هفتم آبان (برابر با ۲۹ اکتبر) بهنام «روز کوروش» نامگذاری شده است. در این روز کوروش کبیر با ارتش گران و شورشی خود، فاتحانه وارد بابل شد…
و حال با گذشت بیش از ۲۵۰۰سال، این شورشگران سرزمین باستانی ایران هستند که با عزم و ارادهیی گران و خللناپذیر، عزم بر رهایی مردم از اسارت آخوندها و از ولایت نکبتبار آنها کردهاند و تاریخ کنونی ما را اینچنین رقم میزنند:
آبان ۱۴۰۴ - فعالیت و دمیدن شور مقاومت توسط شورشگران در پـاسارگاد، شیراز، تهران، اصفهان، همدان، کرمانشاه، کرمان، زنجـان، سنندج، کامیاران، بیـرجند، بابل و…
پاسارگاد: نه آخوند نه قزاق، کوروش مصدق، روحت شاد
بنر در مسیر پاسارگاد: مریم رجوی: ۱۲۰سال است مقاومت مردم ایران برای آزادی در برابر شاه و شیخ ادامه دارد
بنر در مسیر پاسارگاد: مسعود رجوی: همچون رژیم شاه روزگار پایانی شیخ فرا رسیده است
شیراز: مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
اصفهان: کوروش، مصدق، میجنگیم میمیریم، ایرانو پس میگیریم…
آری، برای مردم شجاع ایران، خورشید فروزان رزم و قیام اینک در وجود کانونهای شورش و طغیان، همچنان میدرخشد:
خورشید بر فراز آسمان،
تیغهٔ آهنین شمشیرها،
سر برنده نیزهها،
پهنهٔ براق سپرها،
گردبادی از انسانهای صفکشیده؛
در مصاف هزاران شمشیر و نیزه؛
پیامآوران نور و روشنایی
در برابر تیرهمغزان ظلمت و تباهی.
طوفانی از شرق…
آنگاه که فرمانروای دادگستر، پیروزمندانه سرزمین قوم اسیر را فتح کرد، خورشید به افق نزدیک گشته بود. فرمانروای پیروز میدانست اینجا نهایت جنگ نیست. برای او نبرد برای آزادی قوم اسیر همچنان ادامه داشت. چرخ ارابههای لشکر او باز هم چرخید… و فرمانروای کبیر شورید و رفت تا باقی مناطق اسیر را تسخیر و آزاد کند. او خروشید:
«گسستن زنجیرها آرزوی من است. رهایی بردگان و عزت بزرگان آرزوی من است. بگذارید هر کس به آئین خویش باشد. زنان را گرامی بدارید. فرودستان را دریابید. هر کس آزاد است به زبان قبیله خود تکلم کند. آدمی تنها در مقام خویش بهمنزلت خواهد رسید»…(منشور کوروش - موزه لندن)
و اکنون این جوانان شورشی و زنان طغیانگر چهارگوشه ایران هستند که با الهام از مجاهدان آزادیستان اشرفی، در مقام یک عضو «کانون شورشی»، به ایران و ایرانی اینچنین افتخار و منزلت میبخشند و بر کوروش کبیر تأسی میجویند:
فرمانروایی دادگستر،
فرمانروایی مقتدر،
برپادارنده سدی سدید،
فرمانروایی آگاه به دانش زمان،
متحده کنندهٔ اقوام،
فرمانروای سرزمین تلاطمها،
سرزمین دگرگونیها،
سرزمینی که بارها آتش گرفت اما از خاکستر خود برخاست:
ایران
سرزمین عصیان، سرزمین انقلاب، سرزمین شورش،
کوروش فرمانروای شورش
آنگاه خروشید:
«منم کوروش، پیامآور برگزیده اهورا و عدالت که جز آزادی آواز دیگر نیاموختم و جز آزادی، آواز دیگری نخواهم آموخت. پس شادمان باشید. زیرا بهیاری ستمدیدگان خسته خواهم آمد. من شریک درهمشکسته شدگان سرزمین شما هستم و آزادی مردم را رقم خواهم زد. من آمدهٔ عدالت و میزبان آزادیام».(منشور کوروش - موزه لندن)
ایران - سال ۵۶۰ پیش از میلاد
کوروش پادشاه ایران باستان که به آن کوروش کبیر هم گفته میشود، بنیانگذار سلسله هخامنشی بود که بین سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران بزرگ و نواحی گستردهیی از آسیا حکومت کرد. در تاریخ از کوروش بهنیکی یاد میشود. پادشاهی دادگستر که شیوه حکومتش از قرون باستان تاکنون الگویی برای سیاستمداران شد. کوروش پادشاهی متفاوت با کشورگشایان دیگر بود. او مردم کشورهای دیگر را بهبردگی نگرفت. تدبیری انقلابی در دنیای باستان. کوروش مذاهب و باورهای دیگر ادیان را بهرسمیت میشناخت و آنها آزاد بودند که به آیین خودشان باشند. در سال ۵۳۹ پیش از میلاد کوروش بر بابل چیره شد اما خودش را یک اشغالگر معرفی نکرد. بلکه خودش را آزادیبخش نامید. آزادیدهنده خلقها از فرمانروایان ستمگر.
