728 x 90

معلمان در مبارزه علیه دیکتاتوری (۲)

طرح تمام‌وقت کردن معلمان چه هدفی را دنبال می‌کند؟

اعتراضات معلمان
اعتراضات معلمان

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، طی یک فراخوان برای تحصن سراسری معلمان و فرهنگیان، اهداف این تحصن را به شرح زیر اعلام کرده است:

۱ـ تأمین و تضمین بودجه عادلانه برای اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و رفع تبعیض علیه فرهنگیان شاغل و بازنشسته و اجرای اصل ۳۰قانون اساسی، آموزش رایگان

۲ـ اجرای فاز دوم رتبه‌بندی

۳ـ توقف طرح معلم تمام‌وقت

۴ـ توقف روند پرونده‌سازی و سرکوب معلمان و آزادی معلمان دربند

یکی از خواسته‌ها و اهداف این تحصن سراسری معلمان که برای آن فراخوان داده‌اند، توقف طرح «معلم تمام‌وقت» است. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم این طرح چه مضراتی برای معلمان ایرانی دارد؟ و چرا با آن مخالف هستند؟

 

طرح معلم تمام‌وقت چیست؟ 

در تاریخ ۷مهر ۹۷ معاون توسعه و مدیریت و پشتیبانی آموزش و پرورش دولت روحانی از طرحی به نام «طرح معلم تمام‌وقت» پرده برداشت و گفت این طرح در شورای توسعه مدیریت و شورای حقوق و دستمزد به تصویب رسیده است. بر اساس این طرح ۶ساعت در هفته به میزان تدریس آموزگاران اضافه می‌شود. در حال حاضر میزان ساعت تدریس در هفته ۲۴ساعت است. با اضافه شدن این ۶ساعت به ۳۰ساعت در هفته می‌رسد.

 

چرا معلمان با این طرح مخالفند؟ 

با اعلام چنین طرحی و تبلیغات عوام‌فریبانه حول آن مانند کمک به معلمان در زمینه ارتقای معیشت آنان یا پرداخت حقوق به‌ازای ساعت‌های اضافی تدریس، این‌گونه به‌نظر می‌رسد که حاکمیت آخوندی به‌دنبال بهبود وضعیت زندگی معلمان زحمتکش ایرانی است اما وقتی در آن غور می‌کنیم درمی‌یابیم هدف از این طرح چیزی جز استثمار بیشتر معلمان نیست. چطور؟

 

تعداد زیاد دانش‌آموزان و «سونامی کمبود معلم» 

بر اساس آخرین آمار ارائه شده در ۲۲شهریور ۹۶ تا به امروز ۱۲میلیون و ۶۲۴هزار و ۲۵۷دانش‌آموز در مدارس ثبت‌نام کرده‌اند. محمد بطحایی، وزیر آموزش ‌و پرورش دولت آخوند روحانی، در ۱۵شهریور۹۷ اعلام کرد: «۱۴میلیون و ۷هزار و ۷۳۶دانش‌آموز در سراسر کشور در کلاس‌های درس مشغول به تحصیل می‌شوند. او همچنین گفت ۸هزار کلاس دیگر به تعداد کلاس‌های درسی اضافه می‌شوند».(خبرگزاری حکومتی مهر ۱۵شهریور ۹۷)

طبق برآورد رسانه‌های حکومتی در سال تحصیلی ۱۴۰۱ـ۱۴۰۰ تعداد دانش‌آموزان ایرانی به ۱۵میلیون و ۶۱۳هزار و ۵۴۶نفر خواهد رسید. این میزان دانش‌آموز نیاز به کلاس، آموزگار و تجهیزات لازم برای ورود به تحصیل دارند. تا سال ۱۴۰۰ همچنین ۳۲۰هزار نفر از آموزش و پرورش بازنشسته می‌شوند. طبعاً برای جایگزینی آنها باید به همین میزان آموزگار جدید استخدام شود اما وزارت آموزش و پرورش رژیم برای این‌که مجبور به پرداخت حقوق به کادرهای جدید نباشد، به طرحهای دیگر روی آورده است؛ از جمله افزودن به ساعت کار آموزگاران فعلی و طرح «معلم تمام‌وقت» و یا استخدام ۱۹۰هزار نفر به جای ۳۲۰هزار نفر کمبود کادر. توجه کنید اصطلاح «سونامی کمبود معلم» مربوط به رسانه‌های حکومتی است. طبق اعلام بطحایی، تعداد کارکنان آموزشی وزارت آموزش و پرورش با خروج بازنشستگان از ۷۵۸هزار نفر در سال ۱۳۹۷ به ۴۲۸هزار نفر در سال ۱۴۰۱ کاهش خواهد یافت که این تعداد فقط ۵۵درصد نیاز این وزارتخانه را تأمین خواهد کرد.

 

تحمیل بار شلوغی کلاس‌ها بر دوش معلمان 

همان‌طور که اشاره شد، حاکمیت آخوندی برای این‌که متناسب با افزایش تعداد دانش‌آموزان، به تعداد معلم و کلاس نیفزاید، تعداد دانش‌آموزان یک کلاس را افزایش می‌دهد. کلاس‌های ایران در حال حاضر غیراستانداردترین و شلوغ‌ترین کلاس‌هاست. این موضوع علاوه بر این‌که باعث افت کیفیت فراگیری می‌شود، زحمت زیادی را به معلمان تحمیل می‌کند.

