مناظرههای مسخرهٔ بازیگران سیرک انتخابات، یا بهقول روزنامههای خود رژیم نامناظرهها و «دورهمی» هایی که بههر چیزی شبیه است جز مناظره، فقط یک هوراکش دارد: خامنهای! نامبرده امروز طی دیداری با دژخیمان قضاییهاش، از این مناظرهها ابراز رضایت کرد؛ اما در عینحال، نگرانی و هراسش را از اینکه نامناظرههای کذایی بهخوشحالی دشمن بیانجامد، بهکرات ابراز کرد.
هورا کشی خلیفه درمانده، بهوضوح متناقض و تو خالی است. حرفهای او نشان میدهد که بسا بیشتر از آن که از مناظرهها راضی باشد، از نتایج کار ۶دلقک نمایش روحوضی سرخورده و نگران است و این بیدلیل نیست.
اگر دو مناظره اول را رسانهها و کارشناسان حکومتی نا مناظره و منازله خواندند، در سومین مناظره دلقکها خودشان به جان هم افتاده و یکدیگر را بیمقدار کردند. آخوند پورمحمدی با اشاره به زاکانی گفت، حتی اسم او را نمیبرم. چون او را نامزد جدی نمیدانم. پزشکیان هم گفت جواب زاکانی را نمیدهد چون اصلاً بنایی برای ماندن ندارد. در مقابل، زاکانی شهردار دزد تهران گفت: نمیگذارم پورمحمدی و پزشکیان کلاه سر مردم بگذارند. زاکانی، که در نمایش انتصاب رئیسی جلاد کاندیدای پوششی او بود، کتابی از کارنامهٔ آخوند روحانی را به پزشکیان داد و گفت: «دورهٔ ۸ سالهٔ روحانی، سیاه است. این کتابی که میگویم در مورد فاجعه و سیاهچاله دوران روحانی است را بخوانید»!
صحنه آن قدر مفتضح بود که فرهیختگان متعلق به ولایتی مشاور خامنهای، پس از مناظره سوم پوچ درآمدن بازار گرمی برای شعبدهٔ انتخاباتی را به خلیفه گوشزد کرد و نوشت: «هنوز تغییر محسوسی در میزان مشارکت دیده نمیشود و اگر نزاع بر سر همین موضوع باشد زمینه کمی برای بهبود مشارکت وجود دارد. مناظرهها تاکنون نتوانسته نقطه نزاع را شکل دهد. نهایتاً نقطهٔ نزاع که شکل گرفته بر سر استمرار دولت رئیسی و باز تولید دولت روحانی است».
این دور باطل و بیمعنی در نقش آفرینی۶دلقکی که برای پر کردن جای رئیسی جلاد وارد صحنه شدهاند، جایی برای رضایت خلیفه باقی نمیگذارد. به عکس، حرفهای آنها در صحنه نمایش کذایی، و چنانکه خامنهای گفت: «این مباحثاتی که آقایان نامزدها در تلویزیون با هم میکنند یا اظهاراتی که میکنند یا در جمعشان یا تک تک»، نشان دهندهٔ این واقعیت است که نمایش انتخابات تحمیلی مثل جنازهیی رو به عفونت روی دست خامنهای مانده است.
شدت سرخوردگی و هراس خلیفهٔ درماندهٔ ارتجاع را از آنجا میتوان دریافت که او در یک عبارت، ۷بار کلمهٔ دشمن را بهزبان آورد و گفت: مبادا «یک نامزدی برای غلبه بر رقیب حرفی بزند که دشمن شاد کند ما را، حرف دشمنپسند زده نشود... حرفهایی که زده میشود حرفهایی باشد که دشمن کشور را دشمن نظام را دشمن مردم را خوشحال نکند... جوری صحبت بکنند که دشمن را خوشحال نکنند».
اکنون بیشازپیش روشن میشود که این نمایشهای روحوضی یا بهقول روزنامههای حکومتی «دورهمیهای رومخی» چنان نتایج نا مطلوب و حتی معکوسی به بار آورده که خلیفهٔ ارتجاع عطای مناظرههای مشتری جلب کن را بهلقای خطرات «دشمنشادکن» آن بخشیده است؛ چرا که خوب میداند باز شدن شکاف در بالای رژیم همان و فوران مهار ناپذیر تضادهای متراکم اجتماعی که میتواند تاج و تخت او را بهباد فنا بدهد، همان!
شناخت «دشمن» مورد نظر خامنهای هم نیازی بهتیزبینی ندارد. تبلیغات شبانهروزی دستگاه تبلیغاتی رژیم و زوزههای وحشت گماشتههای خامنهای در نمایشهای جمعه بههزار زبان این دشمن را معرفی میکنند.
آخوند عبداللهی امام جمعه خامنهای در اراک روز اول تیر۱۴۰۳ گفت: «یک بحث کوتاه من در ارتباط با بحث مجاهدین میکنم. در محضر مقام عظمای ولایت بودیم ایشون فرمودند آمار دقیق را بهدست بیارید. یکی گفت ۱۷هزار ایشون فرمودند من هم میدانم این رقم را، ولی این رقم نیست. اخیراً میگویند ۱۷۶ هزار، ۱۷۶ هزار شهید مجاهدین از انقلاب اسلامی گرفتهاند و امروز هم ادامه دارد، دارید میبینید یکی دوتا هم نیستند... دشمنان ضربههایشان را میزنند قطعاً این ضربههای مجاهدین است که در این راه پر تحرکی که شروع شده، گاهی توقف ایجاد میشود... دستبهدست هم دادهاند تا مردم در انتخابات شرکت نکنند. بگویند انتخابات مهندسی شده است هر کسی را میخواهند از صندوق درمیآورند. جوانهای ما را شستشوی مغزی میدهند».