در آغاز سال نو، جاری شدن سیل در استانهای اصفهان، ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، فارس، قزوین، لرستان، کرمانشاه، گیلان و کهگیلویه و بویراحمد و رانش زمین در استانهای مختلف خسارات فراوانی به مردم وارد آورد.
سیل یک رخداد هیدرولوژیک است که در نتیجه تعامل پیچیده میان عوامل اقلیمی، جغرافیایی و انسانی پدید میآید. در فصل بهار، افزایش بارندگی و ذوب برفها بهطور طبیعی حجم آب ورودی به سیستمهای رودخانهیی را افزایش میدهد. هنگامی که ظرفیت جذب خاک، پوشش گیاهی و زیرساختهای طبیعی و مصنوعی از این حجم آب فراتر رود، مازاد آن به شکل سیلاب از مسیرهای اصلی خارج شده و به دشتها، حاشیه رودخانهها و در نهایت مناطق مسکونی و کشاورزی سرریز میکند. این فرآیند، نهتنها غیرمنتظره نیست، بلکه با تحلیل دادههای اقلیمی قابل پیشبینی و مدیریت است.
در سه روز گذشته طغیان رودخانهها و وقوعِ سیلاب در رودخانههایی چول هول معمولان در لرستان، پلاسجان اصفهان، سرفیروزآباد کرمانشاه، پلرود گیلان و هلیلان در ایلام باعث مسدود شدن راههای ارتباطیِ چندین روستا و قطع خطوط لوله آب شرب شد. همزمان، رئیس سازمان جنگلها در رژیم آخوندی گفت: بیش از ۴۵ درصد سطح کشور یعنی۶۵۰ شهر و ۸ هزار و ۵۰۰ روستا در معرض خطر سیل هستند.
تبهکاری و بیعملی رژیم برای پیشگیری از سیل، با وجود هشدارهای قبلی، باعث شد سیل روز شنبه منجر به رانش زمین و بسته شدن ۲۰۰ راه روستایی در شهرهای سیاهکل و رودسر در استان گیلان شود.
فضاحت و رسوایی بیعملی کارگزاران خامنهای در پیشرفت سیل، رانش زمین و ویرانی خانههای مردم آنقدر بالا گرفت که روز دوشنبه چهارم فروردین خبرگزاری نیروی تروریستی قدس برای کمرنگ کردن نقش سپاه در «قتلعام محیطزیست»، زیر تیتر «زخم کهنهیی که سر باز کرد» نوشت: «شش سال از سیل ۹۸ گذشته است، اما هر بارندگی شدید، لرستان را به همان نقطه آغازین بازمیگرداند. پلها فرو میریزند، جادهها میشکنند، روستاها در محاصره میمانند و وعدهها در میان گلولای گم میشوند. قرار بود تجربه سیل ۹۸، سرآغازی برای مقاومسازی باشد، اما نخستین آزمون بارندگی در فروردین ۱۴۰۴، ضعفهای قدیمی را دوباره نمایان کرد و هر بار که باران میبارد، این حقیقت آشکار میشود: چیزی تغییر نکرده، جز تکرار همان ویرانی».
این خبرگزاری اصلاً به روی مبارک نمیآورد که آنچه در جریان سیل ویرانگر ۹۸ برملا شد نقش مجرمانه و غارتگرانهٔ سپاه پاسداران بود که با ساخت و سازهای بیرویه و سودجویانه در مسیلها و از بین بردن منابع طبیعی (جنگلها و مراتع...)، زمینهساز مستقیم فاجعه سیل بودند.
در ۲۸ اردیبهشت سال پیش در همین ستون نوشتیم «در فروردین۹۸ در شیراز یک رگبار ۱۰دقیقهیی، عید مردم را بهعزا تبدیل کرد، چرا که سپاه پاسداران در مسیل طبیعی در دروازه قرآن، جاده کشیده بود، ساخت و ساز کرده بود و زمینها را بهقیمتهای نجومی فروخته بود. در نتیجه دهها تن از هموطنان در روز روشن و جلو چشم مردم قربانی سیل شدند».
اگر چه غارتگران و کارگزاران رژیم آخوندی با مردرندی میخواهند وانمود و القا کنند که جاری شدن سیل پدیدهیی طبیعی، غیرقابل اجتناب و خارج از کنترل است اما شواهد علمی و تجربی نشان میدهند که این رخداد نهتنها قابل پیشبینی است، بلکه با برنامهریزی و سرمایهگذاری در زیرساختها و مدیریت منابع طبیعی میتوان اثرات مخرب آن را به حداقل رساند. با احیای جنگلها، بهسازی زیرساختهای هیدرولوژیک و تقویت ظرفیتهای پیشبینی و هشدار، بهسادگی میتوان از تکرار خسارات گسترده در آینده جلوگیری کرد.
به عبارت دیگر، اگر چه سیل فاجعهیی طبیعی است اما پشت پردهٔ خرابی و ویرانیهای آن نه دست طبیعت، بلکه دستهای پلید رژیم آخوندها و پاسداران غارتگر ولایت خامنهای است که جز برای تخریب و ویرانی و سرکوب حرکت نمیکند.