با نزدیکتر شدن موعد روی صحنه آمدن نمایش انتخابات و فضیحت خالص سازی و رد صلاحیتها، کابوس خامنهای و رژیمش از سوت و کوری این نمایش، هراسآورتر میشود؛ چرا که تنور انتخابات همچنان سرد و خاموش است. بهرغم تمام تلاش رژیم و دستگاه تبلیغاتی آن، برای آب کردن یخزدگی نمایش رسوای انتخابات، این تقلاهای مذبوحانه، نتایج معکوس میدهد و آن چه بر زبان و قلم تبلیغاتچیهای حکومتی جاری میشود، وضعیت بحرانی رژیم و شرایط سیاسی اجتماعی کنونی است.
یکی از این موارد، مناظرهای است که خبرگزاری رسمی رژیم (ایرنا ـ ۱۱دی) ترتیب داده و کلیپ منتخبی از آن را منتشر کرده است. نفرات اصلی این بهاصطلاح مناظره، یکی از باند مغلوب اصلاحاتچی بهنام شهاب طباطبایی و دیگری از باند غالب بهنام امیرحسین ثابتی است.
در این گفتگو، نمایندگان هر دو باند اذعان میکنند که مردم از همهٔ باندهای حکومت متنفر و منزجرند و فرقی میان آنها قائل نیستند.
ثابتی مهرهٔ باند خامنهای، در جایی، طرف مقابل را مخاطب قرار میدهد و میپرسد: «چرا مردم بهجریان اصلاحطلب، جریان اعتدالگرا، جریان رفرمیسم، یا هر اسمی که بگذارید، دیگر مثل سابق اعتماد نمیکنند علتش چیست؟».
طباطبایی جواب میدهد: «مردم بهکل نظام اعتماد نمیکنند ما هم جزیی از آن کل هستیم. خیالت را راحت کنم».
وی سپس میافزاید: «میدانی چرا از ما بیشتر بدشان میآید؟ میگویند اینها دوباره میآیند یک قولی بهما میدهند؛ اما از شما که بیشتر خوششان میآید (به این جهت است که) میگویند اینها هر بار یک گندی میزنند و تعدادی را بهما اضافه میکنند. تعداد کسانی که از جمهوری اسلامی بدشان میآید بیشتر میشود».
این مهرهٔ اصلاحاتچی که عنوان «دبیرکل حزب ندای ایرانیان» را نیز یدک میکشد در بیان شدت خشم و نفرت مردم از همهٔ باندها و جریانهای حکومتی، بهخصوص از شیادان موسوم بهاصلاحطلب میافزاید: «من یک روزی توی یک جلسهیی که دوستان اصلاحطلب بودند، گفتم آقا اگر خدایی نکرده در این کشور اتفاقی بیفتد، بین سید محمد خاتمی و سید احمد خاتمی ۶تا تیر چراغ فاصله هست. الآن که معتقدم اولیاش سید محمد خاتمی است و اصلاً بهسید احمد خاتمی نمیرسد».
در این اظهارات، علاوه بر اذعان بهشدت خشم و انزجار مردم از کل رژیم، باور هر دو جناح نظام بهحتمیت سرنگونی نیز شایان توجه است.
سؤال این است که چرا و با چه محاسبهیی این فاشگوییها، آن هم توسط تریبون و خبرگزاری رسمی رژیم، بیان و منتشر میشود؟ اظهارات مجری در ابتدای همین برنامه، میتواند پاسخی بهاین پرسش باشد: «ما آوردگاه مهمی همچون ۱۱ اسفند ماه را پیش رو داریم». طباطبایی هم میگوید: «باید کاری کنیم که بازیگران اصلی را که مردم هستند، بهصحنه بکشانیم. فضای انتخابات واقعاً سرد است» ثابتی مهرهٔ باند غالب حرف او را چنین تصحیح میکند: «بحث انتخابات سرد نیست، یک مرحله عقبتر از سرد، یعنی یخ است و هر چه جلوتر میرویم احساس نمیشود تحولی رخ دهد».
همین ثابتی در جای دیگری بههدف باند اصلاحاتچی برای دامنزدن بهاین بحثها اشاره کرده و میگوید: «جریان اصلاحطلبی... مرزبندی درستی با براندازان انجام نمیدهند تا شاید ۱۰درصد هم بتوانند آنها را پای صندوق بیاورند!». البته بعید است که جماعت باند مغلوب آنقدر خاماندیش باشند که با این بازیها بتوانند حتی یک درصد از مردمی را که جز بهنابودی اصل ولایت فقیه و بهزیر خاک کشیدن ضحاک ولایت نمیاندیشند، بهاین خیمهشببازی رسوا بکشانند. کما اینکه طباطبایی نیز ناگزیر از تصریح این نکته میشود که: «همه احزاب و جریاناتی که ذیل جمهوری اسلامی فعالیت میکنند، در یک نقطه، چه بخواهیم و چه نخواهیم مشترک هستیم و آن نقطه، مرزبندی با براندازان است».
بنابراین متوسلشدن بهچنین نمایشات رسوایی، از یکسو اثبات شعاری است که قیامآفرینان در قیام دی۹۶ سر دادند: «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» و از سوی دیگر، اثبات صورت مسأله سرنگونی و ضرورت و حتمیت براندازی تمامیت نظام فرتوت ولایت فقیه.