اظهارات روز31اردیبهشت مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا و تشریح سیاست جدید آمریکا و استراتژی جدید این کشور در مورد ایران، بهسرعت در صدر اخبار جهان و ایران قرار گرفت و موجی از هراس و نگرانی را در رژیم آخوندی برانگیخت. صحبتهای وزیرخارجه آمریکا یک بیانیه تعیین استراتژی بود و سیاستها در مورد ایران را به روشن بیان کرد.
بیانیه تعیین سیاست، استراتژی آمریکا درباره خاورمیانه و مشخصاً رژیم را مشخص میکند. در این استراتژی تضاد اصلی و کانون همه مسائل خاورمیانه که روی تمام دنیا تأثیر میگذارد، فاشیسم مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران است.
دومین نکته مهم، مطرح واقعیت مسأله ایران بود که در تضاد عمیق و جنگ آشتی ناپذیر مردم ایران با رژیم خلاصه میشود و در بیان زیر آمده است:
برای دو نسل رژیم ایران قیمت سنگینی از مردم خود و جهان گرفته است.
چنگال سخت سرکوب بر گرده میلیونها مردم ایران بوده سرکوبی که تابهحال دیده نشده است.
اعتراضات چند ماه اخیر نشان داد که مردم ایران عمیقاً از شکستهای حکومت خودشان ناامید هستند. اقتصاد ایران در نتیجه تصمیمات بد توسط [مقامات-م] ایران دست و پا میزند. حقوق کارگردان داده نمیشود. اعتصابات روزانه جریان دارند و ارزش ریال سقوط میکند. بیکاری جوانان به رقم سرسامآور 25درصد رسیده است.
همچنین انتقاد از سیاست تاکنونی غرب شده بود:
اینجا در غرب، پرزیدنت روحانی و وزیر خارجه ظریف، اغلب منتزع از رفتار شرورانه و تروریستی رژیم انگاشته میشوند. با آنها تا حدی به شکل دیگری رفتار میشود. غرب میگوید، اگر آنها فقط میتوانستند آیتالله خامنهای و قاسم سلیمانی را تحت کنترل درآورند، بقیه امور عالی میشد.
و بالاخره اینکه امالفساد خاورمیانه، رژیم آخوندی است:
سپاه پاسداران نیز هزاران نفر جنگجو را وارد سوریه کرده تا رژیم جانی اسد را سرپا نگهدارد و آن را به 71هزار مایل مربع کشتارگاه تبدیل کند.
در عراق، ایران از گروههای شبهنظامی شیعی و تروریست حمایت میکند تا با نفوذ کردن و متزلزل کردن نیروهای امنتی عراق، استقلال این کشور را به خطر افکند. همه اینها در خلال برجام صورت گرفتهاند. در یمن، حمایت ایران از شبهنظامیان حوثی، جنگی را دامن میزند که همچنان موجب گرسنگی دادن به مردم یمن شده است.
در افغانستان هم، حمایت ایران از طالبان در غالب مسلح کردن و تأمین مالی، موجب خشنونت بیشتری شده و مانع صلح و ثبات برای مردم افغان میگردد. امروز نیروی قدس ایران عملیاتهای مخفی تروریستی را در قلب اروپا هدایت میکند. اعلام سیاست جدید آمریکا توسط پمپئو که آن را در 12ماده دستهبندی و فرموله کرد به ماهیت و موجودیت این رژیم راه میبرد و اگر بخواهد آنها را عملی کند خودش نفی میشود. این مسأله را میشود در واکنشها و بازتابهای رژیم که تا همینجا منتشر شده، بهروشنی دید. در این مورد مشاهده دو نمونه از حرفهای رژیم از دو باند روشنگر است:
نمونه اول از خبرگزاری نیروی تروریستی قدس(۹۷۰۳۰۱) از باند خامنهای است:
«جنگ اقتصادی دشمن را جدی بگیریم. مهمترین اتفاقات و رویدادهایی که صدای آنها بهوضوح به گوش میرسد، آغاز جنگ اقتصادی تعدادی از کشورهای جهان به رهبری ایالات متحده آمریکا برعلیه ایران میباشد. و اِعمال تحریمهای سنگین آمریکا و شاید متعاقباً تحریمهای اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای همپیمان آنها در سراسر جهان نیز اهمیت این رخداد را دو چندان کرده است.
اوضاع امروز جهان و اتفاقات رخ داده شوخی بردار نیست و باید خیلی جدی با آن مقابله کرد زیرا از اوضاع و احوال پیش رو، بوی جنگ بزرگ اقتصادی برعلیه ما میآید و میبایست خود را برای هر معادلهای آماده کنیم و در اتاق فرماندهی جنگ، تدابیر لازمه را جهت مقابله با دشمن و پیشبرد امورات کشور با کمترین هزینه بیاندیشیم و فقط به سخنانی از جمله: (تو چه کارهای که درباره ایران تصمیم بگیری؟) بسنده نکنیم».
نمونه دوم سایت حکومتی ساعت 24(970301)از باند روحانی است:
:شهروندان در صف اول جنگ اقتصادی با آمریکا،بدون چون و چرا باید صدای برخاسته از گلوی پمپئو که با هدف نشاندادن اراده جنگ اقتصادی با ایران از سوی دولت ایالات متحده آمریکا بود را باید خوب شنید و خود را به نشنیدن و ندیدن نزد. حالا و در روزهای پیش رو باید چه کرد؟ مهمترین اتفاقی که باید در ذهن همه ایرانیان بیفتد، این است که نبرد و جنگ آشکار شده از سوی دولت آمریکا را جدی بگیرند. برخی هنوز شاید در این رویا باشند که دونالد ترامپ بلوف میزند و اراده و توانایی برای جنگ ندارد. شاید این داوری اگر درباره نبرد نظامی بود محل اعتنا بود اما در حوزه اقتصاد و در شرایطی که قرار نیست سربازی جابهجا و یا تیری شلیک شود و کار در بخشی از اداره خزانهداری آمریکا پیش میرود رخ دادن نبرد را نباید کار دور از انتظاری تصورکرد».
این واکنشها نشان میدهد که بهرغم ادعاهای ظاهری مانند حرف مسخره علی لاریجانی در جلسه اول خرداد مجلس که گفت حرفهای پمپئو ارزش جواب دادن ندارد! هر دو باند این حرفها را بسیار جدی گرفتهاند. اما اگر سؤال شود که نتیجه عملی این جدی گرفتن که بسیار هم واقعی است چه خواهد بود؟ بهوضوح باید گفت که رژیم هیج راهحل و راهکار عملی ندارد. یا باید زهر بخورد، یا اگر بخواهد در برابر آن؛ در برابر این جنگ اقتصادی بهشدت نابرابر که از همین حالا شروع شده،بایستد، له و نابود میشود.
اما اگر بخواهد این 12ماده را واقعاً جدی بگیرد و راه برونرفت پیدا کند، باید از تمام آنچه که تا بهحال با توسل به آنها سر پا مانده بود دست بکشد؛ یعنی:
ازسرکوب و سانسور
از جنگافروزی و صدور تروریسم منطقهیی و بینالمللی
از اهرم پیشبرد این سیاست یعنی سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و...
و... و در نهایت از ولایت فقیه.
این همان دو راهی مرگ و خودکشی از ترس مرگ است که باید یکی را انتخاب کند.