در جریان ابراز وحشت از تحولات و خط سیر آنها و هشدار نسبت به آینده و سرنوشت تاریک رژیم که ورد زبان همه مقامها و رسانههای رژیم شده، اعترافات قابل توجهی نیز از لابلای این هشدارها بیرون میزند. از جمله اینکه وزیر اطلاعات رژیم اعتراف میکند که ریشه عمده مسائل و مشکلات، نه دشمن، بلکه ما خودمان هستیم. دادستان کل رژیم اعتراف میکند که در جنگی که رژیم با مردم در فضای مجازی با حربه فیلتر کردن دارد، شکست خورده است. آن یکی مهره اصلاحطلب اعتراف میکند که بله ما سوپاپ اطمینان نظام و حافظ آن هستیم ولی دیگر حنایمان رنگی ندارد و کاری از دستمان برنمیآید و آن یکی هم اعتراف میکند که بیایید رأیگیری یا نظرسنجی کنیم که اگر امکان مهاجرت از کشور داشته باشند، چند نفر میمانند و و و...
آخوند محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، روز ۲۷تیر با اعتراف به شکست رژیم در فیلترینگ فضای مجازی با این بیان که «ما در پایان هر هفته ۲۰هزار تا ۲۲هزار مورد فیلتر داریم اما با نامهای دیگر فعالیت خود را از سر میگیرند»، بحرانهای موجود در کشور را بیشتر شایعه و دروغهایی خواند که در فضای مجازی مطرح میکنند و اضافه کرد که مشکل این است که: «بسیاری هم شایعات و دروغها را باور میکنند». وی سپس در خطر بودن نظام آخوندی را با این بیان مطرح کرد: «نسل جوان بهشدت در معرض خطر است. دشمن برنامه ریزی و سرمایه گذاری گستردهیی در این خصوص انجام میدهد».
اما آخوند محمود علوی، وزیر اطلاعات رژیم، متفاوت با دادستان رژیم به ناگزیر البته با احتیاط، اذعان کرد که «۶۰ تا ۸۰درصد، خودمان عامل (مشکلات) هستیم و دشمن فقط به مشکلات کشور نمک و فلفل اضافه میکند. ما باید بگردیم عامل مشکل را خودمان پیدا کرده و تدبیر کنیم... پیام دیماه را خودمان به خودمان دادیم؛ نه دشمن به ما»!
محمدرضا خاتمی از باند بهاصطلاح اصلاحطلب اصل حرف را بالا میآورد که تمام این نگرانیها و ترفندها برای مقابله با تغییر نظام است: «اصلاحطلبان ابایی از این ندارند که بگویند ما سوپاپ اطمینان نظامیم، ما معتقدیم تغییر نظام بر مشکلات و مشقات کشور خواهد افزود. یک روز بحران اعتراضهای دیماه، روز دیگر مسأله مؤسسات مالی - اعتباری، این حوادث پیدرپی که کمکم شکل دومینو پیدا میکند جریانهایی که هیچکس نمیتواند بگوید سرانجامش چه میشود».
وی در ادامه روشنتر علت اصلی نگرانی و وحشتش را برجسته میسازد و نشان میدهد که در برابر خواست مردم برای تغییر، بهاصطلاح اصلاحطلب و اصولگرا از یک کوزه آب میخورند و به زیر یک عبا میروند: «با تداوم این حرکتها که علیالظاهر ادامه هم خواهد یافت، میتواند به جاهای بدتری هم برسد. مردم ما آن اعتمادی که باید به حکومت داشته باشند را ندارند». وی سپس بر پوسیدگی و شقه عمیق نظام دست میگذارد و میگوید: «مسئولان کوچکترین انسجامی از درون ندارند، مردم با خودشان میگویند اینها خودشان به همدیگر رحم نمیکنند حالا میخواهند به مردم رحم کنند؟ خب در این حالت مردم به چهکسی اعتماد کنند»؟
مهدی آیتی، عضو سابق مجلس ارتجاع هم به صراحت اعتراف میکند که مردم ایران از این نظام با همه دستهبندیهایش عبور کردهاند و همه را سر و ته کرباس ولایت میدانند: «مشکلی که امروز برای هر دو جریان سیاسی کشورمان بهوجود آمده، این است که مردم دیگر به آنها اعتماد ندارند و این بهدلیل عملکردشان در ۴۰سال اخیر است. مردم طی این ۴دهه مدیریت هر دو جریان را تجربه کردهاند».
حسن بیادی از باند خامنهای هم بر ماهیت یکسان هر دو باند رژیم دست میگذارد. اعترافاتی که البته بعد از قیام دیماه ۹۶ و استمرار آن و شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به ناگزیر مطرح میشود: «دیگر مردم رغبتی به اصولگرایی و اصلاحطلبی نشان نخواهند داد، مردم متوجه شدند که اصولگرایان و اصلاحطلبان فقط شعار عوض میکنند در واقع شعارهای به ظاهر زیبا مطرح میکنند اما ماهیت رویکرد سیاسی خود را بهخاطر موفقیتشان در بکارگیری زر و زور و تزویر تغییر نمیدهند».
وی سپس چشماندازی که مردم برای تمامیت نظام تدارک دیدهاند را بازگو میکند و نشان میدهد که رژیم در برابر یک تهدید، تنها یک تهدید قرار دارد که در صورت تحقق آن، نه اصولگرا و نه اصلاحطلب باقی نخواهند ماند و تمامیت نظام آخوندی جارو خواهد شد: «همه مردم درک کردهاند که این رفتارها دوگانه و منافقانه است بنابراین مردم برای تنبیه عاملان این رفتار دوگانه... و فساد خانمانبرانداز اداری و تحریمهای داخلی تصمیمات سختی گرفتهاند و باید هوشیار باشیم که دیگر مردم مظلوم چیزی را برای از دست دادن ندارند بنابراین خواستههای خود را بهگونههای مختلف مانند مردم خرمشهر و آبادان و اهواز از طریق نافرمانیهای مدنی(بخوانید قیام و خیزش)... به اجرا در خواهند آورد».