728 x 90

پرستاران در صف پیشگامان اعتراض علیه دیکتاتوری (۲)

اضافه‌کاری و حقوق ناچیز پرستاران

پرستاران در صف پیشگامان اعتراض علیه دیکتاتوری
پرستاران در صف پیشگامان اعتراض علیه دیکتاتوری

پرستاران زن در معرض بیشترین اجحاف و استثمار

در قسمت اول این مقاله گفتیم،‌ حرفهٔ پرستاری به‌دلیل حضور پرستاران در محیط‌های بیماری‌زا، کار جسمانی مستمر و سخت و شیفتهای شبانه، از مشاغل سخت محسوب می‌گردد. باید اضافه کرد، حرفهٔ پرستاری علاوه بر مشقت‌زا بودن، از حساسیت بسیار بالایی نیز برخوردار است. این حساسیت به‌خاطر ارتباط مستقیم پرستاران با روح و جسم انسانهاست. در حاکمیت نظام ولایت فقیه، این حرفه مانند سایر حرفه‌هایی که با جان مردم سروکار دارد، مورد بی‌مهری است و پرستاران زحمتکش از کرامت، منزلت و حقوق کافی بهره ‌مند نیستند.

در این میان لازم است تأکید کنیم به‌دلیل زن‌ستیزی دین‌فروشان حاکم بر میهنمان، زنان پرستار در معرض اجحاف و استثمار بیشتر قرار دارند.

از نخستین روزهای استقرار حاکمیت آخوندها، پرستاران از اولین زنان شاغلی بودند که در معرض سرکوب قرار گرفته و وادار به داشتن حجاب اجباری شدند. هر چه زمان گذشت دامنهٔ این سرکوب گسترده‌تر شد. در آبان سال ۷۷ آخوند ناطق نوری، رئیس وقت مجلس ارتجاع، قانونی سرکوبگرانه بر مبنای تفکیک جنسیتی تحت عنوان «انطباق امور اداری و فنی مؤسسات پزشکی با موازین شرع مقدس» را به دولت خاتمی برای اجرا ابلاغ کرد. در سال ۸۶ باقر لنکرانی، وزیر بهداشت احمدی‌نژاد، مجدداً از اجرای طرح «انطباق جنسیتی در بیمارستانها» خبر داد و گفت: «طرح انطباق جنسیتی به مرور در بیمارستانهای کشور اجرا خواهد شد».

بر اساس این طرح ارتجاعی، ارائه خدمات پزشکی به بیماران برحسب زن یا مرد بودن آنها، تنها توسط پزشکان، پرستاران و پرسنل بیمارستانی از همان جنس امکان‌پذیر است. بر اساس تبعیض و تفکیک جنسیتی در خرداد ۸۷ رئیس اورژانس تهران نیز اعلام کرد زنان پرستار نمی‌توانند در آمبولانس‌های اورژانس کار کنند.

در سال ۸۶ رژیم آخوندی، طرح سرکوبگرانهٔ موسوم به ارتقا امنیت اجتماعی را به بیمارستانها و اتاق‌های عمل نیز کشاند و به بهانهٔ آخوند‌ساخته مبارزه با بدحجابی، وارد چندین بیمارستان در تهران شده و پزشکان و پرستاران را مورد اهانت و بازجویی قرار داد. مأموران انتظامی رژیم به اتاق عمل بیمارستانها نیز رفته و پرستاران را به جرم پوشیدن جوراب نازک مورد بازجویی قرار دادند.

در ۲اسفند سال ۸۷ در پی سیاست سرکوب پرستاران، در روزهای نزدیک عید و در حالی که بنا‌ به اعلام رسمی خود رژیم خط فقر ۸۰۰هزار تومان تعیین شده بود، طی ۲هفته ۳۵نفر از پرستاران زن بیمارستان ۱۰۰۰تخت‌خوابی تهران و تعدادی نیز از بیمارستانهای آرش، امیراعلم، بهارلو، روزبه، فارابی، ضیائیان و ولی‌عصر به بهانه آخوند‌ساخته بدحجابی از کار اخراج گشتند.

 

ناهمخوانی تعداد پرستاران با تعداد بیماران

اکبر رنجبرزاده، یک نماینده و عضو هیأت‌رئیسهٔ مجلس ارتجاع، با اعتراف به این‌که تعداد پرستار با تعداد بیماران همخوانی ندارد، می‌گوید:

«به جهت کمبود پرستار در حوزه سلامت نسبت پرستار به بیمار بیش از ظرفیت پرستاران است و به همین جهت با استانداردهای بین‌المللی فاصله زیادی داریم... گاهی پرستاران ناچار به فعالیت در شیفتهای اضافی کاری خود هستند که همین امر فشار کاری را بر آنها دوچندان می‌کند... گاهی همین امر سبب شده امکان خدمت‌رسانی به بیماران نیز کاهش یافته و خطر اجرای دستورات پزشک به‌صورت دقیق دچار نقصان شود که در این میان بیماران متضرر خواهند شد».

