واتسلاو هاول روشنفکر و مبارز سیاسی چکسلواکی درباره مسئولیت روشنفکران گفته بود آنها باید «حقیقت را به قدرت بگویند» در پاسخ به این گفته حکیمانه، روشنفکر معروف دیگری به او خاطرنشان کرده بود که از قضا، قدرتمندان حقیقت را خیلی بهتر از ما میدانند! بنابراین وظیفه روشنفکران بیان حقیقت به مردم عادی جامعه است.
سال گذشته که شرایط اقتصادی به وخامت امروز نبود، معاون حقوقی رئیس قوه قضاییه رژیم آخوندی با اشاره با اوضاع نامناسب معیشتی مردم گفته بود: «متأسفانه برخی پول خرید دو نان بربری را هم ندارند. عامه مردم از چگونگی نرخ تورم و توضیحات علمی آن سر در نمیآورند ولی بهخوبی میدانند که معنی اینکه ماستی که هفته پیش به یک قیمت خریده و امروز باید با قیمت بالاتر بخرند چیست». (خبرگزاری حکومتی ایسنا۱۲. دی۹۸)
این اعترافات، تازه مربوط به ۱۰ماه گذشته است و همگان میدانند در این مدت چه به روز مردم ایران آمده است. تهیه دو قرص نان برای هزاران تن از مردم در سال گذشته مشکل بزرگی بود ولی حالا نه یک قرص نان، بلکه نصفی از آن هم ناممکن شده است و باید با نسیه و شرم نهفته در صورت، از نانوای محله قرض نمود. مردم تهیدست ایران نمیدانند آیا مشقات کرونا و رنج از دست دادن عزیزانشان را بر قلب خویش حمل کنند یا گرانی و کمبودهای نانی که شرم را بر پیشانی پدر و مادر در مقابل فرزندان برچهره آنها مینشاند.
پشتپرده افزایش قیمت آرد و نان
یک ماهی میشود که قیمت نان بهشدت بالا رفته است و آرد مورد نیاز نانوانیها هم کفاف مردم محله را نمیدهد.صفهای طولانی مقابل نانواییها تشکیل شده است و مردم ساعت ها در انتظار میمانند. محمد حسین فرهنگی، از اعضای مجلس ارتجاع میگوید: «تأخیر در تحویل آرد به نانواییها نتیجه ناکارآمدی و سوءمدیریت در توزیع آرد است. این سوءمدیریت در توزیع آرد زمینه را برای نفوذ دلالان در این حوزه فراهم میکند و باعث افزایش مشکلات میشود». (خبرگزاری پاسداران، فارس - ۲۸مهر۹۹)
اضافه شدن روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار تومان به هزینه نانواییها
نوروزمقدم، رئیس اتحادیه نانوایان سنتی تهران از هزینههای اضافه شده به نانواییها میگوید که روزانه بالغ بر ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار تومان است. قیمت حمل هر گونی هم از ۱۰۰۰تومان به ۱۵۰۰تومان افزایش یافته است. وی از افزایش دیگر ملزومات تهیه نان هم میگوید: «آرد ۲۰ تا ۲۵درصد کل هزینه تمام شده تولید نان را شامل میشود و ۷۰ تا ۷۵درصد بقیه مربوط به سایر هزینه هاست که همگی بر مدار افزایشی قرار دارند». (بازار. ۷مهر۹۹)
همزمان با افزایش نرخ تورم در همه کالاها و خدمات عمومی، نرخ حمل و نقل آرد هم افزایش یافته است.در همین شهر تهران بیش از چهار هزار واحد نانوایی مشغول به کار است که توزیع آرد آنها با مشکل افزایش قیمت حمل آرد مواجه شده است.
