دستگاه شیطانسازی و پروپاگاندای نظام ولایت فقیه، تلاش دیوانهواری بهخرج داده است تا قیام سراسری مردم ایران را یک «شورش کور»، «ناجنبش»، «اغتشاش خیابانی» یا «یک حرکت بدون سر و رهبری» و «تحت تأثیر فضای مجازی» و «ناشی از هیجانهای آنی و زودگذر» وانمود کند. در ورای بازی با کلمات و مسخ و بیهویتسازی آنها، اتاق فکر آخوندی میخواهد این گمانه را القا کند که این قیام از آنجا که سر مشخصی ندارد محکوم به شکست است و ادامه نخواهد یافت.
این مفاهیم خواسته یا ناخواسته از سوی برخی افراد و رسانههای آنسوی آب نیز بازخورد مییابد و تکرار میشود. در حالی که طبق تعریف لنین از انقلاب، «موقعیت انقلابی» و «انقلاب» بدون گرهخوردگی شرایط عینی و ذهنی امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر ازدیاد نابرابری، ستم، بیعدالتی، خونریزی، فساد و ناکارآمدی طبقهٔ حاکم بهگونهیی خودبهخودی به انقلاب منجر نمیشود.
طبق این تعریف در موقعیت انقلابی، ادامه حاکمیت برای رژیم حاکم بدون ایجاد تغییرات امکان ندارد؛ بحران در میان سران حاکمیت یعنی بحران سیاسی در طبقهٔ حاکم موجب پیدایش شکافی میشود که نارضایتی و شورش مردم ستمدیده در آن راه مییابد. برای شروع انقلاب معمولاً کافی نیست که پایینیها نخواهند به روال سابق زندگی کنند، بلکه علاوه بر آن لازم است که بالاییها هم نتوانند به روال سابق حکومت کنند؛ تشدید بیسابقه فقر و بدبختی مردم ستمزده که کار را بهنحوی بیسابقه به تشدید تضاد بین مردم و هیأت حاکمه میکشاند.
افزایش قابل توجه فعالیتهای مردمی که بههنگام آرامش تن به وضعیت موجود میدهند؛ اما در سرفصلهای توفانی و شورش بهنحوی بیسابقه آمادگی پیدا میکنند که به عمل انقلابی دست بزنند.
بنا بر آنچه گفته شد، بلوغ شرایط سیاسی ـ اجتماعی ایران به قیام سراسری و انقلاب، مبین وجود یک شرط ذهنی پایدار و مقاوم در تاریخچهٔ چهلواندی سالهٔ ایران بوده است. اگر چنین عنصر هدایتبخش و سمتدهندهیی در کار نبود، شورشهای اجتماعی میتوانست از سوی باندهای فریبکار و مدعی اصلاحات به انحراف کشانده شود یا در شورهزار آلترناتیوهای یکشبه و دستساز همین رژیم به محاق برود.
اگر بخواهیم کمی عمیقتر وارد این مبحث شویم، لازم است تأکید کنیم که بهدلیل وجود یک مقاومت سراسری در طول حاکمیت آخوندها بوده است که در نقطهٔ عطف قیامها اینک با یک قیام سراسری و در حال استمرار مواجه هستیم؛ قیامی که ارتجاع هار از ریشهکنی و توقف آن عاجز است.
این مقاومت پابهپای نبرد نفسگیر با استبداد سرکش دینی، پلتفرم یک جمهوری دمکراتیک را در ۱۰مادهٔ کارآمد تنظیم کرده و بهصورت باز و شفاف به همگان ارائه نموده است. انکار این آلترناتیو و پلتفرم شناختهشدهٔ بینالمللی آن، انکار مقاومتی است که نقطهٔ امید و اتکای مردم ایران در نبرد آزادیبخش با نظام ولایت فقیه و همپیمانان آن در داخل و خارج ایران است.
«این آلترناتیوی است که ریشههایش در یک نبرد بیامان و طولانی با استبداد دینی محکم شده است. نیرویی که در مقابل یک فاشیسم دینی ایستاده، خودش را سازمان داده طرح و برنامه داشته و قیمت ایستادگی را روزبهروز پرداخته است و در این سالها هر چه شرایط سختتر میشود بر تعهد پذیری و جنگندگیاش افزوده میشود.
همچنین بر مرزبندیهایش ایستادگی کرده و بر اصول و ارزشهای دمکراتیک و آزادیخواهانه پای فشرده و آن را از آسیب و گزند دشمن در امان نگه داشته است.
اگر نبود این عزم جزم برای ایستادن به هر قیمت در برابر فاشیسم دینی در تمام پهنههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، راستی سرنوشت ایران و مردم ایران با یکهتازی استبداد خونآشام و مهیب چه میشد؟»(۱)
واقعیت انکارناپذیر آن است که چنین مقاومتی، استبداد دینی را به نقطهٔ شکننده و بحرانی کنونی کشانده است تا جایی که نمیتواند قدم از قدم بردارد. وقتی اتاق فکر آخوندی قیام سراسری مردم ایران را بهعنوان «ناجنبش» یا «شورش بدون سر» تعریف میکند، میخواهد با این برچسب در سرکوب آن دست باز داشته باشد.
بیانیه مشترک ۲۰۶تن اعضای مجلسین اعیان و عوام انگلستان بهروشنی تصریح میکند: «کانونهای شورشی و اپوزیسیون سازمانیافته رهبریشده توسط سازمان مجاهدین خلق ایران با ریسکپذیری جدی در سازماندادن و تداوم این اعتراضات و مقاومت در برابر سرکوب نقش جدی ایفا میکنند».
برخلاف القائات مشئوم پروپاگاندای لورفتهٔ اتاق فکر آخوندها، در مادهٔ ۴ این بیانیه تأکید میشود:
«مردم ایران یک آلترناتیو دموکراتیک دارند که اهداف آن در برنامهٔ ۱۰مادهیی اعلامشده توسط خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران شرح داده شده است. این جایگزین شایستهٔ حمایت همهجانبه است».
با فهم این واقعیت، باید تأکید کرد قیام سراسری مردم ایران همواره از یک عنصر سمتدهنده و سلسلهجنبان برخوردار بوده است. پشتپردهٔ انکار این دارایی و ذخیرهٔ عظیم ملی، خدمت به حکومتی است که یک آن از شیطانسازی، سرکوب، تفرقهافکنی و تخطئه نیروهای مقاومت بازنایستاده است.
پانوشت:
(۱) برگرفته از سخنرانی مریم رجوی در چهلویکمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت، به نام «آلترناتیو رژیم آخوندی در یک نبرد طولانی با استبداد دینی ریشه دارد».