728 x 90

پشت پردهٔ دوره‌گردیهای منطقه‌یی و شعارهای فریبنده صلح

پشت پردهٔ دوره‌گردیهای منطقه‌یی و شعارهای فریبنده صلح
پشت پردهٔ دوره‌گردیهای منطقه‌یی و شعارهای فریبنده صلح

این واقعیت که دمیدن دیوانه‌وار در جنگهای نیابتی تحت عنوان دجالگرانهٔ «صدور انقلاب» به کشورهای منطقه، یکی از پایه‌های استراتژیک نظام ولایت فقیه برای حفظ موجودیت است، بر کسی پوشیده نیست. تأسیس یک نیروی تروریستی به نام سپاه پاسداران، ایجاد نیروهای نیابتی با پول‌ها و سرمایه‌های ملی ایران در خدمت این استراتژی است. شعارهایی دهان‌پرکن مانند «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»، «دفاع از زینبیه» و «آزادسازی قدس»، این استراتژی را بیان و تبلیغ کرده‌اند.

در این یادداشت می‌خواهیم ببینیم که چگونه پس از یک‌سال این شعارهای پرطمطراق رنگ باخته و جای آن مانورهای ذلیلانه و ملتمسانه نشسته است.

 

از تشبیه منطقه به بشکهٔ باروت تا منطقه‌گردیهای ملتمسانه!

روزهای نخست جنگ در غزه رسانه‌های نظام از آمادگی نیروهای استشهادی و ثبت نام برای حضور در فلسطین طامات می‌بافتند. امیرعبداللهیان، وزیر خارجهٔ رئیسی، رجزخوانان می‌گفت تمام دستها روی ماشه‌ها قرار دارد. او منطقه را به بشکهٔ باروتی تشبیه می‌کرد که هر لحظه ممکن است اتفاقی خارج از کنترل در آن رخ دهد، اما بعد از یک‌سال جنگ‌افروزی اینک شاهد رویکردهای دیگری در مجموعهٔ حاکمیت هستیم.

بعد از ماجراجویی جدید موشکی به نام «وعدهٔ صادق۲» اکنون عباس عراقچی، وزیر خارجهٔ پزشکیان به دوره‌گردیهای ملتمسانه در اطراف و اکناف خاورمیانه‌روی آورده است. او با راه‌اندازی یک تور دیپلماتیک، لبنان و سوریه و سپس عربستان، قطر، اردن، عمان، مصر و ترکیه را در نوردیده و ساز «امنیت منطقه‌یی!» را کوک کرده است. او در سفر به ترکیه به خبرنگاران گفت کشورهای منطقه درک مشترکی از خطر گسترش جنگ منطقه‌یی دارند. تا اینجا او حرف تازه‌یی نزده است. همه می‌دانند که خطر گسترش جنگ جدی است.

از معجزات شیخ ما این است که شیره را خورد و گفت شیرین است!

آنچه او نگفت این بود که چرا اکنون به فکر جلوگیری از خطر گسترش جنگ به منطقه افتاده است. مگر همین رژیم نبود که این جنگ را زمینه‌سازی کرد و برای آن کباده‌کشی نمود؟!‌

 

یادآوری نعره‌های جنگ‌طلبانه و نعمت خواند جنگ

مگر خمینی نمی‌گفت: «جنگ یک نعمت الهی است!»

«تا گرفتاریها نباشد، سختیها نباشد، جنگها نباشد و کشتار دادنها و سایر اثرات آن نباشد، انسان از آن خمودی و از آن راحت‌طلبی که در ذاتش است بیرون نمی‌آید و این برکات زحمتها و ناگواریهای جنگ ولو حق جنگ بود و این یک هدیهٔ الهی است که بدون این‌که دستهای بشر در آن دخالت داشته باشند خدای تبارک و تعالی به ما عطا فرموده است و باید قدر این نعمت را بدانید» (صحیفه. ج ۱۴صص ۲۰۴- ۲۰۳).

 

خامنه‌ای و «عمق راهبردی»

مگر خامنه‌ای مسئولیت سپاه را حفظ عمق راهبردی نمی‌دانست و نمی‌گفت:

«عمق سیاسی و استراتژیک نظام جمهوری اسلامی در داخل کشورهای اسلامی است؛ از شمال آفریقا تا شرق آسیا» (سایت خامنه‌ای. ۱۴بهمن ۱۳۷۶)

مگر در جواب مخالفان خود با حرارت تمام از حضور منطقه‌یی [بخوانید دخالت تروریستی در امور دیگر کشورها و جنگ‌افروزی] دفاع نمی‌کرد؟

«در مورد حضور منطقه‌یی ما که مدام می‌گویند چرا ایران در منطقه حضور پیدا می‌کند، نظام جمهوری اسلامی موظف است طوری رفتار کند که دوستانش و هوادارانش در منطقه تقویت بشوند. بنابراین حضور منطقه‌یی قطعی است، بایستی وجود داشته باشد و وجود خواهد داشت» (سایت خامنه‌ای. ۱۹دی ۱۳۹۹).