افزایش بیش از دو برابری هزینههای تولید نان
رئیس اتحادیه نانوایان کلانشهر تبریز هم از افزایش نرخ سایر ملزومات تهیه نان میگوید: «با توجه به نرخ تورم، هزینههای تولید واحدهای نانوایی از جمله روغن خوراکی، خمیر مایه، حق بیمه، دستمزد کارگری، تخممرغ بین دو تا سه برابر افزایش پیدا کرده است.اکنون قیمت هر کیلو خمیر مایه ۳۸۰هزار تومان است در حالی که سال گذشته ۱۵۰هزار تومان بود». (خبربان. ۱۰مهر۹۹)
رئیس اتحادیه نانوایان مشهد هم میگوید: «قیمت آرد از ۱۰روز پیش بهدلیل اعلام خرید تضمینی گندم در بازار آزاد یکباره افزایش یافت و به بازار شوک وارد شد. نانوایان ما کسری آرد خود را از بازار آزاد تأمین میکردند که قیمت آن در سامانه هر کیسه ۵۰هزار تومان بود و امروز به ۱۸۰ تا ۲۰۰هزار تومان رسیده است… تمام مؤلفههای قیمت نان افزایش یافته است و حدود ۱۲واحد در چند روز اخیر تعطیل شدند» (همشهری. ۲۷مهر۹۹)
در تهران کرمی، رئیس اتحادیه و تعاونیهای نانهای حجیم و نیمهحجیم میگوید: «متأسفانه تکتک مواد اولیه مورد نیاز ما به جز آرد افزایش قیمت داشتهاند، بهطوری که این افزایش قیمت را در میان محصولات از ۳۰ تا ۱۰۰درصد میتوان مشاهده کرد» (غلات نیوز. ۲۰مهر ۹۹)
گران نکردیم، ساماندهی کردیم!
شیوه مرسوم در گران کردن اجناس و کالاها در رژیم آخوندی حاکم برایران، دارای یک قاعده همیشگی است! به این نحو که ابتدا خبر گران کردن یک کالا توسط یکی از کارگزاران دولتی اعلام میشود پس از آن یک کارگزار دیگر که مسئولیت مشابهی در یک ارگان دیگر دارد آن را تکذیب میکند، سپس گرانی آن کالا و یا خدمات اتفاق میافتد و دست آخر یک کارگزار حکومتی با تحلیلی از اوضاع و شرایط جهان و نقش استکبار جهانی در همه تحولات ریز و درشت مملکت و اینکه جلوی گرانی بیشتر را گرفتهایم! به افزایش گرانی آن کالا اعتراف میکند و برای مورد بعدی آماده میشود.
«ابتدای تیرماه بود که معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار تهران از ارسال نامهیی به کارگروه تنظیم بازار کشور با امضای استاندار تهران برای افزایش قیمت نان در این استان خبر داد. خبری که از سوی امامی امین تکذیب شد و او مدعی شد: «اتحادیههای آرد و نان چندین سال است که درخواست اصلاح قیمت نان را دارند». اول مهرماه نرخنامهای از سوی اتحادیه نانوایان سنتی تهران در فضای مجازی منتشر شد که خبر از افزایش قیمت نان میداد، قیمتهای جدیدی که اداره صمت استان تهران منتشر کردند این افزایش قیمت را تأیید کردند.
روز گذشته قیمت جدید انواع نان سنتی بهصورت غیررسمی منتشر شد. اتفاقی که از طرف اتاق اصناف تأیید شد و رئیس اتاق اصناف تهران درباره افزایش قیمت نان اظهار کرد: «نان به آن صورتی که مردم تصور میکنند گران نشده بلکه ساماندهی صورت گرفته است». (مشرق۲مهر۹۹)
افزایش ۵۳ درصدی قیمت نان نسبت به سال گذشته
مرکز آمار ایران تورم مهر ماه را اعلام کرد که بر اساس آن تورم نقطهای نان و غلات با تورم نقطهای ۵۲.۶ مواجه شد که بیشترین نرخ تورم در گروه خوراکیها و آشامیدنیها را به خود اختصاص داده است. این رقم برای خانوار شهری ۵۰.۷ درصد و برای خانوار روستایی ۵۸.۹ درصد بوده است.
