روزنامههای حکومتی روز چهارشنبه ۲۷آذر ماه بازتاب وحشت رژیم از قیام مردم و حتمیت استمرار آن است. همین وحشت را در کشمکشهای باندی بر سر سفر روحانی به ژاپن و گشودن راه مذاکره با طرف حسابهای غربی دیده میشود. همچنین در دعوا بر سر اف.ای.تی.اف و استعفای روحانی هم همین موضوع انعکاس یافته است.
دعوای تقسیم تقصیر در روزنامههای امروز در انعکاس خبرهای مربوط به آلودگی هوا و سیل در اهواز دیده میشود. روزنامههای باند خامنهای ناکارآمدی نظام را به گردن باند روحانی انداختهاند.
وحشت از قیام و حتمیت استمرار آنکه ترجیع بند ثابت روزنامههای حکومتی
روزنامهٔ حکومتی آرمان نوشته است: «اعتراضات در آبان ماه ۹۸ که از مدتها قبل از نظر جامعه شناسان قابل انتظار بود و بهنظر میرسد اگر راهحل مناسبی برای مشکلات قشر ضعیف وجود نداشته باشد مرتباً بر دامنه و شدت آن افزوده میگردد... هنوز هم برخی نمیخواهند واقعیت اجتماعی را درک کنند که مشکل درونی است و اظهارنظرها و گفتههای نادرست درباره معترضان بهکار میبرند و یکبار هم نمیخواهند درک کنند که اینگونه اظهارنظرها و بیتفاوتیها، آتش مخالفتها و اعتراضات را برافروختهتر خواهد کرد». روزنامههای حکومتی مواضع برخی مهرههای نظام را که در وحشت از مردم از کشتار قیام آفرینان اعلام برائت کردهاند انعکاس دادهاند.
مردمسالاری به نقل از محمود صادقی نوشته است« آیا با این ادعا که ۸۵ درصد جانباختگان در اعتراضات حضور نداشتند و با سلاح غیرسازمانی کشته شدهاند، میتوانیم پاسخ خونهای مظلوم ریخته شده را بدهیم؟ شگفتا که برخی مسئولان این حوادث تلخ را که خسارت فراوان جانی و مالی و جبرانناپذیری برای نظام و کشور داشت فرصتی برای خنثیسازی توطئههای دشمنان اعلام کرده و بر طبل پیروزی میکوبند. برخی فرومایگان هم از حوادث اخیر بهعنوان «حجامت نظام» تعبیر میکنند». این روزنامه در مطلب دیگری به نقل از کواکبیان عضو کمیسیون امنیت مجلس نوشته است:« چند ده نفر از مردم نیز مظلومانه در حوادث آبانماه جان باختند و ما مسئول خون اینها هستیم».
روزنامه وطن امروز از باند خامنهای به نقل معاون امنیتی دادستان رژیم نوشته است: «از ابتدای امسال گروه (مجاهدین خلق) اقدام به شبکهسازی در حاشیه شهرها و جذب جوانان ۱۸تا ۲۰ساله کرده بود، همه این اقدامات برای ۳ماه پایانی سال برنامهریزی شده بود. شبکههای سازمانیافته قاچاق سلاح و مهمات هم فعالیتهای گستردهیی داشتند. در برخی مناطق کشور، اقدامات مسلحانه پراکنده آغاز شده بود»... این روزنامه حکومتی در ادامه نوشته است« گروه (سازمان مجاهدین خلق) از مرتبطان خود در ایران خواست به صدا و سیما و مراکز سوخت حمله کنند... گروههای ۵تا ۷نفره با لباس و نشانههای خاص، به نارنجکهای دستساز، ژل آتشساز، ابزار شکستن قفل و سلاح گرم مجهز بودند».
حمایت وابسته به قوه قضاییه رژیم هم به نقل از تئوریسین شکنجه محمد جواد لاریجانی نوشته است:« این فتنه دارای برنامه از قبل تعیین شده بود و اتاق فکر فتنه مثل فتنه ۸۸بیرون مرزها بوده، آنها بهنحو وسیعی از امکانات فضای مجازی استفاده کردند». وحشت از قیام در کشمکش باندها بر سر استعفای روحانی در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود.
سیاست روز زیر عنوان «اسم رمز؛ استعفا، هدف؛ براندازی» به نقل از عبدی مهرهٔ همسو با روحانی نوشته است: «دولت بعد از وقایع اخیر آبان و این سطح از تنشها، دیگر حتی قادر به تصمیمگیری در مسائل عادی خودش هم نیست. چطور شما میتوانید انتظار داشته باشید که برای مشکلات اساسی مملکت، بتواند تصمیم بگیرد؟ یکطرف، دولت و بخشهای وابسته به آن است و در سوی مقابل، بخشهای دیگر؛ و هر کسی که میتواند، در کاسه دولت میگذارد. حتی درون خود دولت هم، این اتفاقات دارد میافتد. ادامه این وضع، اصلاً به نفع هیچکس نیست».