سیاست‌های جنگ‌افروزانه و غارتگرانه حکومت، بودجه و مجالی برای پرداختن به آموزش و پرورش باقی نگذاشته. سیاستی که حکومت آخوندی در این زمینه دنبال کرده کاهش بودجه آموزش و پرورش و اختصاص آن به دیگر نیازهای تروریستی و جنگ‌افروزانه بوده است. این سیاست که همان «تجمیع مدارس» نام دارد، آزاد کردن یک معلم و جمع‌آوری دیگر شاگردان در کلاس دیگر است. در این رابطه گاه یک کلاس ۲۵نفره به ۵۰نفر می‌رسد و کنترل چنین میزانی از جمعیت، برای یک آموزگار دشوار است و وقت او بیشتر صرف این کار می‌شود تا محتوای کلاس؛ علاوه بر آن در برخی رشته‌ها مانند هنرستان، کنترل‌ناشدگی کلاس می‌تواند برای دانش‌آموزان خطرآفرین بوده و به بهای جان دانش‌آموزان تمام گردد.

 

اعتصاب سراسری معلمان در اعتراض به تبعیض و ستم آخوندی

اعتصاب سراسری معلمان در اعتراض به تبعیض و ستم آخوندی

 

صرفه‌جویی در بودجه آموزش یا زدن از حقوق معلمان؟ 

تصویب طرح معلم تمام‌وقت آن‌چنان ضد منافع حداقل معلمان زحمتکش کشور است که سر و صدای برخی از عوامل درونی حکومت را نیز درآورده است. شهرام جمالی، یک کارشناس آموزش رژیم، می‌گوید: «آیا قرار است یک آموزگار تمام‌وقت دوره ابتدایی در ازای دریافت یک فوق‌العادهٔ ویژه ناچیز، بار ناشی از کمبود معلم و شلوغیِ کلاس‌ها را در وقت اضافه به دوش بکشد؟ تصویب طرح معلم تمام‌وقت نشان می‌دهد که سازمان برنامه و بودجه به این نتیجه رسیده که جبران کمبود معلم در آموزش و پرورش از طریق اضافه‌تدریس معلمان شاغل به‌صرفه‌تر از سایر روش‌های استخدامی است و بار مالی و تعهدات بسیار کمتری برای دولت ایجاد می‌کند. در نتیجه تا حد امکان از دادن مجوز ردیف‌های استخدامی جدید به آموزش و پرورش خودداری می‌کند».(خبرگزاری حکومتی تسنیم ـ ۹مهر ۹۷)

 

تیر خلاص به معلمان به اسم مشوق و کمک!

وعده اضافه کردن شندرغاز به حقوق معلمان در ازای طرح «معلم تمام‌وقت»، دامی است که حکومت برای استثمار هر چه بیشتر حقوق معلمان پهن کرده است. این طرح اگر ‌چه در ابتدا با پز اختیاری بودن به میدان آورده شده اما دامنه آن قابل پیش‌بینی نیست. همان کارشناس حکومتی در این باره می‌گوید:

«باید گفت طرح مذکور در واقع تیرِ خلاصی است به همان تفسیر حداقلی از ماده ۷ لایحه رتبه‌بندی معلمان! چرا که دیگر حتی زمان حداقلی مازادی برای معلمان جهت انجام فعالیتهایی در حد رسیدگی به امور معوق دانش‌آموزان هم باقی نگذاشته است چه برسد به تحقیق و پژوهش و فعالیت‌های خودارتقایی. مگر آن که تعریف معلم تمام‌وقت را به‌معنای سایر عوامل اجرایی مدرسه بگیرند. بر اساس آنچه در این طرح آمده است، ۶ساعت تدریسِ مازاد بر ۲۴ساعت به یک پرداختی مستمر تبدیل خواهد شد که به جای ۹ماه از سال برای ۱۲ماه سال پرداخت می‌شود. بر همین مبنای ۳۰ساعت موظفی ممکن است حتی معلمان را در بخشی از ایام تعطیل تابستان مانند مدیر و معاونین ملزم به حضور در مدارس کنند. البته چنین فرضی فعلاً مبتنی بر گمانه زنی است و شاید کمی هم بدبینانه به‌نظر بیاید ولی با توجه به شرایط فعلی و در نبود سازوکارهای مؤثر، اجرای آن چندان هم دور از ذهن نیست».

 

اعتراض و تحصن تنها راه‌کار

با در نظر گرفتن حقوق ماهانه معلمان که چیزی در حدود یک‌سوم خط فقر است، اجرای طرح معلم تمام‌وقت در واقع به‌معنای محروم کردن معلمان زحمتکش از شغل‌های دوم و سوم در خارج از ساعت کار اداری است. این یعنی تحمیل کردن فقر و فاقه بیشتر به آنها.

همان‌طور که در فراخوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران آمده، بر معلمان آگاه و آزاده میهن است که با اقدام به تحص و اعتراض اجازه ندهند بیش از این حقوق قانونی و حداقل آنها پایمال گردد. درست است در این رژیم گوش شنوایی برای پاسخ به مطالبات قانونی نیست اما اگر فریادها به اندازه کافی رسا باشد گوش‌های کر را نیز وادار به شنیدن و عقب‌نشینی خواهد کرد.

 

بیشتر بخوانید:

معلمان در مبارزه علیه دیکتاتوری (۱) آشنایی با رنجها و مبارزات معلمان ایرانی

اعتصاب معلمان و فرهنگیان برگی درخشان در امتداد اعتصاب‌ها

ادامه دارد...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0da90593-145e-4771-b614-1c93ff5a6958"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات