«کل وزارتخانه (ارشاد) را زدهاند و همه چیز بهم ریخته و کسی نمیداند چه شده!». این بخشی از یک کلیپ صوتی است که کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت، منتشر کرد؛ گزارش یکی از مدیران وزارت ارشاد رژیم بهاستانداری تهران، دربارهٔ تعطیل وزارت ارشاد، پس از انهدام و از دور خارج شدن سرورها و کامپیوترها.
طبق گزارشهایی که در فضای مجازی در داخل ایران منتشر شد سامانههای وزارت ارشاد و فرهنگ رژیم از ساعت ۹ و نیم صبح ۲۳اسفند دی فیس شد و تغییر پیدا کرد و تصاویر رهبری مقاومت بر روی آنها جایگزین شد.
گزارشهای بعدی نشان داد بیش از ۳۰ ترابایت آرشیوهای وزارت سانسور ارتجاع، شامل بکاپ همه سرورها بهطور کامل منهدم، سه سرور ضد ویروس مرکزی از دور خارج و چهار سرور دامین کنترلر که کار آنها کنترل کاربران و شبکه بود، از دور خارج شد.
در گزارشهای دیگر آمده دسترسی یک کانون شورشی به سامانه اتوماسیون گردش کار داخلی وزارتخانه (آفیس آتو) همراه با ارسال گسترده شعارها و تراکتهای درود بر رجوی مرگ بر خامنهای از جمله برای دهها وزیر و مشاوران و معاونان در کابینه رئیسی جلاد ۶۷ آنان را غافلگیر و شوکه کرد.
اما نقش وزارت ارشاد، که این کلانضربه را دریافت کرد، چیست؟
سانسور و سدکردن گردش آزاد اطلاعات، یکی از موضوعاتی است که حاکمیت ولایی از همان آغاز نسبت به پیاده کردن آن در ایران اهتمام ویژهیی داشت. منبرآرایان ریایی میدانستند که جامعهٔ رهیده از استبداد سلطنتی، عطشی دمافزون به گسترش آزادی در تار و پود جامعه دارد. از این رو برای تحکیم سلطهٔ خود، به بهانهٔ دین و دیانت، نخست به دانشگاهها هجوم بردند و با مستمسک انقلاب فرهنگی[بخوانید کودتای ضدفرهنگی]، آنها را بستند، استادان، معلمان و آموزگاران آزاده را دستگیر و به زندان انداختند و عدهیی را هم بهشهادت رساندند. از آن به بعد در مسیر ورود به دانشگاه فیلترهایی قرار دادند که تنها دستچینشدگان مورد قبول حکومت میتوانستند از آن عبور کنند. در این مأموریتهای سرکوبگرانه- همچنان که در تبلیغات شیادانه برای جنگ ضدمیهنی و فرستادن صدها هزار نوجوان و دانشآموز بر روی میدانهای مین- وزارت ارشاد از نهادهای اصلی بوده وهست.
عرصهٔ چاپ کتاب از همان آغاز در اختیار این نهاد سرکوبگر و تحتامر ولیفقیه (وزارت ارشاد) قرار گرفت. ممیزیهای ارشاد بسا بدتر از تفتیشعقایدکنندگان قرون وسطی و انگیزاسیون کلیسا، کتابها را شخم زدند تا مبادا نامی از آزادی و تفکر آزاد در آنها باشد. «ادارهٔ ممیزی کتاب وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی»، بهطور رسمی مسئولیت سانسور کتابها را در اختیار خود دارد. بندرت کتابی میتواند از این فیلتر عبور کرده و به بازار توزیع راه پیدا کند. بوکشیدن و یافتن واژههای ممنوع در کتابها علاوه بر آثار جدید نویسندگان، شامل آثار ترجمه شده از نویسندگان خارجی نیز میشود.
قتلهای زنجیرهیی در ایران و حذف دگراندیشان و روشنفکران بخشی از اقدامات مکمل سانسور بود.
برچیدن بشقاب ماهوارهها از پشتبام و بالکن خانهها و لهکردنشان در زیر غلتک و شنی زرهیها، از دیگر عرصههای شناخته شدهٔ مقابلهٔ نظام ولایی با هر نوع دگراندیشی و نضج و نفوذ اندیشههای غیرحکومتی در جامعهٔ ایران است.
یکی دیگر از مأموریتهای جدی وزارت ارشاد، همکاری با وزارت اطلاعات برای شیطانسازی علیه دشمن اصلی نظام، یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران است. ساخت صدها فیلم، برپایی هزاران نمایشگاه، چاپ صدها جلد کتاب و انتشار هزاران مطلب که ماهیت جملگی، لجنپراکنی علیه مجاهدین است، تحت نظارت مستقیم وزارت ارشاد آخوندی است.
اینگونه، وزارت ارشاد، پابهپای سپاه پاسداران، مأموریت سرکوب، سانسور و خفقان را برای حفظ نظام ولایت فقیه، ایفا میکند؛ اکنون، این ارگان خامنهای، چنین کلانضربهای سنگین دریافت کرد و بار دیگر همگان هیمنهٔ پوشالی، پوسیدگی و ضربهپذیری رژیم آخوندی را بهچشم دیدند.