مگر تأکید بر این نیست که حفظ عمق راهبردی از «واجب‌ترین واجبات» است:

«این نگاه وسیع جغرافیایی مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید، قناعت نکنیم به منطقهٔ خودمان... این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجب‌ترین واجبات کشور هم لازم‌تر است...»

...

 

«جنگ زهر است!»

اکنون چه اتفاقی افتاده است که علاوه بر دوره‌گردیها و کاسه‌چرخانی‌های عراقچی در کشورهای منطقه، برخی روزنامه‌های حکومتی می‌نویسند:

«در هنگامه‌های سختی قرار داریم. نه از آن رو که دشمنی قوی، حیله‌گر و مزدور روبه‌روی ماست. این هم سخت است اما سخت‌تر، شرایطی است که برخی خودی‌ها فراهم می‌کنند.

در زمانه‌ای که باید دیوار امنیت را با اخوت و محبت، محکم کرد با بدخواهی و بد گویی چنان که خشت را از دیوار می‌کشند می‌خواهند افراد را از این صف- که باید چون بنیان مرصوص باشد- بیرون بکشند. سخت از این رو که برخی افراد زبان به رجز می‌گشایند که معلوم نیست چند روز رزم جامه پوشیده باشند. از جنگ می‌گویند حتی اگر به قیمت کشته شدن نصف مردم شود اما معلوم نیست که در این جنگ قرار است خودشان در کجای این میدان باشند» (جمهوری. ۳۰مهر ۱۴۰۳).

«جنگ زهر است و این را تاریخ به ما نشان می‌دهد. جنگ جامعه را زخمی می‌کند و اگر کشور درگیر جنگی بیهوده شود، این زخم عمیق‌تر است» (هم‌میهن. ۳۰مهر ۱۴۰۳).

«این روزها باید ظرفیت دیپلماتیک کشور را تنها محدود به آمد‌ و‌ رفت وزیر خارجه نکرد و باید هیئت‌های مختلفی به‌نمایندگی از کشور به این فرایند پیوسته و سیاست یک‌صدا و منسجم صلح‌طلبانه کشور را با ابتکار عملی سازنده با دیگر طرف‌های منطقه‌یی و جهانی در میان بگذارند و دیپلماسی عمومی و توجه به افکار عمومی در سطح بین‌المللی را پیوست اقدامات بعدی قرار دهند. شری بزرگ دامن‌گیر منطقه شده که تنها راه مواجهه خردمندانه با آن، استفاده از ظرفیت‌های دیپلماتیک با ابتکار عملی متهورانه است» (شرق. ۳۰مهر ۱۴۰۳).

 

آنچه رسانه‌ها نمی‌نویسند

واقعیت این است که آنچه این رژیم «عمق راهبردی» می‌خواند، اکنون در شرف فرو ریختن است و در نقاطی به مراحل غیرقابل بازگشت به مختصات پیشین رسیده است. سر مار جنگ‌افروزی اینک آشکارتر از همیشه در پیش روی جهانیان است. مجازات اتودینامیک جنگ‌افروزی و تروریسم اینک دامنگیر جنگ‌افروز و تروریست اصلی شده است.

امتداد عمر این نظام، مرهون سرکوب و تروریسم افسارگسیخته این رژیم و نیز چند جنگ بزرگ بوده است (جنگ بین ایران و عراق ـ جنگ خلیج ـ جنگ اشغال عراق از سوی آمریکا ـ جنگهای نیابتی در منطقه از سوریه و عراق گرفته تا یمن و لبنان). در همه این مراحل هم، سیاست مماشات و زدوبندهای بین‌المللی آن را سرپا نگه‌داشته است. اکنون دیگر آن سیاست کارآیی ندارد. اگر ورشکستگی اقتصادی و فراخوان پزشکیان برای جراحی‌های دردناک را در کنار خلیدن این رژیم در باتلاق جنگ‌افروزی بگذاریم، همه چیز گواه آن است که تیک‌تاک ثانیه‌ها خبر از وقوع تحولی بزرگ می‌دهند. این تحول را شورشگران و خلق قهرمان باید رقم بزنند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8e9da7b0-8014-4323-aacc-66f93669f87c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات