سال ۹۹ را بیشتر رسانهها، سال کرونا نامیدند، سالی که یک بیماری همهگیر برای ماهها، شلوغترین پایتختهای جهان را در سکوت فرو برد.
بیش از ۱۰۰میلیون نفر از ساکنان زمین را مبتلا کرد و جان بیش از دو و نیم میلیون نفر از آنان را تا پایان سال گرفت.
یک ویروس جهشیافته که ظاهراً از ووهان چین حرکت کرد و بهسرعت بر تمام جهان سایه افکند و چرخ تولید را در اکثر کشورها متوقف نمود.
دیگر رخدادهای مهم جهان در سال۹۹ عبارت بودند از:
انتخابات جنجالی آمریکا،
کشتهشدن فخریزاده مهمترین مهره اتمی رژیم،
جنگ قرهباغ،
انفجار مرگبار بیروت،
وقوع سلسله انفجارهای ناشناخته در تأسیسات اتمی آخوندها،
نهایی شدن خروج انگلستان از اتحادیه اروپا،
تنشهای نژادی در آمریکا،
استمرار اقدامات تروریستی در آفریقا، آلمان و خاورمیانه،
خالی شدن استادیومهای ورزشی بهعلت کرونا،
تلاش چین، ژاپن و امارات متحده عربی برای «فضایی» شدن،
نشستن کاوشگر آمریکایی بر سطح مریخ
رواج گردهماییهای مجازی بهعلت کرونا...
در سال۹۹ اقتصاد چین پس از پشتسرگذاشتن ضربه کرونا مجدداً بهعنوان یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان خود را تثبیت کرد در حالیکه آمریکا کماکان عنوان تاثیرگذارترین اقتصاد جهان را در اختیار دارد.
جنگ، تروریسم مذهبی، فقر و دیکتاتوری در شماری از کشورهای آفریقایی و آسیایی از دیگر موضوعهای برجسته خبری در سال۹۹ بود،
هجوم پناهندگان آفریقایی، افغانی، سوری، عراقی و ایرانی به کشورهای ارو پای مرکزی، برخی مبادی ورودی اروپا مانند یونان و کشورهای اروپای شرقی را تحت فشار قرار داد.
در آخرین ماههای سال۹۹ گروههای بزرگی از پناهندگان روهینگیایی توسط دولت بنگلادش به یکی از جزایر دوردست این کشور فرستاده شدند.
سال ۹۹ در شرایطی به پایان رسید که تروریسم در آلمان و اتریش توسط نئونازیها دوباره خودنمایی کرد.
وضعیت زندگی تودههای مردم در سال۹۹ همچنان رو به سقوط بود، چرا که فاصله طبقاتی در اکثر کشورهای جهان افزایش یافت.
از سوی دیگر اطلاعرسانی جهانی گرچه آسانتر از دیگر سالها شد و گروههای بیشتری از مردم در شبکههای اجتماعی از وضعیت همدیگر مطلع شدند اما سرقت اطلاعات شخصی کاربران اینترنتی در سال۹۹ اوج گرفت و در جریان انتخابات آمریکا، بسته شدن فضای رسانهها به روی یکی از کاندیداها تصویر دیگری از انحصار رسانهیی را در برابر چشم ناظران نهاد.
در سال۹۹ در حالیکه رسانههای مجازی بهسرعت گسترش مییافتند اما رسانههای کاغذی با سرعتی افزونتر از پیش رو به ورشکستگی نهادند.
قرنطینه گرچه سالنهای سینما و تئاتر را تعطیل کرد اما باعث شد اقشار متوسط و بالای جامعه، فرصت بیشتری برای مطالعه و استفاده از فرآوردههای سینمایی پیدا کنند.
در این سال وضعیت فقرا و تنگدستان وخیمتر از هر زمان دیگری شد.
۱۳۹۹، سال کرونا
شاید مهمترین رخداد سال گذشته همانطور که گفته شد همهگیری ویروس کرونا باشد، بیماری واگیرداری که از چین آغاز شد و بهسرعت در سرتاسر جهان گسترش یافت و در اواخر سال۱۳۹۹ نوع جدید و جهش یافتهاش اینبار از انگلستان سربلند کرد و بهسرعت آمار مبتلایان و درگذشتگان را در آن کشور بهنحو بیسابقهای افزایش داد.
