خامنه‌ای در دیدار نمایشی ۲۹آذر ۱۴۰۱ خود با نفراتی که آنها را «خانواده‌ٔ شهدای شاهچراغ» می‌خواند، گفت:
«خیلی از جوانهای ما و شما قضایای بیست سال قبل را نمی‌دانند، قضایای (مجاهدین) را نمی‌دانند».
منظور او این بود که علت گرایش جوانها به مجاهدین و الهام‌گیری از استراتژی کانون‌های شورشی این است که از سوی حاکمیت به اندازه کافی شیطان‌سازی و به‌قول او «جهاد تبیین» در مورد مجاهدین صورت نگرفته است. خلیفهٔ سردرغار و پابه‌گور گمان می‌کرد، می‌شود و می‌توان واقعیت‌های تاریخی را در دنیای انفجار اطلاعات با جعل و وارونه‌سازی طور دیگری به خورد جوانان داد و مانع از روی‌آوردن نسل‌های جدید به مجاهدین شد.
نمونه‌یی از «جهاد تبیین»!
در این راستا روزنامهٔ بیت خامنه‌ای با نوشتن «وجیزه»!یی به مجاهدین خرده گرفته است که چرا سد دوران و مانع اصلی را آمریکا معرفی نکرده و خشم و خروش جوانان را به آن سو کانالیزه نمی‌کنند؟ مگر در بحبوحه‌ٔ برگزاری شعبدهٔ خمینی تحت عنوان «رفراندم» و با معرفی برنامهٔ حداقل و انتظارات مرحله‌یی خود از جمهوری اسلامی ننوشتند: «... در تاریخ جدید ایران از مشروطه به این طرف امپریالیستها پیوسته حامی و ارباب هر جنایت و پلیدی سفاکان بوده‌اند. همانها که رضا پالانی قلدر را بر ما گماشتند و برایمان ۲۸مرداد، ساواک، ۱۷شهریور، سینما رکس و چماقدار و رستاخیز و... به ارمغان آوردند. همانها که کاپیتولاسیون سیاسی خود را به تمام ابعاد زندگی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ما تعمیم دادند...» (کیهان شریعتمداری ۴دی ۱۴۰۱. به‌نقل از کیهان ۲۸اسفند ۱۳۵۷).
کیهان‌نویس بیت با در هم کنار قرار دادن این فاکت و چند فاکت مشابه در کنار سخنان مایک پمپئو، در کنفرانس واشنگتن نتیجه می‌گیرد که ادعای مبارزه با امپریالیسم در نظر و ملاقات با سران حزب جمهوریخواه در عمل بیانگر نفاق مجاهدین است و از این رو صفت «منافق» زیبندهٔ آنهاست.
داستان شیاد و معلم
ترفند گماشتهٔ خامنه‌ای ـ که بی‌گمان بدون اطلاع خلیفهٔ هراسان به آن مبادرت نکرده ـ داستان معروف «شیاد» و «معلم» و مسابقهٔ آنها را به یاد می‌آورد. شیاد به معلم گفت: «بنویس مار». معلم نوشت: «مار». نوبت به شیاد که رسید او شکل مار را روی خاک کشید و از مردم پرسید: «کدام یک از این دو، مار است؟». مردم ده که سواد نداشتند همه به شکل مار اشاره کردند.
اکنون کیهان‌نویس بیت که قافیه را باخته است با پریدن از روی ۴دهه استیلای نظام کافرکیش ولایت فقیه می‌خواهد مخاطب را به سال۱۳۵۷ یا سالهای قبل از سرنگونی سلطنت شاهنشاهی ببرد و با گرته‌برداری از تحلیل‌های مجاهدین در مورد وابستگی شاه به آمریکا، مجاهدین را ناقض اصول خود معرفی کند. لابد وقتی مجاهدین، جوانان قیام‌آفرین آمریکایی باشند، خمینی و خامنه‌ای ضدامپریالیست خواهند بود!
