«به خاطر گوشهای نامحرم نمیگویم چه میزان صادرات نفت داریم، ولی میزان صادرات نفت بهشدت کاهش یافته است.» (جهانگیری ـ ۲۵آذر۹۸)
جهانگیری، معاون اول آخوند روحانی، در سخنرانی روز دوشنبه ۲۵آذر ۹۸در محل اتاق بازرگانی، «مشکلات ساختاری اقتصادی و ضعفهای مدیریتی» را جزو عواملی دانست که «برای کشور مشکل درست کرده» و هشدار داد که: «ما نباید اجازه دهیم ملت ایران احساس کند آیندهای وجود ندارد.»
روشن است که معنای «مشکلات ساختاری اقتصادی»، اقتصاد وارداتی، ضدتولیدی و رانتی نظام آخوندی است که در اختیار هلدینگهای اقتصادی سپاه پاسداران و سایر نهادهای وابسته به بیت خامنهای است. غارتگرانی که در هر دو باند روی منابع ثروت خیمه زده، هیچکدام نه مالیات میدهند و نه خود را ملزم به حساب پس دادن نسبت بهعملکرد غارتگرانه اقتصادیشان میدانند.
از آنجا که رژیم آخوندی در خفگی اقتصادی با قیام قهرمانانه مردم ایران روبهرو شد، در وحشت از وقوع خیزشهای بعدی، دست بازی قبل را برای دستبرد زدن به جیب و سفره خالی مردم ندارد بهخصوص که تجربه و عاقبت گران کردن بنزین را دارد، لذاست که معاون اول روحانی مجبور شده که به صحنه بیاید و برخلاف الدروم بلدرمهای قبلی که نفت را میفروشیم و تحریمها را دور میزنیم و... ضمن اعتراف به اینکه کفگیر رژیم به ته دیگ خورده، بگوید: «به خاطر گوشهای نامحرم نمیگویم چه میزان صادرات نفت داریم، ولی میزان صادرات نفت بهشدت کاهش یافته است.» و بلافاصله اصل نگرانی را روی میز بگذارد که «ما نباید اجازه دهیم ملت ایران احساس کند آیندهای وجود ندارد.» و به این وسیله به باند مقابل گوشزد کند که خلاصه اوضاع خراب است و بیایید که با هم هم صدا بشویم: «باید در دولت و نظام یک صدا بشنویم، ولی این علیه آن و آن علیه این صحبت میکند. مردم متحیر میشوند و میگویند آیا ما فراموش شدهایم؟»
اشکالی ندارد به مردم بگوییم اشتباه کردیم!
بهروشنی پیداست که جهانگیری شیادانه تلاش میکند با دادن این هشدارها به حریف بقبولاند که راهحل دولت را بپذیرند. راهحلی که وی از آن بهعنوان «بخش خصوصی بهعنوان محور اصلی توسعه ایران» نام برده و ضمن اعتراف به اینکه «اشکالی ندارد به مردم صادقانه بگوییم کجا اشتباه کردهایم» به تشریح آن پرداختهاست که:
«باید به بخش خصوصی بیشتر از سایر زمانها توجه کرده و نگاه پیمانکارانی به آنها نداشته باشیم، زیرا آنها شریک توسعه ایران هستند.» و ادامه میدهد: «راهی جز صنعتی کردن ایران نداریم. من از بخش خصوصی همیشه دفاع میکنم. من بخش خصوصی را بهعنوان محور اصلی توسعه ایران قبول دارم و تأکید دارم از نظرات بخش خصوصی در تصمیم سازی استفاده شود.»
طبیعی است که الزام اصلی چنین راهحلی مذاکره با آمریکاست. همان چیزی که روحانی را به آویختن ذلتبار به دامن عمان و ژاپن واداشتهاست.
فراموش نکنیم که جهانگیری همان کسی است که ۱۱آذر ۹۸ طی یک ادعای مضحک گفته بود: «نفت را به روشهای دیگر میفروشیم و آمریکا تصور میکند، میتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند. ایران [رژیم] بهرغم اینکه حتی همسایگان و دوستان نزدیک بینالمللیاش نیز جرأت خرید نفت را ندارند، از طریق روشهای دیگر نفت خود را به فروش میرساند.» (روزنامه حکومتی جوان ۲۶آذر ۹۸)
تغییر دوران و نمایش دراماتیک!
تغییر دوران ناشی از قیام سترگ آبان ماه واقعیتی است که قبل از هرکس مقامات رژیم آنرا بهروشنی دریافتهاند. تودههای محروم در جریان خیزش سراسری خود به صریحترین زبان تکلیف خود را با رژیم مشخص کرده؛ و نشان دادند که دوره چپاول مردم زیر سایه سرنیزه به پایان رسیده است؛ این نمایشها که از جمله جهانگیری ترتیب داده است در حکم دست و پا زدنهای غریقی است که به هر حشیشی متوسل میشود.
روزنامه حکومتی جوان ۲۶آذر ۹۸در رابطه با اظهارات مستأصلانه جهانگیری مینویسد:
«جهانگیری کاهش شدید فروش نفت را در حالی مسأله مهمی در اقتصاد عنوان میکند که نوبخت، دیگر معاون روحانی در هفتههای اخیر بارها برای قطع وابستگی بودجه از نفت فخر فروخته و ویژگی بودجه ۹۹کشور را قطع وابستگی به درآمدهای نفتی دانسته بود.»
این روزنامه وابسته به ولیفقیه در ادامه نتیجهگیری و اعتراف میکند که:
«این نوع اظهارات تنها پیام دیگری نیز به مردم مخابره میکند... [که] دولت به جای اصلاح ساختاری تدریجی مجبور بوده فشارهای کسری بودجه را به مردم انتقال دهد.»
البته مردم نیاز به توضیح روزنامه حکومتی جوان ندارند؛ زیرا دهههاست که با گوشت و پوست خود این سیاست ضدمردمی را لمس کردهاند. سیاستی که ۴دهه است که بر علیه مردم اعمال میشود.
تصمیم نهایی
قیام آبان تعادل نظام را آنچنان به هم زده که هر گونه راه گریزی را برای رژیم سد کرده است. روحانی برای برونرفت از بنبست و بحران در بیراهحلی فقط به مذاکره و برداشتن تحریمها میاندیشد. قطعاً مذاکره تبعات خاص خودش را برای رژیم خواهد داشت. همان تبعاتی که معنایش عبور از مرزسرخ های نظام است. از جمله اتمی، موشکی، تروریسم و دخالت در منطقه و حقوق بشر!. چنانچه ایستادن روی مواضع تروریستی و دخالتهای منطقه ای... نیز معنایش خفگی بیشتر و تسریع در خیزش نهایی عنصر اجتماعی است.
بنابراین آنچه را که جهانگیری و تمامی سردمداران نظام تلاش میکنند دور بزنند و در معادلات خود مطرح نکنند، صورت مسأله اصلی یعنی رویارویی تمامیت حاکمیت با مردمی عاصی و بهجان آمده از جور و ظلم این نظام است. مردمی که در قیام بزرگ آبان با فدیه خون بیش از ۱۵۰۰تن از زنان و مردان دلاور قیامکننده، نشان دادند که مدتهاست تصمیم نهایی خود را گرفتهاند و به راهحلی جز سرنگونی این نظام نمیاندیشند.