به هرحال کرونا چهره جهان را تغییر داد،
شهرهای بزرگ خلوت شدند
در برخی مناطق خیابانهای خلوت، جولانگاه حیوانات شد
در برخی کشورها شماری از مردم مراسم نیایش جمعی برگزار کردند
و بسیاری از الگوهای متعارف زندگی بهعلت لزوم مبارزه با کرونا ترک شد.
کرونا و اقتصاد
کرونا همچنین در ماههای اول، چرخ اقتصاد و تولید را در بسیاری از کشورهای جهان متوقف کرد.
در سال۹۹بحران بهداشتی و بحران اقتصادی همزمان ابعادی جهانی یافتند. بسیاری از کشورهای جهان سال۹۹ را در حالی پشتسر گذاشتند که با نرخ رشد منفی روبهرو بودند. بنا به گزارش نهادهای معتبر جهانی، تولید ناخالص داخلی در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان نسبت به سال قبل بیش از ۹درصد سقوط کرد،
همین شاخص در تولید ناخالص ملی در آلمان ۶درصد و در آمریکا و ژاپن کمتر از ۴درصد اعلام شد.
تنها کشور قدرتمندی که از این سقوط مصون ماند یا کمترین آسیب را دید، چین بود و پس از چین، کشورهای تایوان، کرهجنوبی و ویتنام وضعیت بهتری داشتند.
بنا به گزارش «کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد، آنکتاد» حداقل ۴۷کشور جهان با فاجعهبارترین شرایط اقتصادی خود در ۳۰سال گذشته روبهرو شدند.
ایران آخوندزده شاید تنها کشور جهان بود که در حالیکه در اوج کرونا کارگران را آن هم بدون دستمزد به سرکار میفرستاد، به ارسال پول و تجهیزات برای مزدوران و تروریستهایش در کشورهای دیگر ادامه داد.
واکسن کرونا
در سال۹۹ یک مسابقه جدید در جهان رایج شد: مسابقه برای ساخت واکسن کرونا و سپس مسابقه برای خرید واکسن کرونا!
واکسیناسیون عمومی تا آخرین روزهای دی۹۹ در هر ۵قاره جهان آغاز شد. خبرهای رسمی منتشره نشان میدهند که تا زمان تنظیم این گزارش اکثریت کشورها واکسیناسیون شهروندان خود را آغاز کردهاند.
لهستانیها شاید اولین کشور جهان بودند که واکسیناسیون شهروندانشان را در شهریور ۹۹ آغاز کردند و دو ماه بعد اقدام به وارد کردن واکسن فایزر هم نمودند.
اندونزی روز ۱۶آذر۹۹ با وارد کردن واکسن، طرح واکسینه کردن شهروندانش را وارد مرحله اجرایی کرد.
انگلستان در۱۸آذر ۹۹ واکسیناسیون شهروندانش را آغاز کرد
بحرین، امارات متحده عربی، کانادا، عربستان، پرتغال، قطر، مکزیک هم همراه با تقریباً تمامی همسایگان ایران واکسیناسیون شهروندانشان را تا زمستان ۹۹ آغاز کردند.
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد تا اواخر پاییز ۹۹ بیش از ۲۳۰ شرکت داروسازی در کشورهای مختلف جهان دستاندرکار ساخت واکسن ضد کرونا هستند،
در این میان۶۰ نوع واکسن در مرحله آزمایش بالینی روی انسان هستند
۲۰ نوع به مرحله آزمایش نهایی رسدهاند
و ۸۵ نوع هم در مرحله آزمایشهای ابتدایی روی حیوانات قرار دارند
در این میان سه واکسن مجوز استفاده اضطراری از سازمان بهداشت جهانی دریافت کردهاند، واکسنهایی که ضمن عبور از مراحل مختلف آزمایش، کارآیی خود را هم در عمل در همین مدت اندک اثبات کردهاند.
تلاش کشورها برای دستیابی سریعتر به واکسن باعث شد تا شماری از کشورها از شرکت فایزر و بیونتک شکایت کنند زیرا این شرکت اعلام کرده بود برای گسترش خط تولید واکسن خود ناگزیر از یک وقفه یک هفتهیی در صدور واکسن است.
