همدستی باندهای نظام در مواجهه با خط قرمز
خیزش تودههای به جان آمدهٔ مردم ایران دیرگاهی است که خامنهای را بهعنوان مسئول نخست تیرهروزیهای مردم ایران به جهانیان معرفی کرده است. اینک هر ایرانی به ستوه آمده از دیکتاتوری آخوندی دریافته است که اصل ضدبشری و ضدایرانی ولایت فقیه، عامل اصلی سقوط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ایران به قعر چاه ویل است. امروزه هر هموطن با گوشت و پوست و استخوان خویش لمس کرده است که خامنهای و بیت عنکبوتی او در پس هر تصمیم ظالمانه و اقدام سرکوبگرانه قرار دارد. اصلاحطلب و اصولگرا و دیگر باند بازیها تنها جلوههایی گمراهکننده از یک نظام اهریمنی و ایرانستیز هستند که در نهایت در اصل شیطانی حفاظ نظام با ولیفقیه اشتراک دارند. این نقطه اتحاد چیزی نیست جز اشتراک بر سر چپاول و غارت منابع ملی و سرمایههای اساسی ایران و اتفاق برای سرکوب و کشتار و صدور تروریسم. این اتحاد عملی باندهای نظام را در جریان سرکوب قیام آبان ۹۸ بیشتر از هر گاه مشاهده شد. در مواجهه با خط قرمز اصلی نظام یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران، همدستی و همکاسهگی باندهای نظام بارزتر از هر جای دیگر به چشم میخورد.
یک پاچه ورمالیدگی دیرهنگام
نامهٔ موسوی خوئینیها به خامنهای و تأکید او بر مسئولیت خامنهای در قبال اوضاع فلاکتبار کنونی، واکنشهای بسیاری را برانگیخت. احمد علمالهدی که از قافله جا مانده بود، در خطبهٔ مجازی نمایش برگزار نشدهٔ جمعه به تاریخ ۱۳تیر۹۹ موقعیت شکنندهٔ خامنهای را پس از این نامه برملا کرد. او با یک پاچه ورمالیدگی دیرهنگام و لو رفته، خامنهای را از سیاستهای اجرایی نظام جدا کرد تا او از وضعیت فلاکتبار کنونی مبرا جلوه داده و دستهای خونآلودش را بشوید و تطهیر نماید:
«در این نظام دو چیزداریم، یکی مسألهٔ سیاستگذاریهایی که بهوسیله مقام ولایت و رهبری در سایه تعالیم عالیه دینی و در خط اجتهاد فقاهتی دارد صورت میگیرد، یک بخش کار در این مملکت است و بخش دوم نیز مدیریتها و اجرائیات خرد و جریانهای وابسته به اداره اجرایی کشور است». (انتخاب. ۱۳تیر۹۹)
مبرا جلوه دادن خامنهای از چهار دهه فساد و جنایت
تفکیک بین سیاستهای کلی و سیاستهای اجرایی نظام، از سوی آخوند علمالهدی یک حقهبازی کثیف برای تبرئهٔ «عمود خیمهٔ نظام از کارنامهٔ جنایتبار دیکتاتوری آخوندی است.
«امروز در سیاستگذاریهای مقام رهبری در اجرای اصل استکبارستیزی و مقابله با طاغوت و استکبار در روی کره زمین، هر چه داریم، نتیجهاش عزت، آقایی و عظمت است؛ یک فرمان رزمایش مواسات از طرف رهبری صادر میشود، دنیا حیران و سرگردان به این حرکت رزمایش مواسات مردم ما نگاه میکند و از تمدن نوین اسلامی تعجب میکند، این سیاستگذاری رهبری است». (همان منبع)
به یاد داریم که در دیکتاتوری سلطنتی نیز هر گاه انتقادی از جانب تودههای مردم متوجه نظام ستمشاهی میشد، در ادبیات القا شده توسط آن نظام، گفته میشد که شاه بیتقصیر است، اطرافیان چاپلوس او مقصرند. روح شاه از این بیعدالتیها خبر ندارد!
