در زندگی خاطراتی هستند که هرگز فراموش نمیشوند و برای من سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ چنین بود. من در ۹مرداد ۱۳۶۰ در شهر نیشابور دستگیر شدم به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق در حالیکه ۱۷سال داشتم. در زندان در کنار دیگر یاران که همگی تقریباً هم سن و سال من بودند و با یکدیگر در یک مدرسه درس میخواندیم شاهد دردها، شکنجهها، دستگیریها و... بودیم.
حاکم شرع نامش طباطبایی بود و بر ۳شهر نیشابور، سبزوار و فریمان حکمفرمایی میکرد. دادستان، هنربخش نام داشت و معاونی داشت به نام صادقی که یک جنایتکار کامل بود. تا شهریور ۶۰ شکنجه و شلاق و... بود اما اعدام نه.
تا اینکه گفتند دادستان عوض شده چون دادستان قبلی تقاضای حکم اعدام نمیکرده است.
دادستان جدید قاسم شعلهسعدی نام داشت. میگفتند او حقوقدان است و تحصیلکرده؛ با آمدن وی و گروه جدیدی از شکنجهگران بهاصطلاح تحصیلکرده که همراه خود آورد، همچون همت نوروزی، علی توزنده جانی، محمد طبیعی، سعید شمشیرگران، در کنار پاسداران و جلادانی که سابقا بودند چون غلام سلیمانی(هماکنون در دادگاه نیشابور بازپرس است) علی موسوی، یساقی، علی پیرگزی، علی فایقی، شوشتری(سرکرده سپاه پاسداران که در انفجاری در سیستان و بلوچستان کشته شد) و بسیاری دیگر، اعدامها از ۱۹شهریور ۶۰ با اعدام ۱۰مجاهد خلق شروع شد. شهریور، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن و... پشت سر هم نه تنها در نیشابور بلکه در سبزوار و فریمان نیز اعدامها ادامه یافت. چه جوانها که به تیرهای تیرباران سپرده شدند و اینان با قهقهه تیرخلاصها را میشمردند. آتش زدن مجاهد خلق زهره نوریزاده به نام اینکه خودسوزی کرده است؛ هرگز شبی که وی را به آتش کشیدند و فریادهای دردآلودش را از خاطر نخواهم برد.
و این وضع ادامه داشت تا سال ۶۲ که ما را به زندان وکیلآباد مشهد منتقل کردند. شنیدیم طباطبایی حاکم شرع چند شهر بزرگتر شده و شعلهسعدی به شیراز منتقل گردیده و بعدها که از زندان آزاد شده بودم شنیدم نماینده مجلس شده.(برای شناخت وی به سایت خودش مراجعه کنید و اینکه از این سالها هیچ ننوشته) حال میبینیم همین افراد دم از آزادیخواهی و مبارزه میزنند و سعی میکنند با این شیوه دستهای خونآلود را در پیش چشم خلق پنهان کنند. حداقل بگذارید تمام شاهدان بمیرند آنگاه بگویید ما نیز مبارز بودهایم.
دیگران را نمیدانم اما من قسم خوردهام تا قاتلان و شکنجهگران آن جوانان به خاک غلتیده را در یک دادگاه بینالمللی محاکمه و به سزای اعمالشان نرسانم دست از مبارزه و افشاگری برندارم.
شکوفه از مشهد
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند