنین وضعیتی پیشنهاد برقراری جلسه همفکری سران سه قوه را برای رسیدن به یک نظر در این خصوص داده اما اینکه آیا تمایلی برای تشکیل خود این جلسه و اجابت پیشنهاد فلاحتپیشه هم وجود دارد یا نه، سؤال دیگری است که باید پاسخ داده شود... هر چه باشد بهنظر میرسد نیاز دولت به این قوانین ضروری است. محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت دیروز تصویب این لوایح را بهمثابه بسته شدن راه هر گونه سوءاستفاده در کشور دانست و توضیح داد: «در حال حاضر برخی کشورها منتظر هستند که این لایحه تصویب نشود و بهانه داشته باشند که غیر از موضوع برجام در مباحث بانکی خدشه وارد کنند.
آرمان: بایدها و نبایدهای تصویب FATF
در هر حال نیاز داریم که لوایحی برای مقابله جدی با پولشویی داشته باشیم. چنین لوایحی توافق کلی بین کشورهای جهان است که با یکدیگر توافق کردهاند که بر اساس چارچوبی مشخص در مقابل پولشویی ایستادگی کرده و به شفافسازی مالی بپردازند.
راهحل منطقی آن است که بررسی شود که چه اقدام عملی میتوان داشت که از یک طرف چنین لایحهیی داشته باشیم و اجرا شود تا بانکهای ایران بتوانند همچنان ارتباطات بینالمللی خود را داشته باشند و از طرف دیگر معایب مطرح شده آن برطرف شود؛ مانند کمکهای ایران به کشورها و گروههای همسو و مبارز، زیرا ایران باید ارتباطات مالی بینالمللی داشته باشد.
جهان صنعت: مجمع تشخیص مصلحت نظام لوایح ضدتروریسم را مغایر امنیت ملی دانست؛ مخالفت با پیوستن ایران به اف.ای.تی.اف و پالرمو
عصر ایرانیان: هاشمی شاهرودی در نامهیی به دبیر شورای نگهبان مطرح کرد: پذیرش اف.ای.تی.اف یعنی تسلیم شدن مقابل خواستههای مخرب نظام سلطه
کیهان: اروپا با تحمیل اف.ای.تی.اف اقتدار و نفوذ منطقهیی ایران را نشانه رفته است.
سایر بحرانهای داخلی، منطقهیی و جهانی رژیم در تیترهای روزنامههای هر دو باند حاکم در روز چهارشنه دیده میشود:
آرمان: توقف صادرات برق ایران به عراق
ابرار: با دستور حیدرالعبادی: برق عربستان جایگزین برق ایران میشود
ابرار: رایزنی عراقچی در هند برای ایجاد ساختار مقابله با تحریمهای آمریکا
اعتماد: موسوی لاری: سیاستمدار سوزی کردهایم
افکار: کمالوندی: دسترسیهای آژانس محرمانه است