در شرایطی که اروپاییها بر سر خرید بیشتر و سریعتر واکسن فایزر کارشان به طرح شکایت کشیده بود، دیکتاتوری حاکم بر ایران در اقدامی برعکس، ورود واکسن فایزر به ایران را ممنوع اعلام کرد! بعداً روشن شد ساخت واکسن داخلی در ایران در انحصار بنیاد برکت خامنهای و انستیتو پاستور و رازی متعلق به دولت است و همین انحصار جنایتکارانه یکی از عوامل ممنوعیت است که مانع ورود واکسن به ایران میشود.
کرونا و دانش
در یک نگاه عمیقتر به وقایع سال۹۹ و یکهتازی کرونا باید گفت: سلطه کرونا یکبار دیگر به جهانیان نشان داد؛
«علم و دانش» دهههاست که به بیراهه رفته است چرا که بیشترین سرمایهگذاریهای علمی نه در زمینه «حفاظت انسان» در برابر بیماریها و دیگر عوارض و سوانح طبیعی، بلکه برای اهداف دیگری هزینه میشوند مانند؛
- ارتقای صنایع نظامی و بهبود کیفیت سلاحهای کشتار جمعی از قبیل سلاحهای اتمی و موشکی
- مسابقه موشکی و فضایی با اهداف نظامی
- و پزشکی تجملی و لاکچری برای جراحیهای پلاستیک و پیوند اعضای بدن فقرا به ثروتمندان.
جهان در سال۹۹ اندکی از پیامدهای انحراف علم و اختصاصی شدن دانش برای مصارف اشرافی و لاکچری را تجربه کرد.
خاورمیانه در سال۹۹
سال ۹۹ برای خاورمیانه سال پر تلاطمی بود. بسیاری از مسائل مهم در این قسمت از جهان البته با اسم و اقدامات جنایتکارانه دیکتاتوری حاکم بر ایران گره میخورد. گزارشی از برخی مهمترین وقایع خاورمیانه در سال۹۹ که بازتاب جهانی یافتند.
هلاکت پاسدار محسن فخریزاده
یکی دیگر از مهمترین وقایع سال گذشته، هلاکت پاسدار محسن فخریزاده پدر پروژه اتمی رژیم بود.
فخریزاده در شرایطی به هلاکت رسید که پیش از او پاسدار جنایتکار قاسم سلیمانی به هلاکت رسیده بود
از سوی دیگر هلاکت فخریزاده در آخرین ماههای سال۹۹ در شرایطی صورت گرفت که پیش از آن یک موج گسترده انفجارهای نامتعارف در تأسیسات اتمی و نظامی رژیم روی داده بود،
واقعهیی که پیامدهای آن تا آخرین روزهای ۹۹ با متراکم شدن فضای نظامی در آبهای خلیجفارس و کنترل منطقه توسط زیردریاییهای اتمی و ناوهای هواپیمابر و پرواز بمبافکنهای استراتژیک بی۵۲ آمریکایی برفراز خلیجفارس ادامه یافت.
اما مهمترین پیآمد هلاکت فخریزاده باز شدن سرکلاف داستان نفوذی در ستاد کل سپاه پاسداران بود. آخوند علوی وزیر اطلاعات رژیم چندماه پس از هلاکت فخریزاده رسماً اعلام کرد پیش از هلاکت فخریزاده، عامل اصلی هلاکت وی در نیروهای مسلح شناسایی و به ستاد کل نیروهای رژیم معرفی شده بود، حتی محل به هلاکت رساندن وی نیز پیشاپیش برای وزارت اطلاعات مشخص بوده اما ستاد کل و پاسداران اجازه تحقیقات به وزارت اطلاعات ندادهاند.
پس از مصاحبه علوی، موجی از اطلاعات مربوط به جاسوس بودن سرکردگان سپاه و صید شدن آنها توسط پرستوهای سرویسهای بیگانه در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
انفجار بیروت
از دیگر وقایع مهم سال گذشته، استمرار بحران در خاورمیانه بود که با انفجار مهیب بیروت یکبار دیگر توجه جهانیان را به خود جلب کرد.
روز ۱۴مرداد ۹۹ بر اثر انفجار سههزار تن نیترات آمونیوم انبار شده در بندرگاه بیروت، انفجار عظیمی بخش عمده آن شهر را ویران کرد و دستکم ۱۹۰ را کشت و شمار بسیار بیشتری را مجروح کرد.
