رئیسی جلاد روز ۲مهر در یک جلسه امنیتی شرکت کرد تا برای مقابله با بحرانهای گریبانگیر رژیم تحت عنوان ناهنجاریهای اجتماعی چارهیی بیندیشند. در این جلسه، بالاترین مقامهای ارگانهای سرکوبگر شرکت داشتند؛ از جمله آخوند خطیب وزیر اطلاعات، پاسدار وحیدی وزیر کشور، پاسدار سلامی سرکرده کل سپاه پاسداران، رئیس بسیج ضدمردمی و شماری از سرکردگان سپاه و نیروی انتظامی.
این چندمین بار طی هفتههای اخیر است که جلسات امنیتی در بالاترین سطوح رژیم بهمنظور «چارهاندیشی برای مقابله با بحرانهای اجتماعی» یا در واقع برای مقابله با قیام پیش رو، علنی میشود. علاوه بر آن تقریباً هر روز بالاترین مقامهای رژیم نسبت بهشرایط انفجاری، مستعد بودن جامعه برای خیزش و قیام و آمادگی دشمنان برای ضربه زدن بهنظام، هشدار میدهند.
خود خامنهای روز ۲۰شهریور در یک سخنرانی علنی نسبت بهپیشروی «دشمن مسلح و آماده کار» هشدار داد. او خطاب بهنیروهای وارفتهاش گفت: «اگر شما توی سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمن هم توی سنگر خودش خوابش برده، نه ممکن است او بیدار باشد ممکن است او از خواب شما استفاده کند، این آن مسأله اساسی است غفلت نباید کرد».
این وحشت واهی و بیپایه نیست. از یکسو شرایط بهشدت وخیم اقتصادی چنان وضعیتی را ایجاد کرده که هر روز و هر لحظه، جرقهیی میتواند انبار دینامیت متراکم خشم تودهها را منفجر کند و ارتش عظیم گرسنگان را بهحرکت درآورد. از سوی دیگر در زیر پوست شهرهای کشور، نبض شورش و قیام بهتندی میزند و مردم و بهخصوص جوانان که بیثمر بودن اعتراضات مدنی را لمس کردهاند، راه دیگری پیش گرفتهاند. طی هفتههای گذشته، کمتر روزی بوده که شاهد درگیری و هلاکت عوامل رژیم، از مأموران سرکوبگر انتظامی و آخوندهای حکومتی نبوده باشیم.
خبرگزاری سپاه پاسداران (۱۶شهریور) اعتراف کرد که در مرداد امسال ۱۶مأمور پلیس بههلاکت رسیدند، در حالی که در مرداد پارسال ۸پلیس بههلاکت رسیده بودند.
در گزارشی از فرماندهی نیروی انتظامی رژیم آمده بود که از ابتدای سال تا آخر مرداد، ۴۵تن از نیروهای انتظامی کشته شدهاند (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس ـ اول شهریور).
در این گزارش اعتراف شده بود: «این ماهها تلخترین ماهها برای فرماندهی انتظامی بوده است».
همچنین کمتر روزی است که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم از کشف شبکههای ترور و خرابکاری و دستگیری اعضا و لیدرهای اغتشاشات خبر ندهند. وزارت اطلاعات بدنام آخوندی روز دوم مهر طی اطلاعیهیی از خنثیسازی ۳۰ انفجار همزمان در تهران و بازداشت ۲۸تروریست خبر داد و در انتها از مردم «استدعا»ی جاسوسی کرد تا «هر گونه حرکت مشکوک را بهستاد خبری این وزارتخانه بهشماره۱۱۳ گزارش فرمایند».
اما این قبیل خبرها که بهنظر میرسد بهمنظور بازدارندگی و ایجاد رعب منتشر میشود، بیش از پیش، وحشت و درماندگی رژیم از قیام در تقدیر را نمایان میسازد؛ پاسدار رمضان شریف معاون روابط عمومی کل سپاه، طی یک سخنرانی علنی، هراسان از شعله کشیدن قیام، آرزو کرد «شکست اغتشاشات پاییز گذشته شرایط را بهگونهیی رقم بزند که ما دیگر شاهد برهم خوردن امنیت... نباشیم» (تلویزیون رژیم ـ اول مهر).
اظهارات پاسدار ابراهیم جباری مشاور سرکرده کل سپاه، وحشت از قیامی را که در تقدیر است، روشنتر میکند. وی با اعتراف بهخشم و نفرت فزایندهٔ مردم از رژیم، میگوید: «دشمنان مرتب در قلب مردم ایران نسبت بهنظام نفرت تولید میکنند تا بهسمت تقابل بروند و در نهایت درگیری اجتماعی و سیاسی صورت گیرد از اینرو در درگیریهای سال گذشته شاهد حضور جوانان بودیم» (خبرگزاری حکومتی ایسنا ـ ۲مهر).
اکنون سؤالی که پیش روی رژیم و ارگانهای سرکوبگر قرار دارد، این است که اولاً جوانان قیامی، با از سر گذراندن تجربهٔ قیام۱۴۰۱ بهکدام سمت میروند و جنس و ماهیت قیام بعدی چیست؟ بخشی از پاسخ بهاین سؤال را از آخوند خطیب وزیر اطلاعات رژیم در یک برنامهٔ تلویزیونی، میتوان شنید که با اشاره بهرژه رفتن اعضای کانونهای شورشی میگوید: «شما شاید تو این شبکههای تروریستی و این ماهوارهها، فیلمهایش را ببینید که جوانهای ما، بندگان خدا را چطور رژه میبرند» (تلویزیون رژیم ـ ۲۳شهریور).
رژهٔ کانونهای شورشی در خیابانهای شهر، بهرغم فضای اختناق مطلق، نمادی است از عزم و جسارت کانونهای قهرمان شورشی که در سالگرد قیام موفق به انجام بیش از ۵۰۰رشته پراتیک انقلابی و اختناقشکن در تهران و ۴۰شهر دیگر شدند؛ آنچه که در متن جامعه انفجاری و خشم فزاینده مردم بهستوه آمده و شورشگران برای آزادی، خامنهای و رؤسای ارگانهای سرکوبگر آن از گماشتهاش رئیسی جلاد و وزیر اطلاعات تا سرکردگان سپاهش را اینچنین وحشتزده و سرآسیمه کرده است.