کیهان خامنهای با اشاره به مواضع مهرههای دو باند برای استیضاح و برکناری روحانی در جریان گرانی بنزین وحشت نظام از گسترش قیام را برملا کرد و نوشت:« با این فضاسازیها مواضع شخصی و جناحی شخصیتها و گروههای سیاسی و ورودشان به جدال با دولت در خصوص اجرای سهمیهبندی بنزین بازی در پازل آمریکا بود و میتوانست ایجاد تفرقه در کشور و افزایش آشوبها را بهدنبال داشته باشد». کیهان در ادامه برای به در بردن خامنهای از فرمان کشتار مردم نوشته است« رهبری بین دو گزینه بد و بدتر به پیشنهاد شورای عالی امنیت ملی یا باید از اقدام بدهنگام دولت حمایت میکردند و یا منتظر شورشهای گسترده و به نتیجه رسیدن توطئه خطرناک آمریکا به دست نفوذیهای داخلی میماندند. حال وظیفه رهبری چیست؟». در اعترافات روزنامههای هر دو باند حاکم در مورد خفگی نظام در اثر تحریمها، به وحشت از قیام و ضرورت تسلیم اشاره شده است:
آرمان نوشته است: «بروز بحرانهای اقتصادی در ایران و تلاطم و آشفتگی بازارها، آثار عمیق و پایداری بر سطح معیشت خانوارها گذاشته است» و در ادامه افزوده است:« همانطور که در آبانماه امسال نشان داده شد، آن نیرویی میتواند برای تحول اساسی و ساختاری در اقتصاد کشور، نیرو باشد که در پایینترین ردههای جامعه قرار داشته، محرومیت کشیده و بار رنج این تحریمها را بر دوش میکشد؛ سیاستهای دولت یکی پس از دیگری بر او فشار میآورد و کسی نظرش را نمیپرسد. اینها ۷۰-۸۰درصد جامعهاند و ما دیدیم که اعتراضهای آبان از میان همینها برخاست».
جهان صنعت در مطلب دیگری با اشاره به فضای انفجاری جامعه به نظام توصیه کرده معافیت مالیاتی مواد غذایی را حذف نکند چون موجب فشار بر قشر ضعیف خواهد شد. در دعوای پذیرش اف.ای.تی.اف هم اشاره به فضای انفجاری و ضرورت رفع تحریمها اولین استدلال است:
آرمان به نقل اکبر ترکان مشاور سابق رفسنجانی نوشت: «بهرغم اینکه پیوستن به اف.ای.تیاف موجب این نمیشود که بانکها تحت فشار ایالات متحده تحریمهایشان را بردارند ولی نپیوستنش یک مشکل اضافی برای ما درست میکند و بنابراین به نفع ماست که الآن بهانه جدیدی برای تشدید تحریمها به دست مخالفان جهانی ندهیم».
و فرهیختگان در پاسخ به آن نوشته است: «یکی از تاکتیکهای لیبرالهای ایرانی برای پیشبرد پروژه هضم جمهوری اسلامی در نظم غربی، این بوده که در فضای عمومی کشور به خوف و رجاهای کاذب دامن زده و ببرها و بهشتهای کاغذی بسازند؛ مردم را از ببر بترسانند و وعده بهشت دهند».
در مورد سفر روحانی هم روزنامههای همسو با روحانی رو در روی باند رقیب هم وحشت نظام از انفجار اجتماعی و ضرورت خوردن جامهای زهر مختلف را گوشزد کردهاند:
ستاره صبح نوشته است: «اگر قرار است که آبه شینزو در کاهش منازعه تهران - واشنگتن میانجیگری کند، بهتر آن است که تهران با اتکا بر نقش سازنده توکیو وضعیت فعلی را به سود اقتصاد خود تغییر دهد و راهبرد «فریز» و «انسداد» مذاکره را دستمایه چالش با واشنگتن نسازد، چرا که هر گونه گشایشهای اقتصادی در رهگذر تنشزدایی و مذاکره با واشنگتن خواهد بود. در همین ارتباط هر گونه امید به مذاکره و تنشزدایی نیز مستلزم اراده سیاسی از سوی تهران است وگرنه بعید است که اتکا به ظرفیتهای توکیو با همه ضرورتها و شایستگیها، بتواند ترکی در یخ چهلساله خصومت و دشمنی میان تهران- واشنگتن ایجاد کند».