چند روز بعد ارتش لبنان در بیانیهیی اعلام کرد که در نزدیکی ورودی بندر بیروت ۴تن و ۳۵۰کیلو گرم نیترات آمونیوم دیگر در انبارهای آن منطقه یافته است که در ۴کانتینر دپو شده بود.
آن انفجار بهسرعت مردم لبنان را متوجه حزبالله و حسن نصراله کرد آنچنان که سرکرده حزبالله بهسرعت به یکی از منفورترین چهرههای لبنان تبدیل شد!
کمتر از یک ماه بعد سرلشگر اشرف ریفی وزیر دادگستری پیشین و رئیس سابق نیروهای امنیت داخلی روز پنجشنبه گفت که وی در برابر قاضی فادی سوان شهادت داده که ایران محموله نیترات آمونیم را فرستاده، اقدامی که نهایتاً باعث انفجار فاجعهبار در بندر بیروت شد.
ریفی در بیانیهیی گفت، ”همانگونه که در شهادتنامه خودم در برابر قاضی تحقیقات قضایی فادی سوان گفتم، من تأکید میکنم که نیترات آمونیوم توسط سپاه پاسداران ایران جهت منافع حزبالله به لبنان فرستاده شده است“ .
ریفی در سخنانی گفت که وی به قاضی سوان گفته که مقادیری از محموله نیترات آمونیوم توسط رژیم سوریه استفاده شده است، و مقادیر دیگری توسط حزبالله برای گروههای تروریستیاش در قبرس، کویت، آلمان و دیگر کشورهای عرب و خارجی فرستاده شده است.
ریفی افزود، ”مقامات امنیتی میدانند که حزبالله بندر بیروت را برای قاچاق و وارد کردن مواد انفجاری کنترل میکند، جایی که یک منطقه امنیتی و منطقه گمرگی خصوصی ایجاد کرده است“
آن انفجار ویرانگر همراه با کرونا و پیامدهای آن باعث شد قیام مردم لبنان اندکی فروکش کند، اما در عینحال موقعیت باند تروریستی دستساز آخوندها یعنی حزبالله را هم در لبنان بهشدت تضعیف کرد.
میتوان گفت قیام در عراق و لبنان به میزانی که از جنگ و تروریسم آخوندی آسیب دیدند از کرونا آسیب ندیدند
ضمن اینکه سال۹۹ گرچه سال پرالتهابی در خاورمیانه بود اما در مجموع در غیاب قاسم سلیمانی جریانهای دستساز تروریستی پشتوانه و امکان گذشته را برای ویرانگری و تخریب نداشتند.
انقلاب اکتبر عراق
در سال۹۹ عراق شاهد استمرار خیزش بزرگی بود که مردم این کشور نامش را انقلاب اکتبر گذاشتند.
در این سال مردم عراق میوههای انقلاب اکتبر را به چشم دیدند.
در سال۹۹ تظاهرات به رویدادی روزانه در میادین شهرها و تحصن و تجمعات اعتراضی، به عادتی همگانی تبدیل شد.
مردم این کشور خواهان تغییر شدند اما احزاب حاکم و وابسته به ایران و حکام با انتخاب گزینه سرکوب تظاهرات مردمی نشان دادند که همچنان بهدنبال سرکوب مردم عراق هستند.
صدها انقلابی ناپدید و تظاهرات مردمی چندین بار به خون کشیده شد اما انقلاب اکتبر عراق همچنان استمرار یافت.
انقلابیون عراقی ضمن رعایت مقررات بهداشتی، در دوران کرونا، تلاش کردند صحنه تظاهرات را ترک نکنند.
آنها چادرهای تحصن خود را با شماری کمتر دوباره برپا کردند. و با این اقدامات اجازه ندادند رژیم آخوندها و دولت دستنشاندهاش بتوانند انقلاب عراق را خاموش کنند.
انقلاب اکتبر در سال۹۹ توانست روند فرقهگرایی را با بنبست روبهرو کند.
این انقلاب در صحنه بینالمللی نیز باعث شد که جامعه جهانی صدای تظاهر کنندگان را بشنود. علاوه بر این عراقیان به این باور رسیدند که تنها راه رهایی، حاکمیتی مردمی و بدون فرقهگرایی و عاری از مزدوران رژیم ایران است.