شاه نیز مانند بقیهٔ دیکتاتورهای تاریخ خود را تعیین شده از جانب خدا و سایهٔ او میدانست:
«من به وسیله خدا انتخاب شدهام که مأموریتی را به پایان برسانم. رویاهای من معجزههایی بودهاند که کشور را نجات دادهاند. دوران سلطنت من کشور را نجات بخشیده و این بهخاطر این بوده که خداوند در کنارم بوده. مقصودم این است که این عادلانه نیست که اعتبار تمام کارهایی را که برای ایران کردهام به خودم نسبت دهم. در حقیقت میتوانستم این کار را بکنم. ولی نخواستم. برای اینکه میدانستم که کس دیگری پشتیبان من است و او خدا بود. منظورم را میفهمید؟» (مصاحبه با تاریخ. قسمتی از اظهارات شاه در مصاحبه با اوریانا فالانچی. ترجمه پرویز ملکی)
مشابه این جمله را آخوند کاظم صدیقی، امام جمعهٔ نمره موقت نمایش جمعهٔ تهران در ۵مهر ۹۸ تکرر کرد:
«رهبری اولین حرف را در رأس هرم طراحی میکرد که خودش میجوشد، خودش وجود دارد، خودش حضور دارد، خودش علم دارد، خودش معرفت دارد و خودش خودش نیست و خدا در وجود او تجلی کرده است». (خبر آنلاین. ۶مهر ۹۸)
خامنهای بیتقصیر است!
احمد علمالهدی، با خرمردرندی تمام نقش خامنهای را در «نرمش قهرمانانه» منکر شد و تلاش کرد جایگاه خارج از دسترس و بیتقصیر بودن برای خامنهای بتراشد و فلش مقصریاب را به سمت پایینیهای نظام و باند رقیب بچرخاند:
«مقام معظم رهبری از روز اول فرمودند مذاکره با آمریکا خطرناک است و اثر ندارد، مضر است، مردم ما در جریانی که ایشان اجازه دادند دولت انجام بدهد بهعنوان برجام، نتیجهاش را دیدند که چه مصائب و مشکلاتی بهوجود آمد، نهتنها جلوی دشمنی دشمن را نگرفت، بر جرأت دشمن در دشمنی و بر جرأت استکبار افزود، همین مقداری که جلوگیری شده، عزت و عظمت ما باقی مانده است؛ اگر شما در جریانهای اقتصادی مشکلی دارید، این مشکل را که شما بهوجود آوردید . ». . (همان)
این سناریوی دجالگرانه برای تبرئهٔ خامنهای در حالی است که وزیر خارجهٔ نظام به صراحت گفت خامنهای در جریان جزئیات تصویب برجام بوده است.
«ما همواره گفتهایم که همه قصورها و اشکالات بر گردن ماست. هیچکس در این موضوع تردیدی ندارد و رهبری ما را هدایت میکردند و ما مدیون این هدایت هستیم. ما گزارشهای ریز کار را خدمت رهبری انقلاب ارائه میکردیم، ایشان هرجا مصلحت میدیدند وارد جزئیات میشدند و هر جا مصلحت میدیدند به هدایت کلی اکتفا میکردند». (اعتماد. ۸مرداد۹۶)
بلوغ تاریخی مردم ایران
پاچه ورمالیدگیهای مشمئزکننده و دیرهنگام از سوی یک مشاطهگر چهرهٔ کریه خامنهای نمیتواند آب رفته را به جوی برگرداند. مردم ایران در جریان قیام آبان نشان دادند که از یک بلوغ تحسینبرانگیز در نشانه رفتن اصل ولایت فقیه برخوردارند و خامنهای را مسبب اول و آخر ۴دهه جنایت و فساد نظام ولایی میدانند.
شعارهای خشمناک و کوبندهٔ «مرگ بر خامنهای»، «ننگ ما، ننگ ما، رهبر الدنگ ما»، «خامنهای قاتله، ولایتش باطله»، «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» بیان این بلوغ تاریخی است. این بلوغ و پختگی، بهزودی فرعون عمامهدار را از اریکهٔ خدایگانی به زیر خواهد کشید.