او همچنین اشاره می‌کند: «برای رسیدن به نقطه مطلوب در به‌کارگیری نیروی پرستار راه نرفته زیادی وجود دارد و با جایگاه جهانی و منطقه‌ای فاصله داریم و باید تلاش شود تا از ظرفیت فارغ‌التحصیلان رشته پرستاری استفاده شده و آنها را در حوزه سلامت به‌کار گرفت ضمن آن‌که لازم است با توجه به سختی کار، خدمات مناسبی نیز به این قشر ارایه شود».

اعتراض پرستاران به ستم مضاعف

اعتراض پرستاران به ستم مضاعف

 

کمبود پرستار و پایین بودن حقوق آنان

سایت تخصصی بیمارستان‌سازی در ایران در زمینهٔ کمبود پرستار و حقوق پایین آنان می‌نویسد:

«باید تعداد پرستاران ۳برابر تعداد پزشکان یا ۲برابر تعداد تختهای بیمارستانی بوده یا در ازای هر ۱۰۰۰نفر جمعیت، ۳پرستار وجود داشته باشد... متوسط جهانی نیروی پرستار به تعداد تخت ۲/۵۶ است. در کشور استرالیا، آمریکا و کانادا این رقم حدود ۶/۷ است و حتی در بعضی نقاط به ۷ هم می‌رسد، اما متأسفأنه در کشور ما و در بعضی بیمارستانها، این نسبت ۵/. تا ۷/. و همین باعث شده آن‌طور که شایسته است، خدمات پرستاری به بیماران ارائه نشود... در حال حاضر در کشور ۱۱۲هزار و ۸۰۰تخت وجود دارد که با احتساب ۲پرستار برای هر تخت، باید بیش از ۲۲۰هزار پرستار شاغل به کار وجود داشته باشد، اما اکنون حدود ۱۴۰هزار پرستار داریم».

سؤال این است که رژیم چگونه کمبود این میزان از پرستاران را تأمین می‌کند؟ پاسخ روشن است با تحمیل اضافه‌کاری به پرستاران و فرسوده کردن آنان در یک کار طاقت‌فرسا.

سایت تخصصی بیمارستان‌سازی در ادامه به مقایسهٔ حقوق پرستاران ایرانی با پرستاران آمریکا می‌پردازد. [باید توجه کرد که این اطلاعات مربوط به سال ۸۹ می‌باشد و آمار و ارقام حکومتی هیچگاه در برگیرندهٔ واقعیت نیست]

«کمترین حقوق پرستاران با کمترین میزان تحصیلات در آمریکا، ۵۲ تا ۵۵هزار دلار در سال است و بالاترین آن ۱۸۶هزار دلار در سال... بالاترین حقوق پزشک(که متعلق به جراح قلب است) ۶۶۵هزار دلار در سال بوده و کمترین حقوق پزشک ۱۱۷هزار دلار در سال. در همان کشورها، حقوق پرستاران نیز حداکثر ۱۸۶هزار دلار در سال، یعنی به نسبتی حدود ۳ تا ۴برابر، اما در ایران این اختلاف گاهی به ۴۰۰برابر می‌رسد.

استانداردهای جهانی نشان می‌دهد در بخش داخلی و جراحی، هر ۴ تا ۶بیمار باید یک پرستار داشته باشند(که در کشور ما، هر ۱۲بیمار یک پرستار دارند)».

همان‌طور که حقوق معلمان معادل یک‌سوم خط فقر است. پرستاران نیز دست‌کمی از آنان ندارند؛ تازه اگر این میزان نیز به موقع پرداخت شود. طی سالیان اخیر،‌ ترفندهای مختلف برای بالاکشیدن حقوق پرستاران هرازگاهی از طرف وزارت بهداشت رژیم مطرح می‌شود. یکی از آنها طرح پرداخت دستمزد مبتنی بر عملکرد است که مورد اعتراض بسیاری از پرستاران قرار گرفته است.

در این طرح عناصر غیرپرستار و غیرتخصصی و وابسته به حکومت عملکرد هر یک رامی‌سنجند، که در واقع بهانه‌ای است تا پرستاران را بیشتر و بیشتر استثمار کنند.

به‌راستی با این وضعیت چه راه‌کاری جز برشوریدن و اعتراض برای پرستاران باقی می‌ماند؟

 

ادامه دارد...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c5539613-1ea9-4104-9fcd-74e16bc48c85"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات