خلیفهٔ خونریز ارتجاع میخواست با دستگیری مولوی فتحی محمد نقشبندی و موج جدید سرکوب و اعدام، فضای ارعاب را در بلوچستان گسترش دهد و مانع خیزش و اعتراض شود. اما جوانان شورشگر بلوچ بامداد دوشنبه در یک اقدام اعتراضی در منطقه کورین زاهدان با برافروختن آتش جاده را بستند و با شعار «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر بسیجی» خشم خودشان را بهنمایش گذاشتند. سپس جوانان دلیر شیرآباد زاهدان شبانه به خیابان آمدند و در اعتراض به بازداشت جنایتکارانهٔ امام جمعه اهل سنت راسک، با آتش زدن لاستیک خیابانها را بستند و جوانان دشتیاری، مسیر پلان به نوبندیان را با آتش مسدود ساختند. روز بعد (۳۱مرداد) نیز کسبهٔ راسک دست به اعتصاب زدند و جوانان آزادیخواه، محور سوران به سراوان را با آتش زدن لاستیک خودرو مسدود کردند.
خامنهای در هراس از گسترش خشم انفجاری جوانان بلوچ، مذبوحانه تلاش کرد با افزایش اعدام زندانیان و ایجاد فضای ارعاب، از شعلهور شدن قیام جلوگیری کند. بههمین خاطر فقط در روز دوشنبه ۳۰مرداد، قضاییهٔ جلادان ۱۰زندانی از جمله ۶هموطن بلوچ را در زندانهای زاهدان، اهواز، قزوین، کرمان و کهنوج حلقآویز کرد.
آخوند رحیمی، معاون قضاییهٔ خامنهای، با وحشت از جرقه و آتش قیام در شهرهای مختلف گفت: «دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، تمامی تحرکات را تحتنظر دارند و در صورت مشاهده عدهای قلیل که بخواهند به هر بهانهای، در روزهای آتی ساختارشکنی کرده و به خیابانها بریزند و مشکلاتی را برای کشور ایجاد کنند، آنان را شناسایی کرده و تحویل دستگاه قضایی خواهند داد»(سایت انتخاب ـ ۲شهریور ۱۴۰۲).
اما روز بعد (جمعه سوم شهریور) هموطنان بلوچ در زاهدان، راسک، خاش و... ، بهرغم تدابیر و اقدامات سرکوبگرانه، پس از نماز جمعه، علیه ستم آخوندها و بازداشت مولوی فتحی محمد نقشبندی به تظاهرات و تجمع دست زدند و خواستار آزادی او شدند.
آنان با شعارهای کوبندهٔ «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «سلطنت و ولایت، یکصد سال جنایت»، «نقشبندی با غیرت، آزاد باید گردد»، «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد»، «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه» و... نشان دادند خلیفهٔ خونریز و جلاد قتلعام نمیتواند با بگیر و ببند و اعدام زندانیان، آتش خشم مردم دلیر و انقلابی بلوچ را مهار کند؛ مردمی که داغ عزیزانشان در جمعهٔ خونین زاهدان در سینه دارند و هرگز زخم خنجر شاه و شمشیر شیخ را فراموش نمیکنند. جوانان غیور بلوچ بنری در دست داشتند که روی آن نوشته بود: «زاهدان قهرمان هرگز در مقابل شاه و شیخ سکوت نمیکند».
جوانان بلوچ در پاسخ به توصیهٔ «سکوت» و تهدید دستگیری و اعدام زندانیان، نه تنها روز جمعه با فریاد «سکوت ما مرگ ماست» و «میکشم، میکشم، آنکه برادرم کشت»، در برابر مزدوران ایستادند، بلکه طی هفته گذشته با تهاجم به نیروهای رژیم در نیکشهر و میرجاوه و سیب و سوران تعدادی از مزدوران سرکوبگر انتظامی را بههلاکت رسانده و زخمی کردند.
خانم مریم رجوی با درود به جوانان و مردم شورشگر بلوچ گفت آنها با فریاد «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «میکشم، میکشم، آنکه برادرم کشت» بهرغم گلههای پاسدار و بسیجی شور قیام و آزادیخواهی را در سراسر ایران بازتاب میکنند و با مشتهای گرهکرده و خشمگین از ظلم و ستم رژیمهای شاه و شیخ فریاد میزنند: «زندانی سیاسی، آزاد باید گردد و جمهوری اعدامی، نمیخواهیم» و نوشتند «زاهدان قهرمان هرگز در مقابل شاه و شیخ سکوت نمیکند».