«حرکت زیر پوستی جامعه» درد بیدرمان نظام
در روزنامههای حکومتی چهارم تیر تشدید شکاف در نظام بر سر اساسیترین خطوط سیاسی و اقتصادی مهمترین مطالب را به خود اختصاص داده. در کنار آن شاهد ادامه جنگ قدرت برای لانسه کردن آخوند رئیسی بهعنوان جانشینی خامنهای، در قالب نمایش مبارزه با فساد هستیم. در این میان ماجرای قتل آخوند دژخیم منصوری در دعوای باندی روزنامه تبدیل به بحران دیگری شده است. بحرانهای اقتصادی اجتماعی هم موضوع مشترک ابراز نگرانی روزنامههای باندهای ریز و درشت نظام است. اما برجستهترین موضوع که با زبان اشاره از آن گذشتهاند وحشت از قیام است. آرمان بهنقل از اخوند فاضل میبدی با اشاره به سیاستهای صدور ارتجاع رژیم نوشته است «مسائلی مانند تقابل با دیگران نتیجهیی جز ضرر و زیان برای کشور ندارد. حرکتهای اعتراضی در سال۹۶ و ۹۸ که آسیبهای زیادی به کشور وارد کرد و سبب بدبینی مردم شد نشان داد اوضاع کشور در لایههای پایین اجتماعی خوب نیست».
روزنامه همدلی بهنقل از پاسدار سرهنگ اردشیر مطهری عضو مجلس ارتجاع خطاب به وزیر کشور نوشته: «شما مسئول امنیت کشور هستید، مسأله بنزین مستقیم با معیشت و اقتصاد مردم گره خورده است... چه کسی پاسخگوی خسارات جانی و مالی اغتشاشات بنزین است؟» همدلی افزوده است: «صبحتهای اردشیر مطهری در حالی است که هنوز تعداد کشته حوادث آبان ماه بهطور رسمی از سوی دولت اعلام نشده است».
نمایش ناکامی صدور تروریسم از جیب مردم
روزنامههای حکومتی اذعان کردهاند که ریشهٔ بحران اقتصادی رژیم سیاستهای صدور ارتجاع از جیب مردم ایران بوده است. همچنین با شکست این سیاست طیفی از مهرههای باند مغلوب به صحنه آمده و توصیه غلطکردمگویی و مذاکره کردهاند. روزنامهٔ ستاره صبح در مورد علت بحران ارز نوشته است: «بیش از چهار دهه است که قیمت ارزهای خارجی در (نظام) همواره در حال افزایش بوده و هست و از ۷تومان در سال۱۳۵۷ به ۲۰هزار تومان در سال۱۳۹۹ رسیده است. فعالیتهای (نظام) در عرصه بینالمللی، هزینههایی برای (نظام) داشته و موجب شده تا بار آن هزینهها بهصورت تورم اقتصادی در بازار ارز پدیدار شود». این روزنامه در ادامه بهبود شرایط را مشروط به غلطکردمگویی و تسلیم رژیم به جامعه جهانی دانسته و افزوده است: «تا زمانی که (نظام) بهنظام مالی بینالمللی بازنگردد و قواعد و قوانین جهانی را رعایت نکند، مجبور است بهای سنگینی بپردازد و البته همچنان شاهد تداوم نوسان قیمتها و بیثباتی در بازارها باشد».
اعتماد هم بهنقل از پاسدار ریزشی سرکردهٔ پیشین نیروی دریایی سپاه حسین علایی، بر ضرورت رفتن پای میز مذاکره تأکید کرده و افزوده است «(نظام) باید نشان بدهد که نه از مسیر جنگ، درگیری و تخاصم بلکه از طریق مذاکره میخواهد مسائل خود را باگفتگو حل و فصل کند».
نمایش مبارزه با فساد تبدیل به نمایش عمق فساد نظام میشود
ماجرای پرونده طبری چنان به ضد خودش تبدیل شده که رژیم تلاش میکند در ادامه پروژه شیطانسازی از مجاهدین فساد مهرههایش را به پای مجاهدین بنویسد. ولی اعترافات جدی و غیرجدی در روزنامههای حکومتی سمت فساد را به قسمتهای تاریک نظام انداخته است. شرق نوشته است: «کم نیستند افرادی که خبر مرگ او سبب آرامش شان شده است. او اگر میآمد، نام افرادی که برایشان عدالت را زیر پا گذاشته و اعمال نفوذ کرده بود، به زبان میآورد، پروندههای بسیاری باید تشکیل میشد و پرده از چهره بسیاری میافتاد.
علت مرگ او هر روز ابعاد جدیدی پیدا میکند و بر ابهامها افزوده میشود. مرگ منصوری یک مرگ ساده برای تبعه ایرانی خارجنشین نیست زیرا او در قلب باند فساد تازه کشفشده قوه قضاییه قرار دارد و اگر زنده میبود اعترافاتش ابعاد پنهان پرونده طبری را نیز هویدا میکرد». و مستقل هم در مطلب طنز گونهیی نوشته است: «شما عادت دارید همه چیز را به مسخره بگیرید. بله! درست مثل همین امروز که دلار از ۲۰هزار تومان گذشت و مردم هر کشور دیگری که بودند، در غم پِهنشدن پول ملی، خاک کویر لوت را به کمک هم، تبدیل به گِل نرمی کرده بر سر و صورت خودشان میمالیدند؛ اما از شما مردم طناز بیخیال تا دلت بخواهد جُکهای ملیح با طعم توتفرنگی در سایت و کانالهای ضاله منتشر شد و دریغ از حتی اشارهیی به بدبختیهای پیآمد دلار ۲۰هزار تومنی! حالا چه توقعی است که دست از سر این نصف نصف جنازهٔ قاضی منصوری بردارید؟ شک ندارم شماها تا فیهاخالدون ماجرا را با مسخرهگی و جکبازی به گند نکشید، ول کن معامله نمیشوید. خیلیهایتان پا را از این هم فراتر گذاشتید و زیر بار «خودکشیکردن» مرحوم نمیروید و با کمال وقاحت از «خودکشیشدن» او داد سخن میدهید!».