آخوند رئیسی در پیام نوروزی خود، با لودگی سخیفی از رساندن «رشد اقتصادی بهبالای ۵درصد» و پدیدار شدن «نشانههای رشد و ثبات اقتصادی و افزایش چشمگیر ارزش تجارت خارجی» دم زد؛ اظهاراتی که حتی در داخل رژیم هم موجب تمسخرش گردید. اما رئیسی در یک اظهارنظر جدی در همان پیام گفت: «توان دفاعی و موشکی و فضایی در اولویت است و تصریح نمود که «امنیت نظام در اولویت است».
همین معنا را ولیفقیه ارتجاع در سخنرانی نوروزی خود بهطور آشکارتری بیان کرد. وی ضمن اشاره بهافرایش درآمد ارزی رژیم بر اثر افزایش قیمت جهانی نفت، گفت برای مصرف آن دو نظر وجود دارد، یکی اینکه «واردات را افزایش بدهیم تا مردم رفاه و آسایش پیدا کنند... این البته ظاهر خوبی دارد، اما باطن بسیار بدی دارد، یک راه دیگر هم این هست که ما از درآمدهای نفتی برای کارهای اساسی کشور استفاده کنیم، بنیانها را محکم کنیم».
البته بدون این تصریحاًت نیز از ابتدا بدیهی بود که دیناری از افزایش درآمدهای ارزی، صرف کاهش فشارهای اقتصادی که استخوانهای مردم را خرد کرده نخواهد شد، بلکه بجز آنچه که روانهٔ جیبهای گشاد آخوندها و پاسداران میشود، الباقی خرج «محکم کردن بنیانها» خواهد گردید که جز سرکوب در داخل و جنگافروزی و تروریسم در خارج معنای دیگری ندارد؛ اما جای این پرسش هست که چرا سران رژیم این موضع ضدمردمی را که نباید چیزی صرف «رفاه و آسایش مردم شود» و «امنیت نظام در اولویت است» اینچنین فاش و آشکار بهزبان میآورند؟
بخشی از پاسخ را در اظهارات پاسدار قاسم رضایی جانشین فرمانده نیروی انتظامی رژیم میتوان یافت. وی با اشاره بهاین که «بیش از دو سوم مجموعه انتظامی در سراسر کشور (بیش ار ۲۰۰هزار نفر) در کوچهها، خیابانها، مرزها و …، در آمادهباش هستند» چنگ و دندان نیروی سرکوبگر انتظامی را بهمردم نشان داد و گفت: «ناجا... شمشیر برندهیی بر بدخواهان و هنجارشکنان است». وی بهخصوص بر جمعآوری «سلاح غیرمجاز» تأکید کرد و گفت که استفاده از سلاح را «نمیتوانیم تحمل کنیم».
روشن است این دشمن که عمدهٔ نیروی انتظامی در برابر آن در «کوچهها و خیابانها» بهحالت آمادهباش در آمده، مردم آمادهٔ خیزش و قیاماند؛ که در تمام طول سال گذشته خیابانهای شهرهای سراسر کشور از خروش و فریاد خشم و اعتراض آنها خالی نبود. کمااینکه در «مرزها» نیز باز همین دشمن، در کسوت کولبران و سوختبران محروم سر و سینهشان آماج هر روزهٔ پاسداران جنایتکار خامنهای بود و روشن است که اگر این نیروی عظیم شعلهور از خشم و کینه، مسلح شود، تا کجا برای رژیم ترسناک و وحشتافزاست.
آری، چهرهٔ این دشمن اصلی را دیگر نمیتوان پنهان کرد و لاجرم بایستی آن را بهنیروهای رژیم نشان داد و در برابرش بهحالت آمادهباش در آمد. همان دشمنی که در سراسر سال گذشته «مثل شیر بهزنجیر کشیدهیی در حال غرش و خشم و خروش بود» (سخنرانی رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ـ نوروز ۱۴۰۱).
همان دشمنی که پیشتازان رویان و بالندهاش در کانونهای شورشی، با فعالیتهای ضد اختناقشان چه در بهآتش کشیدن مظاهر رژیم در سراسر ایران و چه با پخش پیامهای رهبر مقاومت در شهرهای مختلف و چه با قطع برنامههای شبکههای تلویزیونی و رادیویی رژیم و سامانههای وزارت سانسور رژیم و پخش فراخوانهای سرنگونی از آنها، از یکسو، نزدیکی روز رهایی را بهمردم ایران نوید میدهند و از سوی دیگر بهرژیم تفهیم میکنند که وضعیت تا کجا انفجاری است.
همان شرایط عینی آمادهیی که یکی از کارشناسان رژیم بهنام قراییمقدم که سالها مشاور نیروی انتظامی بوده، با اشاره بهخطری که در سال۱۴۰۱ در کمین است، خطاب بهرژیم هشدار داد: «تردید نکنید که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند اگر امسال انفجار گرسنگان صورت نگیرد در سال آینده صورت خواهد گرفت» (روزنامهٔ حکومتی آرمان ۱۸اسفند).