«دشمن ما همین‌جاست»
مجاهدین با افتخار تمام از همان آغاز، مقهور شعبدهٔ اشغال سفارت و نعره‌های گمراه‌کنندهٔ «مرگ بر آمریکا»ی «دانشجویان خط امام»! نشده و به جای ضدامپریالیست خواندن امام، بر روی شعار آزادی پای فشرده و از ۴دهه پیش این رژیم را تضاد اصلی جامعهٔ ایران معرفی کردند. آنها در خشت خام چیزی را می‌دیدند که بسیاری از مدعیان عاجز از دیدن آن در آینه بودند. مردم ایران به‌خوبی متوجه ماهیت آمریکاستیزی این رژیم و استفادهٔ ابزاری از شعار مرگ بر آمریکا و دشمن‌تراشی‌های موهوم خامنه‌ای شده و با هوشمندی تمام شعار دادند:
«دشمن ما همین‌جاست/ دروغ می‌گن آمریکاست»
امروزه دیگر برای عالم و آدم مشخص است که «شعار مرگ بر آمریکا»ی عمامه‌داران خون‌آشام برای این است که بتوانند در پوش آن به اشغال ایران ادامه دهند و کشتار جوانان ایران را توجیه نمایند.
معاملهٔ ننگین برای نابودی مجاهدین
حافظهٔ تاریخی به ما می‌گوید همین رژیم برای این‌که مجاهدین و رهبری آنها را سر ببرد به زد و بند با فرانسه در دوران ریاست‌جمهوری شیراک پرداخت و در ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ یک کودتای ننگین را برای استرداد خانم مریم رجوی به خاک ایران رقم زد؛ کودتایی که برای درهم‌شکستن آن، ۲۵مشعل‌دار فروزان آزادی، خود را در ۱۰کشور به آتش کشیدند.
به یاد داریم که همین رژیم با رشوه‌های میلیاردی از کیسه مردم ایران، مجاهدین را در لیست‌های تروریستی اتحادیهٔ اروپا وارد کرد.
به یاد داریم که با این معاملهٔ ننگین بود که آمریکا را در روز ۲۹اسفند ۱۳۸۱ به دام جنگ در عراق و بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران کشاند. مجاهدین در آن زمان به دولت عراق و هم به آمریکا و نیروهای ائتلاف اعلام کرده بودند که در این جنگ کاملاً بی‌طرفند و هیچ‌گونه دخالتی در آن ندارند و به‌منظور اثبات این ادعا، مختصات جغرافیایی قرارگاههای مختلف خود در عراق را نیز، برای هیأت نمایندگی سازمان ملل متحد در عراق (آنمویک) ارسال کردند. اما نیروهای مهاجم در یک بند و بست ننگین با فاشیسم دینی حاکم بر ایران، قرارگاههای مجاهدین و نیروهای ارتش آزادیبخش را مورد شدیدترین بمبارانها قرار دادند.
در جریان این حملات، بیش از ۵۰تن از مجاهدین به‌شهادت رسیدند و دهها تن دیگر مجروح گردیدند. در آن هنگام خامنه‌ای می‌خواست با این زد و بند مجاهدین را به جنگ با آمریکا بکشاند و به این ترتیب هماورد اصلی خود را از میدان سرنگونی خارج سازد اما رزمندگان به دستور فرمانده کل ارتش آزادیبخش، با انضباطی شگفت‌انگیز، برای دفاع مشروع از خود، حتی یک گلوله نیز شلیک نکردند و به این ترتیب نقشهٔ رژیم را که روی درگیری مجاهدین و ارتش آمریکا و نابودی آن در این رویارویی سرمایه‌گذاری کرده بود، نقش بر آب کردند.
آری شعار «مرگ بر آمریکا» بیشتر از هر چیز دیگر به این رژیم و ابقای آن خدمت کرده است. خوشا مجاهدین که مقهور این شعبده نشده‌اند و عقربهٔ قطب‌نمای آنها همیشه این نظام ضدایرانی و اشغالگر ایران را نشانه رفته است.
***
منافع ایران و ایرانی در سرنگونی تام و تمام این دشمن‌ترین دشمن است. دیپلماسی انقلابی مجاهدین با این هدف به جنگ سیاست مماشات با فاشیسم دینی رفته و به خنثی کردن آثار زیانبار آن کمر همت بسته است.