اروپا در سال۹۹
در بیشترین ماههای سال۹۹ فاصله اروپا و آمریکا بیشتر شد و فقط پس از تغییر دولت آمریکا در ماههای پایانی سال بود که این روابط دوباره رو به بهبودی نهاد.
سال ۹۹ شاهد تعمیق شکافهای درون اتحادیه اروپا بود، وضعیتی که نهایتاً با خروج کامل بریتانیا از آن اتحادیه، افزایش یافت.
توافق آلمان با روسیه برای خط لوله گاز، روابط آلمان و آمریکا را تیره کرد.
و توافق اقتصادی اتحادیه اروپا با چین، باز هم به این فاصله افزود.
اتحادیه اروپا و چین در آخرین ماههای سال۹۹ به یک توافق سرمایهگذاری دست یافتند؛ این توافق به شرکتهای اروپایی امکان دسترسی بیشتری به بازار چین خواهد داد. رسیدن به این توافق هفت سال طول کشید و برای اجرایی شدن حداقل به یک سال دیگر هم نیاز است. با این توافق شرکتهای اروپایی مجاز خواهند بود در بخشهایی نظیر خودروهای برقی، بیمارستانهای خصوصی، ساخت و ساز، تبلیغات و صنایع دریایی و همچنین بخشهایی از مخابرات فعالیت کنند. مذاکرات درباره این توافق تجاری، کمتر از هفت سال پیش (در سال۲۰۱۴میلادی) آغاز شد ولی به علل متعددی طی این سالها متوقف باقی ماند.
از دیگر رخدادهای خبرساز اروپا در سال گذشته، ادامه بحران اقتصادی و ورشکستگی برخی کشورهای اروپایی مانند یونان و ایتالیا بود.
اوجگیری اقدامات تروریستی توسط گروههای تازهتأسیس نئونازی در آلمان و اتریش،
تظاهرات جلیقه زردها در فرانسه،
تحریکات مذهبی و جنایتهای پس از آن در فرانسه و برخی کشورهای دیگر اروپایی،
از مهمترین وقایعی بودند که در سال گذشته در اروپا، خبرساز شدند.
تنشهای باقی مانده از فروپاشی شوروی و دعاوی ارضی ناشی از آن در جمهوریهای سابق آن کشور،
بحران در گرجستان، جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان از جمله وقایعی بودند که در سال۹۹ توجه جهانیان را به خود جلب کرده بودند اما مهمترین خبرها در آن منطقه به مردمی تعلق داشت که با حکومتهای خودشان درگیر شده بودند، بحرانی که هنوز هم ادامه دارد.
اعتراضهای اجتماعی در اروپای شرقی
شورش و اعتراض در کشورهای اروپای شرقی از دیگر خبرهای مهم و پرطرفدار سال گذشته بودند.
سال ۹۹ در حالی پایان یافت که در شرق اروپا، باد قدرتمند اعتراضات همچنان در حال وزیدن است.
در بلاروس، بلغارستان و روسیه مردمانی متفاوت اما با ریشههایی مشترک زندگی میکنند.
شوروی سابق تمام شده ولی هماکنون هستند مقاماتی که خود را بیبدیل میدانند در حالیکه در مقابل آنها مردمی ایستادهاند که علیه همین مقامات قیام کردهاند.
در این میان، اتحادیه اروپا سعی دارد سهم خود را در بازی در حال تغییر شطرنج ژئوپلیتیک آن قاره ایفا کند.
نگاهی به برخی اعتراضهای مهم در اروپای شرقی
بلاروس
قیام در بلاروس از سال گذشته شروع شد. نزدیک به ۲۰۰هزار تظاهر کننده علیه الکساندر لوکاشنکو به خیابانها آمدند و گفتند که انتخابات او تقلبی بوده و او را قبول ندارند. اما در مقابل این مردم، مردی که به مدت ۲۶سال بر بلاروس حاکمیت داشت این اعتراضات را انکار کرد.
اعتراضات گسترده به یک عادت هفتگی تبدیل شد، پلیس نیز تظاهرات را سرکوب کرد. هزاران نفر دستگیر و دو نفر بر اثر جراحات وارده جان خود را از دست دادند.
تحت فشار مسکو، لوکاشنکو میگوید با تصویب قانون اساسی جدید از قدرت کنارهگیری خواهد کرد، اما مخالفان نسبت به این وعده تردید دارند.