در قرآن از کوروش بهنیکی و بهعنوان ذوالقرنین یاد میشود:
وَيَسْأَلُونَكَ عَن ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْراً (۸۳) إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِن كُلِّ شَيْءٍ سَبَباً (کهف- ۸۳ و ۸۴)
از تو در مورد ذوالقرنین میپرسند. بگو زود است بخوانم بر شما سخنی درباره او. همانا فرمانروایش ساختیم در زمین و به او دادیم اسباب کار را.
کوروش؛ پادشاهی از تبار نور و عدالت
منشور حقوقبشر کوروش که در موزه بریتانیا نگهداری میشود، نخستین سند شناختهشدهیی است که به آزادی مذهب، لغو بردهداری و حقوقبشر اشاره دارد.
این سند که بهعنوان نخستین اعلامیه حقوقبشر نیز شناخته میشود، سندی است بر انساندوستی و عدالتمحوری کوروش. این منشور نهتنها در زمان خود یک سند انقلابی بود، بلکه امروز نیز الهامبخش آزادیخواهان در سراسر جهان است. سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۱ این منشور را بهعنوان نماد حقوقبشر بهرسمیت شناخت، آن را به همه زبانهای رسمی سازمان ملل منتشر کرد و نسخهیی از آن را در مقر خود در نیویورک قرار داد.
ضدیت دیکتاتوری آخوندی با کوروش
اما در روزگار ما، نام و یاد او بهجای آنکه گرامی داشته شود، با سانسور و سرکوب حکومتی مواجه است. دیکتاتوری آخوندی از ابتدای غصب حاکمیت مردم، در برابر این نماد ملی و جهانی، موضعی خصمانه اتخاذ کرد. از همان زمان که سیاست حذف و تحریف تاریخ حقیقی ایران آغاز شد، کوروش کبیر بهعنوان نماد برجستهیی از ایران باستان نیز هدف کینهتوزانه ملاها قرار گرفت. حذف نام او از کتابهای درسی، سانسور نامش در رسانههای رسمی و ممانعت از برگزاری مراسمهای مردمی در پاسارگاد، تنها بخشی از این پروژهی حذف هویتی است.
هفتم آبان، ورود پیروزمندانهٔ کوروش به بابل
بر اساس رویدادنامه نبونعید، هفتم آبان، سالروز ورود کوروش بزرگ به بابل است. او روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد (۷ آبان) وارد بابل شد.
روز کوروش؛ میدان نبرد هویت و استبداد
هر ساله هفتم آبان، به صحنهیی از تقابل میان مردم و حکومت آخوندی بدل شده است. با نزدیک شدن به این روز، هزاران ایرانی از نقاط مختلف کشور به پاسارگاد، آرامگاه کوروش، میروند تا یاد او را گرامی بدارند. این حضور، تنها یک آیین فرهنگی نیست، بلکه نوعی اعتراض سیاسی است؛ فریادی علیه تحریف تاریخ، سرکوب هویت ملی و علیه استبداد و دیکتاتوری دینی.
در سال ۱۳۹۶، رژیم آخوندی با بسیج گسترده نیروهای امنیتی، بستن جادهها و بازداشت گسترده، تلاش کرد مانع از برگزاری مراسم شود. اما مردم حتی با وجود بستن مسیرها و قطع اینترنت، از راههای فرعی، کوهها و روستاها خود را بهپاسارگاد رساندهاند. آنها با شعارهایی چون «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن» و «سردار بیمروت، ایران را کرده غارت» نشان دادند که ۷آبان، روز کوروش، به نماد مقاومت و اعتراض علیه دیکتاتوری ملاها بدل شده است.
کوروش زنده است، حتی در دل تاریکی
کوروش کبیر، اگرچه بیش از ۲۰۰۰سال پیش درگذشت، اما نام و یاد او همچنان در دل و جان ایرانیان زنده است. تلاشهای دیکتاتور پا بهگور برای حذف این نماد ملی، نه تنها ناکام مانده، بلکه بهتقویت حس هویتطلبی و مقاومت در برابر استبداد انجامیده است.
روز کوروش، دیگر تنها یک مناسبت تاریخی نیست؛ بلکه به نمادی از مبارزهی مردم ایران برای بازپسگیری هویت، آزادی و کرامت انسانی بدل شده است. در این روز، مردم با حضور در کنار آرامگاه کوروش، نه تنها تاریخ خود را گرامی میدارند، بلکه آیندهیی را فریاد میزنند که در آن، آزادی، عدالت و انسانیت جایگزین استبداد و سرکوب شده است.