دیکتاتوری سفاک آخوندی، سرانجام پس از ۶ماه دستبهدست کردن گلولهٔ آتشین آمار شهیدان قیام آبان۹۸ در دستان مهرههای مختلف خود، آخوند مجتبی ذوالنور را به صحنه فرستاد تا از یک آمار مهندسیشده رونمایی کند. او نیز تعداد جان باختگان را ۲۳۰نفر اعلام نمود و با قساوت تمام آن را «یک حادثهٔ طبیعتی»! خواند.
البته قبل از این رونمایی این فیلم به اکران درآمده از شعبدهبازیهای خامنهای، رحمانی فضلی پیشپردهٔ آن را با ایما و اشاره علنی کرده بود تا حساسیتها سنجیده شود و اعلام ناگهانی آن تنش بهوجود نیاورد.
یک عقبنشینی آشکار و مفتضحانه
این اعلام آمار ولو مهندسیشده و بهمنظور پوشاندن ابعاد جنایت یک عقبنشینی در برابر خواسته مردم و مقاومت ایران است. به عبارت دیگر بیانگر فضای ملتهب اجتماعی است. مردم بهجد خواستار آن هستند که از قاتلان فرزندانشان و در پیشاپیش آنها از علی خامنهای و سایر سردمداران نظام ولایی بازخواست شود. رسانهٔ حکومتی اعتماد (۱۲خرداد ۹۹) ضمن اندرز به بالاییهای نظام آنها را نسبت به «بروز چالشهای جدی در روابط میان دولت و ملت» پرهیز میدهد و مینویسد:
«اگر شفافیت ایجاد نشود و آمار به مردم گفته نشود، فضایی ایجاد میشود که موجهای بیگانه بهخوبی بر آن سوار خواهند شد و در این نارسایی اطلاعات، قطعاً بخشی از مردم نیز با آنان همراهی خواهند کرد. اینها را گفتیم و هنوز هم میگوییم و امیدواریم مسئولان به آن تن دهند چرا که اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند، بحران پشت بحران خواهیم داشت».
بازی با درصدها برای گیج کردن مخاطب
نظام آخوندی برای فرار از تبعات آمار واقعی شهیدان، با رقمسازیهای دروغین بهدنبال لاپوشانی این موضوع است. در ادامهٔ تاکتیک سردواندن، پاس دادن و امروز و فردا کردن اعلام آمار، اینبار دست به ترفند کثیفی زده است تا آمار را از کلیت بیندازد. بازی با آمارها و درصدهای مختلف هدفی جز گیج کردن مخاطب و از تیزی انداختن موضوع اصلی ندارد.
آخوند ذوالنور طی یک فقره پشتهماندازی دجالانه مدعی است ۲۲درصد جانباختگان سابقهدار بودند، ۷درصد در درگیری مسلحانه و ۱۶درصد در تعرض به اماکن انتظامی شرکت داشتند. ۳۱درصد آنها به مراکز عمومی حمله کردند، خوب باقی آنها هم که ۲۶درصد هستند لابد در رد و بدل کردن تیر از سوی دو طرف درگیر جان باختهاند!
این آخوند حرام لقمه میگوید که ۵۰۰۰ نیروی انتظامی مجروح شدهاند و این نشان میدهد که مأموریت آنها تدافعی بوده است و نه تهاجمی! رحمانی فضلی قبل از او طی یک دروغ دیگر مدعی شده بود که ۲۰درصد کشتهشدگان با سلاح غیرسازمانی کشته شدهاند.
این سفسطههای بهشدت ناشیانه و درصدهای سرهمبندی شده برای آن است تا از قباحت موضوع بکاهند و خامنهای و جلادانش را به در ببرند.
چرا این همه دیر؟!
آمار مهندسیشده، آنقدر مضحک و به دور از واقعیت است که حتی داد رسانههای حکومتی نیز درآمد. جهان صنعت در مطلبی با عنوان «آمار سرخ» نوشت:
«چرا شمارش این دویست و چند کشته اینقدر طول کشید؟ یا اینکه این وقفه طولانی در ارائه آمار چه تاثیری بر باورپذیری عدد اعلامی دارد؟»
عباس عبدی در این رابطه نوشت: «چرا این همه دیر؟ چرا همان آبانماه اعلام نشد، که این همه تبعات نداشته باشد؟ حالا که اعلام میشود ... حداقل جبران مافات شود و با اسم و رسم و تاریخ و محل واقعه و علت مرگ نیز اعلام شوند تا دیگر هیچ شائبهای باقی نماند».
مهرهٔ سوختهٔ اصلاحطلبان میداند که هیچ جبران مافاتی در کار نیست. اگر خامنهای میخواست با اسم و رسم و تاریخ و محل واقع و علت مرگ را اعلام کند، نیازی به این بازی موش و گربه نبود.