«به عبارتی دیگر در مهر ۹۹ روستاییان کشور برای تهیه نان و غلات ۵۸.۹ درصد بیشتر از مهر ۹۸ هزینه کردهاند. خانوار شهری نیز ۵۰.۷ درصد افزایش قیمت را نسبت به ماه مشابه سال گذشته شاهد بودهاند». (آنا. ۲ آبان۹۹)
پناه به هوتکها در نبود آب لولهکشی
هرگاه به خطههای جنوبی کشور نظر میکنیم غیر از فقر و فاقه مردم چیز زیادی به چشم نمیخورد. مناطق محروم کرمان، یزد، خراسان جنوبی، فارس و بخصوص سیستان و بلوچستان برای قرنها مورد بیاعتنایی حکومت ها بودهاند.
نبود آب شرب و حتی کشاورزی، مشکل امروز و دیروز این استانها نیست. امری که همواره از سوی کارگزاران رژیم آخوندی تکذیب میشود و یا به بهانه نبود بودجه توجیه میگردد. مثلا ۱۹درصد مردم چابهار از شبکه آب شرب سالم و لولهکشی برخوردارند. اهالی بسیاری از روستاهای این بخش از جنوب ایران برای تأمین آب مصرفی به هوتکها رو میآورند. «این هوتکها گودالهای مصنوعی و یا طبیعی نسبتاً بزرگی است که آب حاصل از بارندگیها در آن جمعآوریشده و در طول سال به مصارف آشامیدنی انسان و حیوانات میرسد، این گودال در زبان بلوچی در منطقه بلوچستان به هوتگ مشهور است». (ایلنا. ۵مرداد۹۹)
باید از فرط شرم بمیریم!
معین الدین سعیدی عضو مجلس رژیم از چابهار میگوید عمده پروژههای حوزه آب رسانی در بلوچستان بهصورت نیمهکاره رها شدهاند و فریاد تشنگی این مردم سالهای سال است که به بلندای خود رسیده است. وی که از انتشار خبر خودکشی یک زن بلوچ که مجبور گردید بهخاطرتامین آب آشامیدنی برای فرزندانش، مجبور به تنفروشی شده است، اشک تمساح ریخت و گفت: «افرادی چون من باید از فرط شرم بمیریم. هیچکس نمیتواند ساحت زن بلوچ را خدشهدار کند. نجابت زن بلوچ در ادوار تاریخی برای همگان مشخص بوده و زبانزد عام و خاص است اما این مورد کاملاً استثنایی میتواند تلنگری برای تمام مسئولان بهویژه وزارت نیرو باشد». (بهارنیوز۳ آبان۹۹)
بی آبی غیزانیه در سرزمین نفت خیز
از بلوچستان که بگذریم میتوان به یکی از حاصلخیز ترین ثروتمندترین استان ایران، خوزستان اشاره کرد که غارت و چپاول رژیم آخوندی از سرمایههای زیر و روی زمین آن، حاصلی جز فقر و محرومیت و بیآبی برای صاحبان اصلی آن باقی نگذشته است. «بخش غیزانیه در ۳۰ کیلومتری کلانشهر اهواز، یعنی مکانی که در اطراف آن روزانه صدها هزار بشکه نفت تولید میشود، شاهد نابودی کشاورزی خود و بیآبیها و سایر کمبودهای ابتدایی است. ٨٣روستا در این بخش واقع شده و بیش از ۲۵هزار نفر جمعیت در آن ساکن هستند. شغل اکثر ساکنان کشاورزی و دامپروری است». (تسنیم. ۱۵مرداد۹۹)
نبرد برای زندگی
مردم ایران اگر چه از دسترسی به نان و آب لازم برای تداوم حیات خویش محرومند و گرانیها و کمبودهای ناشی از دزدهای حکومتگران نظام ولایت فقیه جان آنها را به لب رسانده اما هیچ فرصتی را برای شورش و قهر و اعتراض تا برقراری یک جامعه آزاد و آباد و یک زندگی شرافتمند از دست نخواهند داد.