«امنیت» کد وحشت از سرنگونی
در روزنامههای حکومتی اول تیر، شاهد طیفی از بحرانهای بینالمللی، منطقهیی و داخلی نظام هستیم. در صدر این بحرانها وحشت باندهای حاکم از آینده تیرهٔ نظام قرار دارد.
رسالت از باند خامنهای بهنقل از اسد بیگی عضو مجلس آخوندی نوشته است: «در حال حاضر امنیت که بهمعنای اعتماد متقابل مردم و دولت است مورد آسیب واقع شده و میبایست اقداماتی صورت گیرد». و روزنامه شرق از باند مغلوب با اشاره به تحلیل رفتن طبقهٔ متوسط و فروش طلا و دارییهایشان برای امرار معاش نوشته است: «آنها که بهدرستی درد امنیت ملی دارند، باید بدانند که این نوع آسیب اجتماعی چون وفاق ملی را به چالش میکشد و جامعه را بهسوی افتراق سوق میدهد، میتواند منشأ نگرانیهای امنیتی باشد».
تداوم غارت و چپاول همراه با انزوای جهانی
از بحران معیشت مردم در اوج شیوع کرونا و چپاولگری رژیم برای مداوای بیماران تا بحران بیآبی در ۹استان و اذعان به فسادهای حکومتی در دعواهای باندی گرفته تا بحران اتمی رژیم و پیامدهای صدور قطعنامه شورای حکام از جمله این بحرانها هستند.
همدلی در مورد قطعنامه شورای حکام نوشته است: «این امر، بستر لازم را فراهم میکند که اگر ایران بار دیگر با آژانس همکاری نکرد، پرونده احتمالاً برای مرحله بعد به شورای امنیت برود. پیآمد تبلیغاتی و سیاسیاش این است که کار آمریکا از این به بعد آسانتر خواهد شد».
جهان صنعت هم به چپاولهای نهادینه رژیم تحت عنوان بورس اشاره کرده و نوشته است: «برآورد ما این است که عدهیی در ماههای دی، بهمن و اسفند سال۹۶ حدود ۲۰میلیارد دلار ارز خریدند و همین مقدار هم سکه و طلا خریدند. دلار را ارزان خریدند و با قیمت ۱۷ و ۱۸هزار تومان فروختند. مدارک آنها را ما در اختیار داریم که این بانکهای خصوصی به یک عده در تهران وامهای خارج از عرف دادهاند. الآن شرایط بورس هم همین گونه است. یک عده ااطلاعاتی دارند و میروند سهامی را میخرند و سود میکنند. اینها همه برنامهریزی شده است و ربطی به این ندارد که ما فکر کنیم بر اساس اصول اقتصادی است».
فضاحت قتل قاضی منصوری و سوختن دعاوی رژیم
شاید در صدر این بحرانها باید از برملا شدن ابعاد پرونده طبری و فضاحت قتل قاضی جنایتکار علیرضا اسم ببریم. این داستان موضوع مطالب جدی و طنز روزنامههای هر دو باند حاکم شده است.
روزنامهٔ آرمان نوشته است «اینکه امروز عدهای بخواهند ابتدا موضوع قتل را مطرح کرده و سپس آن را مثلا به برخی کشورها یا گروههای متخاصم نسبت بدهند به دلایل مختلفی عاری از استدلالهای منطقی است. بهعبارتی، زنده او بیشتر به کار ضد انقلاب میآمد. اتفاقاً ممکن بود با افشاگریهای قاضی منصوری در دادگاه، آنها پروپاگاندا و تبلیغات بیشتری برای مخالفان نظام راه میانداختند».
روزنامه جهان صنعت هم در مطلب طنز خود با عنوان «وصیتنامه سیاسی- تعلیمی قاضی فراری!»گوشهیی از فضای جامعه را که قتل قاضی منصوری کار خود رژیم است را انعکاس داده و از جمله نوشته است: «امروز سیاُم خرداد است و چند نفر پشت در اتاق هستند و محکم به در میکوبند. این چند خط را مینویسم تا بعد از مرگم چیزی به من نبندند و حقیقت پایمال نشود.
پروردگارا… الآن دارند با تمام وجود در میزنند، همه ۵۰۰هزار یورو را برمیدارند و ۱۰۰ هزارتای آن را به دولت رومانی میدهند تا اعلام کنند من خودکشی کردم که اتفاقاً این عین حقیقت است. چه کسی جرأت دارد وقتی اسلحه را جلوی او گرفتهاند خودش را از پلههای طبقه ششم به پایین پرت نکند؟!
پروردگارا… من این در را باز میکنم تا عبرتی باشم برای دیگر رشوهبگیران که مثل من ببوگلابی و نابلد نباشند».