تیمی از زنان در پشت سر «تیخانوفسکایا» کاندیدای ریاست جمهوری، جنبش مخالف را رهبری کردهاند.
پارلمان اروپا به او جایزه ساخاروف را اهدا کرد. اتحادیه اروپا قول داده است در صورت انتقال دموکراتیک و احترام به حقوقبشر در این کشور از آن حمایت اقتصادی کند
بلغارستان
در بلغارستان؛ ماههاست که، بلغاریها به خیابانها آمده و خواستار استعفای نخستوزیر بویکوف بوریسوف، محافظهکاری که از ۱۲سال پیش تاکنون در قدرت بوده میباشند. مردی که گفته میشود با فساد در ارتباط بوده است.
وی درخواست استعفای دولت خود که توسط رئیسجمهور «رومن رادف» به وی پیشنهاد شد را رد کرد.
بوریسوف عضو حزب مردم اروپا است. منتقدان بروکسل را متهم میکنند که اتحادیه اروپا فشار کافی را به این کشور بهعنوان فقیرترین کشور اتحادیه اروپا نمیآورد تا شرایط سیاسی در آن تغییر کند.
اما در روسیه
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه نیز در ماه ژوئیه، با اعتراضات مردمی روبهرو شد. علت اعتراضات انجام اصلاحات حکومتی اعمال شده در قانون اساسی این کشور بود. بر اساس اصلاحات او میتواند برای انتخابات مجدد در سال۲۰۲۴، هم کاندیدا شود. در سال۲۰۲۴ چهارمین دور ریاستجمهوری او به پایان میرسد و براساس اصلاحات انجام شده میتواند در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری تا سال۲۰۳۶ در قدرت باقی بماند.
همهپرسی درباره تغییر قانون اساسی در روسیه با ۷۸٪ آرا پیروز شد. مجلس دوما همچنین از لایحه اعطای مصونیت رؤسای جمهور روسیه و خانوادههای آنها از تعقیب کیفری پس از ترک مقام پشتیبانی کرد.
الکسی ناوالنی منتقد کرملین نتایج همهپرسی را "یک دروغ بزرگ" توصیف کرد که افکار عمومی واقعی در روسیه را منعکس نمیکند. یک ماه پس از این موضعگیری، او از طریق مسموم کردن، هدف حمله آشکار قرار گرفت.
او در بیمارستانی در برلین تحت درمان قرار گرفت و نجات یافت. ناوالنی، پوتین را مسئول مسموم شدن خود میداند، ادعایی که مسکو آنرا رد کرده است. ناوالنی پس از معالجه به روسیه برگشت، دستگیر شد و هم اینک دوران محکومیت خود را میگذراند و هوادارنش همچنان دستاندرکار تظاهرات برای آزادی او و تحقق خواستههای سیاسیشان هستند.
این پرونده باعث تشدید تنش بین اروپا و روسیه شده است.
جابهجایی قدرت در آمریکا
یکی از مهمترین رخدادهای سال۹۹ که برای روزها رسانههای جهان را بهخود متوجه کرد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و جابهجایی قدرت در آن کشور بود.
آخرین مرحله انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا در روز ۶ژانویه ۲۰۲۱ (۱۷دی) با تظاهرات اعتراضی بزرگی همراه شد.
بنا بر روال قانونی بامداد پنجشنبه ۱۸دی ۹۹، جلسه مشترک مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، که از روز چهارشنبه شروع شده بود، پس از رأیگیری و رد اعتراضها به نتایج انتخابات در آریزونا و پنسیلوانیا، ریاستجمهوری بایدن را مورد تأیید قرار داد.
اجلاس مشترک کنگره آمریکا که به مدت ۵ساعت بهعلت وارد شدن معترضان به ساختمان کنگره، متوقف شده بود، پس از کنترل دوباره محل توسط نیروهای دولتی از سر گرفته شد.
ای بیسی نیوز گفت: در جریان تظاهرات مقابل کنگره آمریکا ۴نفر کشته و بیش از ۵۰نفر دستگیر شدند.
رابرت کانتی رئیس پلیس واشنگتن گفت کشتهشدگان شامل یک زن که توسط پلیس کنگره آمریکا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و ۳نفر دیگر است که در «اورژانس پزشکی» جان باختند. ۱۴ افسر نیز مجروح شدند
بایدن طی توئیتی نوشت: امروز یادآور یک روز دردناک بود که دموکراسی شکننده است.
