تغذیه یکی از اصلیترین شاخصهای وضعیت اقتصادی و معیشتی در جوامع مختلف است. چگونگی تغذیه در رشد و سلامت کودکان، بهبود حال بیماران، سلامت عمومی بدن و بسیاری عوامل دیگر تأثیر دارد و پایه دستیابی به یک تغذیهٔ مناسب برای خانوار، توان تأمین مالی اقلام مورد نیاز سبد معیشت است.
اینکه در حاکمیت آخوندی مردم هر روز فقیرتر و گرفتار سوءتغذیه میشوند واقعیتی است که رسانهها و مهرههای حکومتی هم به آن اذعان میکنند. سوءتغذیه در ایران و بهویژه در میان کودکان، آینده دردناکی را برای ۹۰درصد مردم محروم ایران که درگیر معیشت زندگی هستند رقم میزند. در این میان کودکان سهم ویژهیی از آثار سوءتغذیه دارند.
خبرگزاری مهر در مطلبی با عنوان «امنیت غذایی در خوزستان شاخص خوبی ندارد»، به بخشی از وضعیت سوءتغذیه در میان مردم اعتراف کرده و نوشته است: «تنها ۳۰درصد از درآمد خانوار خوزستانی صرف تهیه مواد غذایی میشود که این بیانگر این است که امنیت غذایی شاخص خوبی ندارد» (خبر گزاری مهر ۳۱تیر ۹۹).
یک قلم آمار خانوارهای کارگری در ایران حدود ۱۴میلیون است که در معرض ابتلا به سوءتغذیه هستند.
در حالی که رسانههای حکومتی خط فقر را تا ۹میلیون تومان در شهرهای بزرگ ارزیابی کرده و کمتر از ۶میلیون تومان را خط فلاکت میدانند، یک کارگر حقوقی برابر با یک میلیون و ۹۰۰هزار تومان دریافت میکند و در بهترین حالت با مزایا و دیگر افزودهها ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان میشود و ۳۰درصد آن برابر است با ۷۵۰هزار تومان.
در زمینه تاثیرات سوءتغذیه در زندگی مردم سخنگوی اداره بهداشت رژیم در خوزستان میگوید: «وقتی که امنیت غذایی پایین باشد سوءتغذیه ایجاد میشود و در سوءتغذیه سیستم ایمنی ضعیف میشود . آب و برق و کرایه گران میشود، دیگر پولی نمیماند خانواده بخواهد مواد غذایی تهیه بکند. متأسفانه در بعضی از استانهای کشور از جمله در استان خوزستان امنیت غذایی واگیر یا بهاصطلاح شاخصهای خوبی را ندارد اگر سی درصد درآمد خانوار صرف غذا شود یعنی آنجا امنیت غذاییش خوب نیست . شما مثلا حقوق را ثابت در نظر بگیرید سیدرصدش را غذا و خانوار نیاز داشته باشد وقتی در آمد محدود است و سایر اقلام گران میشود مثل آب مثل برق مثل کرایه گران میشود دیگر پولی نمیماند خانواده بخواهد مواد غذایی تهیه بکند آنجاست که میگوییم امنیت غذایی پایین است وقتی که امنیت غذایی پایین باشد سوءتغذیه ایجاد میشود و در سوءتغذیه سیستم ایمنی ضعیف میشود و بدن مستعد میشود برای اینکه بیمارهای مختلفی را بگیرد» (تلویزیون شبکه خوزستان ۳۰تیر ۹۹).
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «تبعات اقتصادی کرونا و خطر سوء تغذیه» بهنقل از مدیر کل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت نوشت: «شیوع کرونا، یکسری تبعات اقتصادی نیز در همه جوامع بهدنبال داشته که میتواند امنیت غذایی مردم را هم به خطر اندازد».
این مهره حکومتی در ادامه گفته است: «کاهش درآمد و افزایش قیمت مواد غذایی بهویژه در دهکهای پایین، ممکن است مشکلاتی در حوزه امنیت غذایی ایجاد کند. در حال حاضر در مناطق کمبرخوردارتر کشور همچنان شاهد سوءتغذیه هستیم. مباحثی مانند کوتاهقدی، لاغری در کودکان زیر پنج سال و مادران باردار. میدانیم که کمبود دریافت کلسیم در کشور وجود دارد که علت آن، کمبود مصرف شیر و لبنیات بهعنوان منبع اصلی کلسیم است. بهطوری که پوکی استخوان در حال رسیدن به سن کمتر از ۳۰سال در کشور است». (آرمان ۸خرداد ۹۹)
رژیم آخوندی مردم ایران را در چنین شرایط سختی در دام کرونا رها کرده است. مردمی که بهعلت سوءتغذیه و مشکلات ناشی از فقر و بیکاری و گرسنگی در قربانگاه کرونا داغ و پرپر میشوند
محمد علوی سرپرست مرکز بهداشت در خوزستان در رابطه با شرایط سوءتغذیه و بیماری کرونا گفت: «این بیماری در افراد دارای سوءتغذیه از مرگ و میر بالایی برخوردار است».
یک شهروند آبادانی هم در رابطه با رشد روزافزون قیمتها در ویدئو کلیپی که در رسانههای اجتماعی منتشر شده میگوید: «امروز رفتم این چند تا جنس را خریدم؛ البته با یهمقداری نون و کرایه ماشین که دادهام، هلو، زردآلو و گوجه و این آبمیوهها و یک عدد کره و یک کیلو نیم بامیه شده ۱۴۳هزار تومان، این خرج امروزمون! ... یعنی جنس روزبهروز گرونتر میشه ارزونتر نمیشه، وای بهحال اون خانواده ۸نفره ۷نفره، خدا به داد اونا برسه».
در شرایط رشد روزافزون قیمتها و در شرایطی که بحران کرونا هم در بسیاری از مناطق ایران بیداد میکند یک خانوار کارگری ۷۵۰هزار تومان را چگونه برنامهریزی کند؟ و این میزان پول چه تغذیهیی به یک خانوار ۴نفره ارائه میدهد؟
اگر هر وعده غذای روزانه یکنفر این خانوار، یک تخممرغ و یکعدد نان باشد، هزینه خوراک خانوار ۴نفره به بیش از ۷۰۰هزار تومان در ماه میرسد.
در چنین وضعیتی خرید شیر، پنیر، گوشت و دیگر اقلام از لیست خانوار کارگری حذف میشود و اعضای این خانواده دچار سوءتغذیه میشوند، وقتی سایه شوم فقر اینچنین بر سر مردم ایران گسترش مییابد، دیگر جایی برای واژههایی همچون «امنیت غذایی» و «غذای سالم» باقی نمیماند، خصوصاً کارگری که چندماه حقوق نگرفته و نمیداند هزینه تغذیه خانوادهاش را چگونه تأمین کند.