با گذشت یکسال پس از قیام ۱۴۰۱ بهخوبی میتوان فهمید که سلسله اقدامات رژیم برای خاموشکردن زمینهها و بستر شکلگیری و تداوم آن قیام تاریخی، شکلی تدافعی دارد؛ ناشی از ضعف و شکنندگی است نه قوت و «اقتدار!».
این رژیم در ماههای منتهی به سالگرد قیام سراسری، نظام ولایت فقیه در هراس از بازگشت قیام به خیابانهای ایران، دست به تمهیدات مختلفی زده است.
نمونههایی از این تمهیدات عبارتند از:
فشار بر خانوادههای شهیدان قیام، ممنوع کردن مراسم بزرگداشت آنان، دستگیری هواداران مجاهدین، حفظ و افزایش احکام سرکوبگرانه علیه زندانیان سیاسی، احکام فراخوان و بازداشت افراد فعال در قیام ۱۴۰۱، افزودن هسیتریک به تعداد اعدامها، دستگیری و صدور احکام محدودیت برای دانشجویان، اخراج و تصفیهٔ استادان دانشگاهها، صدور کیفرخواست برای ۱۰۴تن از مجاهدین و درخواست معرفی وکیل، دست دراز کردن به سوی آمریکا و اروپا و معاملهٔ میدانی و مخفیانه با آنها برای محدود کردن مجاهدین در آلبانی و درخواست از فرانسه برای ممنوع کردن تظاهرات سالیانهٔ مقاومت ایران و...
هر یک از این اقدامات جنونآسا بیانگر آن است که ظرفیت و توان سرکوب فاشیسم لرزان ولایت فقیه در شرایط کنونی کافی نیست.
در جریان قیام ۱۴۰۱ نیز نیروهای سرسپردهٔ خامنهای با تمام ظرفیت برای سرکوب قیام اقدام کردند. آنها حتی به جوجهبسیجیها نیز اونیفورم نیروی ضدشورش پوشاندند ولی قادر به کنترل خشم مردم نبودند. در صورت سرایت قیام به کل جغرافیای ایران باید بساط خود را جمع کرده و گورشان را از ایران گم میکردند.
افزایش بودجهٔ دستگاههای سرکوبگر
کنفرانس دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا به تاریخ ۲۱شهریور ۱۴۰۲ با ارائهٔ اسناد و مدارک بهدست آمده از شبکههای مجاهدین در داخل کشور، بهخوبیپرده از استراتژی سرکوب این رژیم فروکشید. این کنفرانس بر این واقعیت انگشت گذاشت که در ایران یک مقاومت سازمانیافته با قدمت بیش از ۴۰سال حضوری زنده و آتشین دارد. اگر حکومت ایران همهٔ نیروهای سرکوبگر خود را برای سرکوب آن بهکار گیرد، بهجایی نخواهد رسید.
شاهد این مدعا، افزایش بودجهٔ دستگاههای سرکوبگر است. در این کنفرانس بهطور خاص به سندی اشاره شد که در حساب تلگرامی «قیام تا سرنگونی» درج شده است. این سند که تاریخ ۲۸آبان ۱۴۰۱ میباشد، تصریح میکند که «در حال حاضر سپاه و فراجا برای تأمین بخشی از اقلام ضروری و هزینههای اجتنابناپذیر عملیاتی مبلغی بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار در سال جاری ایرانی (مارس ۲۰۲۲ تا مارس ۲۰۲۳) نیاز دارند».
در این کنفرانس همچنین افشا شد که پاسدار حسین نجات در یک نامه به محمد مخبر معاون اول رئیسی اعتراف میکند که «مترو یکی از نقاط شگفتیساز و آبستنساز حوادث» برای رژیم در حین قیام بوده است و برای کنترل اوضاع در شرایط قیام خواهان «بروزرسانی و نوسازی سیستم دوربینهای مداربسته تهران» میشود.
این سرتیپ پاسدار برای هر ایستگاه متروی تهران یک میلیارد و ۵۵۰ میلیون تومان (معادل ۵۵ هزار دلار) بودجه درخواست میکند تا برای شناسایی قیامکنندگان «دوربین چهرهزن» تهیه کند.
ریزش و بیانگیزگی نیروهای میدانی حکومت
آنچه گفته شد تنها معضل خامنهای برای مهار قیام نیست. در روزهای قیام شاهد ریزش، بیانگیزگی و بریدگی نیروهای میدانی حکومت بودیم. سردمداران رژیم برای مقابله با افت شدید روحیه نیروهای سرکوبگر و جلوگیری از ریزش آنها، اقدام به دادن انواع پاداش و امتیاز کردهاند. بدیهی است که این پولهای کلان از جیب مردم ایران به یغما میرود و به حلقوم سرکوبگران ریخته میشود.
مجاهدین، سلسلهجنبان قیام
کنفرانس علاوه بر افشای اسناد مربوط به استراتژی سرکوب رژیم، گزارش جامعی از قیام سازمانیافتهٔ مردم ایران و نقش کانونهای شورشی در استمرار آن ارائه کرد. این موضوعی است که رسانههای مختلف حکومتی بارها به آن اعتراف کردهاند. آنها استمرار و سازمانیافتگی قیام را ناشی از حضور و دخالت مجاهدین میدانند.
سیاست مماشات، یاریرسان سرکوب
کنفرانس همچنین بر این واقعیت پا میفشارد که پولهای آزاد شدهٔ فاشیسم دینی در کرهٔ جنوبی صرف سراپا نگهداشتن و تجهیز بیشتر دستگاه سرکوب و کشتار مردم ایران میشود؛ زیرا این رژیم در روزهای پایانی عمر خود به سر میبرد و برای چند روز بیشتر سراپا ماندن از بذل تتمهٔ سرمایههای ملی مردم ایران برای حفظ خود رویگردان نیست.
حاکمیت ولایت فقیه «برای بقای خود بهسیاست گروگانگیری و تروریسم متوسل شده تا بتواند امتیاز بگیرد. در حالیکه مردم ایران بزرگترین دشمن این رژیم درمانده هستند، سیاست مماشات غرب بهبزرگترین متحد رژیم تبدیل شده است... این سیاست باید اکنون متوقف شود».
پیام قاطع کنفرانس
افشاگری استراتژی سرکوب این رژیم مانند افشاگریهای اتمی، یک ابتکار قابل توجه از سوی مقاومت ایران است و بیتردید دست مماشاتجویان را در معاملهٔ بیشتر با فاشیسم پابهگور مذهبی خواهد بست. امروز افکار عمومی میدانند که معامله با عمامهداران حاکم بر ایران، علاوه بر تقویت سیاست گروگانگیری این رژیم، شراکت در کشتار قیامآفرینان است.
پیام قاطع این کنفرانس به ارباب سیاست مماشات این است که خود را با آویختن به سلطنت منفور خامنهای نجس نکنید. دیکتاتوریها سرانجام سرنگون میشوند؛ اگر یادتان رفته است یادآوری کنیم که مردم ایران در انقلاب ضدسلطنتی، بهرغم حمایتهای قابل توجه غرب رژیم شاه را سرنگون کردند.