مقاومت ایران، مرجع آمار واقعی
مقاومت ایران طی یک کار طاقتفرسا و متکی به دادههای دقیق از داخل ایران آمار جانباختگان را بیش از ۱۵۰۰نفر اعلام کرد. این آمار از سوی خبرگزاری رویتر مورد استناد قرار گرفت. این خبرگزاری در تاریخ ۲دی ۹۸ طی یک گزارش اختصاصی گفت در اعتراضهای آبان در ایران حدود ۱۵۰۰نفر کشته شدهاند. این خبرگزاری همچنین اعلام کرد: «علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با چهرهای نگران و نابردبار خود را در انظار نشان داد. او کارکنان ارشد امور امنیتی و دولت را گرد خود جمع کرد و فرمانی با این مضمون صادر کرد: هر کاری میتوانید انجام دهید تا جلوی آنها را بگیرید».(دویچه وله. ۲۳دسامبر ۲۰۱۹)
طبق این گزارش ویژه «معترضان در نیزارها در محاصره نیروهای امنیتی قرار گرفتند و در جریان آن با شلیک تیربارهای سنگین دستکم ۱۰۰نفر کشته شدند».(همان منبع)
در تاریخ ۲دی ۹۸ این آمار از سوی برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا مورد تأیید قرار گرفت:
او طی پیامی که در حساب توئیتری وزارتخارجهٔ آمریکا منتشر شد بر ضرورت مجازات مرتکبان آنچه «قتلعام» توصیف شده و ۱۵۰۰ قربانی داشته، از سوی جامعه جهانی تأکید کرد.
برایان هوک، همچنین در گفتگو با نشریهٔ فارین پالسی در ۱ خرداد ۹۹ بر این آمار تأکید کرد و افزود:
«ما گفتهایم که در کنار مردم ایران خواهیم ایستاد و این کار را با حسابرسی از رژیم ایران برای کشتار مردم ایران انجام دادهایم. در آبان سال گذشته رژیم ایران بیش از ۱۵۰۰نفر را بهقتل رساند، هزاران نفر را مجروح کرد، بین ۸ تا ۱۰هزار نفر را به زندان انداخت. ما ۱۲نفر که در نقض حقوقبشر در ایران دست داشتهاند را روز اول خرداد تحریم کردیم که وزیر کشور یکی از آنهاست. او دستور استفاده از سلاحهای مرگبار علیه تظاهرکنندگان را صادر کرد».
شایان ذکر است که تاکنون اسامی و مشخصات بیش از ۷۵۵تن از شهیدان از سوی مقاومت منتشر شده است.
اعلام آمار از سوی یک کمیسیون تاریخ مصرف گذشته!
از همزمانی اعلام آمار مهندسیشده و دروغین با سالمرگ دجال بزرگ که بگذریم، اعلام آن از سوی رئیس کمیسیون امنیت مجلس دهم ارتجاع نیز قابل تأمل است. گویا خامنهای عمد داشتهاند که بعد از شروع به کار مجلس جدید، این آمار را اعلام کند تا پر آن مجلس سوگلی و ولاییاش را نگیرد. به عبارت دیگر آن را موضوعی مربوط به مجلس قبلی قلمداد کند و از تبعات آن بگریزد؛ در حالی که این آمار که از مهمترین مسائل روی میز نظام بود میتوانست دست کم از سوی یک مقام رسمی و در قدرت مانند حسن روحانی یا وزیر کشور او، رحمانی فضلی اعلام شود.
حسرت آخوندی برای «امنیت» و «نظم»!
آخوند ذوالنور با جازدن لباس شخصیها و سربازان بدنام وزارت اطلاعات و نیز نیروی انتظامی و سپاه و بسیج به جای «مردم» میگوید «وقتی تعرض به اماکن خصوص و دولتی و مراکز انتظامی رخ میدهد، مردم از حاکمیت استقرار امنیت و نظم را مطالبه میکنند»! (انتخاب. ۱۲خرداد ۹۹) این «امنیت» و «نظم» که این آخوند پاچه ورمالیده مدعی آن است، همان نظم سیاه و ننگین رضاخانی است که شاه و شیخ از دیرباز درصدد پیاده کردن آن در فلات ناآرام ایران بودهاند تا در سایهٔ این امنیت کذایی بر سر منابع ملی فرود بیایند، بدوشند، بمکند، بچاپند و بیهراس از عواقب آن دست به شکنجه و کشتار بزنند و آقازادههای خود را پروار کنند اما «آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت» مردمی که یک شعلهٔ خشم آنها توانسته طی چند روز ۴۹۷مرکز دولتی، ۲۳۰خودرو دولتی، ۵۶۹خودرو و موتور نیروهای سرکوبگر انتظامی، ۹۹۱ مرکز چپاول و ۱۲۳مرکز سوخت را به آتش بکشد یا به آنها آسیب وارد کند، باز هم هستند و در عصبهای تحریک شدهٔ این جامعهٔ ملتهب حضور دارند. آنها ثانیه به ثانیه وضعیت را رصد میکنند و برای روز و لحظهٔ موعود گوش خواباندهاند.
اگر خامنهای گمان میکند میتواند مانند انتخابات نمایشی، آمار فرزندان به خاک و خون کشیده شدهٔ ایرانزمین را نیز مهندسی کند کور خوانده است. ترجیعبند تکاندهندهٔ آه سوزناک مادران شهیدان گویی میگوید:
«وای اگر از پس امروز بود فردایی!»