صبح پنجشنبه ترامپ اعلام کرد هر چند نتیجه اعلام شده انتخابات برایش قابلقبول نیست اما انتقال قدرت بهگونهیی مسالمتآمیز انجام خواهد شد.
آنچه که در انتخابات سال گذشته آمریکا اتفاق افتاد واقعهیی نادر در تاریخ آن کشور محسوب میشود. رخدادی که البته نه فقط در آمریکا بلکه در جهان بازتاب بسیار گستردهیی داشت.
روابط آمریکا و دیکتاتوری آخوندها
یکی از مهمترین رخدادهای سال۹۹ داستان روابط دیکتاتوری حاکم بر ایران با غرب و بهویژه آمریکا بود.
روابط دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران با آمریکا در سال۹۹ به تیرگی کامل گرایید اما آخوندها تلاش کردند به پاسدارانشان وعده دهند که با تغییر حکومت در آمریکا، وضع بهتر خواهد شد.
آن تغییر موعود در حاکمیت آمریکا البته در ابتدای زمستان ۹۹ بهوقوع پیوست و حکومت آمریکا تغییر کرد، جمهوریخواهان رفتند و دمکراتها بر سرکار آمدند اما پس از چند روز و با اعلام گامبهگام سیاستهای دولت جدید آمریکا، بار دیگر یاس و ناامیدی به اردوی آخوندها و پاسدارانشان بازگشت.
در همان اولین هفتههای روی کار آمدن دولت جدید روشن شد که هیچ بازگشت عجولانهای از سوی آمریکا به برجام در چشمانداز نیست
اندکی بعد سران حکومت جدید آمریکا اعلام کردند نیاز به یک توافق دیگر با رژیم است که هم گستره توافقها بیشتر باشد و مدت و کم و کیف محرومیت رژیم از غنیسازی بیشتر از توافق قبلی باشد.
پس از این اعلام مواضع آمریکایی، حملات رژیم به پادگانهای آمریکا در عراق تشدید شد تا جایی که آمریکا رسماً مواضع رژیم در سوریه را بمباران کرد و دور جدیدی از تنش در روابط رژیم با آمریکای جدید آغاز شد.
و سال۹۹ در شرایطی به پایان رسید که دیکتاتوری حاکم بر ایران بار دیگر خود را با همان مواضع قبلی آمریکاییها و این بار البته با یک اجماع آمریکایی – اروپایی مقابل دیدند!
آوارگان و پناهندگان
یکی از غمانگیزترین رخدادهای سال۹۹ مربوط میشود به صحنههایی که پناهندگان آواره آفریقایی و آسیایی را در میان امواج دریا سرگردان نشان میدادند.
تصاویر امواج پناهندگان گریخته از جنگهای قومی و سرکوبهای ناشی از حاکمیت دیکتاتورها و تروریسم مذهبی نشات گرفته از فاشیسم مذهبی آخوندها که به هر وسیله تلاش میکنند خود را به قاره سبز برسانند، یکی از خبرهای عادی شده و روزمره رسانههای جهان در سال۹۹ بود.
اکنون سواحل ایتالیا و یونان آکنده از مهاجران بیپناه آفریقایی و آسیایی است.
پناهندگانی که خبر آتشسوزی کمپهای محقرشان در یونان و اروپای شرقی همگان را سرافکنده کرد.
از سوی دیگر در سال۹۹عوامل آخوندها کمپ پناهندگان سوری را در لبنان به آتش کشیدند و نشان دادند که هیچ مرزی در جنایتکاری ندارند.
جنایتی که حکومت جدید برمه نسبت به پناهندگان روهینگیایی مرتکب شد باعث گردید سازمان ملل پا در میانی کند و نهایتاً بنگلادش روهینیگیاییها را بپذیرد یعنی کشوری که سرزمین مادری روهینگیاییهاست اما از آنجا رانده شده بودند و در آخرین ماههای سال۹۹دوباره آنها را ناگزیر کرد که تن به یک مهاجرت دیگر داده و از سرزمین مادری خود به یکی از جزایر پرت و دورافتاده بنگلادش در اقیانوس هند کوچ کنند، یک کوچ اجباری!